آخرین اخبارافغانستانجهانسیاست

آیا ترامپ در زمین شورشیان بازی می‌کند!

رییس جمهور ترامپ باید بازی کردن به دست شورشیان را متوقف کند. وی خیلی وقت است که این کار را می‌کند. شروع آن نیز به هیچ وجه ایده خوبی نبود، اما پیامدهای آن می‌تواند حتی بدتر هم باشد. این سئوال همچنان مطرح است: آیا ایده پیروزی سیاسی در ماه نوامبر سنگین‌تر از دستیابی به اهداف استراتژیک در افغانستان است؟

برنده شدن در جنگ یا نبردی در درون جنگ برای بسیاری سیاست‌گذاران، اغلب یک تفکر انتقادی (شیب لغزنده) است. هرچند، وقتی صحبت از افغانستان می‌شود، دولت ایالات متحده با تأسف ممکن هم جنگ و هم نبرد را ببازد.
به این دلایل: به نظر می‌رسد رییس جمهور دونالد ترامپ دو قاعده اساسی برخورد با شورشیان را درک نمی‌کند. نخست، مبارزه با شورش همیشه و در هر زمان باید پیروز شود. طوری که شورشیان فقط باید کوشش کنند نبازند تا در بازی بمانند. عکس آن به نوبه خود تعادل را به نفع شورشیان ختم می‌کند. دوم، شما نمی‌توانید با شورشیان در مورد صلح صحبت کنید، وقتی آن‌ها در حالت استیلا و برتری قرار داشته باشند. این ممکن یک سیاست خوب باشد، اما از لحاظ استراتژیک، برای دولتی که با شورشیان سر و کار دارد، فاجعه‌بار است. من نیازی به آوردن مثال‌های بی‌شمار برای خوانندگانی که می‌دانند طالبان پیش از نشستن بر سر میز مذاکره با مقامات امریکایی یا در جریان آن و یا هم بلافاصله بعد از آن، حملات تروریستی انجام دادند، ندارم.
آیا چنین حملاتی به دلیل ناامیدی کامل به پایان شورشیان انجام شده است؟ نخیر. آیا وقوع چنین حملاتی با یا بدون حضور طالبان بر سر میز مذاکره باید انجام شود؟ شاید. آیا چنین حملاتی نتیجه انتخاب سیاسی ضعیف برای مذاکره با شورشیان است – بدون اینکه نخست پشت آن‌ها (شورشیان) را باید به زمین زد؟ قطعاً. ایده مذاکرات صلح در افغانستان بسیار عالی است، اما با توجه به چگونگی و زمان انجام این کار، ایالات متحده همچنان اشتباه می‌کند. مذاکره با شورشیان (که خروج نیروها بخش قابل توجهی آن است) فقط موضوع «اگر» نیست، بلکه به چگونگی آن نیز مربوط می‌شود. نقشه‌راه نیز مهم است.
وقتی ایالات متحده توافق صلح را با طالبان در ماه فبروری امضا کرد، بخش عمدۀ آن توافق روی خروج نیروهای امریکایی از ۱۴ هزار به ۸ هزار و ۶۰۰ نفر بود. ممکن است این امر از سوی بسیاری به عنوان یک دستاورد تاریخی مورد ستایش قرار گیرد، اما این یک انتخاب سیاسی اشتباه است که به طالبان اهرم فشاری را که به دنبال آن هستند، بدهیم، بدون این که آن‌ها را مجبور به انجام کار مهمی – به غیر از همان تضمین‌های قدیمی – در میز مذاکره کنیم. با این وجود، فراخوان هفته گذشته ترامپ برای خروج بیشتر سربازان امریکایی از افغانستان قبل از انتخابات ماه نوامبر، از چند جهت مشکل‌آفرین است.
