اسلایدشوتحلیل

مولفه‌های وحـدت ملـی در قانون اساسی

ضیا دانش/ نویسنده و استاد دانشگاه

ملت عبارت است از گروه انسانی است که در آن افراد به لحاظ مادی و معنوی نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‌نمایند(۱) و وحدت ملی نیز اشتراک همه‏‌ی افراد ملت در آمال و مقاصد، چنان‏که به منزله‌ی مجموعه‌ی واحدی به شمار آیند (۲) به عبارت دیگر؛ وحدت ملی عبارت است از: اتحاد و همبستگی تمام اقوام ساکن در یک کشور با داشتن هویت واحد ملی. به این معنا که تمام افراد کشور با در نظرداشت هویت قومی، دینی و مذهبی دارای هویت ملی واحد بوده و ملت کشور را تشکیل می‌دهند(۳)

این تعریف با مفاد ماده چهارم قانون اساسی نیز منطبق است که ملت افغانستان را این‌گونه تعریف کرده است: ملت افغانستان متشکل از اقوام پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، پشه‌یی، نورستانی، ایماق، عرب، قرغیز، قزلباش، گوجر، براهوی و سایر اقوام می‌باشد(۴)

اصول وحدت ملی در قانون اساسی

قانون اساسی افغانستان راهکارهای چندی را به عنوان مولفه‌های اصلی وحدت بخشی میان ساکنین و اقوام مختلف افغانستان در نظر گرفته است:

۱-  برابری: تبعیض از ریشه‌های اصلی خشونت و نزاع‌های تاریخی است. به علاوه این‌که، تبعیض برخلاف منطق و عقلانیت و ضد ارزش است. درافغانستان تبعیض تاریخ فاجعه‌بار و طولانی دارد و حکایت‏های تلخی از