نخست، وضعیت امنیتی فعلی افغانستان. کم‌ترین چیزی که باید بگوییم این است که وضعیت بسیار شکننده است. حکومت در کابل به هیچ وجه در مقابل شورشیان و تروریستان نمی‌تواند تاب آورد، و خروج بیشتر نیروها بدون کاهش خشونت از سوی طالبان، فقط اوضاع را بدتر می‌سازد. مقامات ارشد حکومت در افغانستان تا همین اواخر اعلان نمودند که در مقابله با طالبان خطر را به جان می‌خرند. حتی در زمان آتش‌بس سه روزه اعلان شده از سوی طالبان، حمله ناجوانمردانه‌ای بر زندانی که طالبان و شبه‌نظامیان داعش نگهداری می‌شد، صورت گرفت. ۲۹ تن کشته شده و ۱ هزار زندانی فرار کرد. هرچند، داعش مسئولیت این حمله را بر عهده گرفت، اما فهمیدن اصل موضوع وقتی زیادی را در بر نمی‌گیرد، یا می‌گیرد؟ دولت ترامپ باید بگوید که آیا می‌خواهد با از بین بردن شورشیان و تروریستان به حکومت افغانستان و نیروهای این کشور جهت برقراری صلح و ثبات کمک کند یا اینکه فقط بار و بندیل خود را می‌بندد و این کشور را ترک کرده و ۱۹ سال تلاش را به هیچ تبدیل می‌کند؟
دوم، واحد ۲۹۱۵۵ آژانس اطلاعاتی ارتش روسیه. این واحد اطلاعاتی روسیه بسیاری از وظایف خارجی را با موفقیت به اتمام رسانده است. استخبارات ایالات متحده (سی آی ای) بر این عقیده است كه این واحد نقش مهمی در هدایت برنامه مشکوک امتیاز دادن به طالبان برای كشتن نیروهای امریكایی در افغانستان داشته است. فرض کنیم این امتیازات واقعاً پیشنهاد شده است، جالب است آنچه اکنون طالبان به آن می‌اندیشند، رمزگشایی شود. از دیدگاه شورشیان، ایالات متحده هرچه آن‌ها (طالبان) می‌خواهد، برای شان فراهم می‌کند: چوکی در میز مذاکره، وقتی در حقیقت، این باید حکومت افغانستان باشد که نخست با آن‌ها بشیند. امریکا همچنان تقاضای خروج سربازان را بدون اینکه طالبان در عوض آن چیزی معناداری بپردازند، تسریع می‌کند. و مهم‌تر از همه، روس‌ها متهم به امتیاز دادن به طالبان برای کشتن نیروهای امریکایی می‌شود – تمام این‌ها در زمانی اتفاق می‌افتد که با دولت ترامپ در مورد صلح گفت‌وگو می‌کنند. آیا برای طالبان از این بهتر هم می‌شود؟
سوم، تفاوت‌های ظریف منطقه‌ای. با خروج بیشتر نیروهای امریکایی بدون توقف توانایی طالبان برای راه‌اندازی حملات، احتمالاً داعش را تقویت می‌کند و سایر بازی‌گران را در تلاش برای پر کردن خلاء در افغانستان. ترک افغانستان بدون یک دستگاه امنیتی قدرتمند می‌تواند فاجعه‌بار باشد. رییس جمهور ترامپ ممکن گزینه آسان‌تر را برای پایان دادن به جنگ در افغانستان انتخاب کند، اما عواقب انجام آن می‌تواند هولناک باشد. کم‌ترین چیزی که ایالات متحده و جهان در حال حاضر به آن نیاز دارد، تکرار امری است که پانزده سال پیش در عراق ظهور کرد.
رییس جمهور ترامپ باید بازی کردن به دست شورشیان را متوقف کند. وی خیلی وقت است که این کار را می‌کند. شروع آن نیز به هیچ وجه ایده خوبی نبود، اما پیامدهای آن می‌تواند حتی بدتر هم باشد. این سئوال همچنان مطرح است: آیا ایده پیروزی سیاسی در ماه نوامبر سنگین‌تر از دستیابی به اهداف استراتژیک در افغانستان است؟ خوب، به زودی خواهیم فهمید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا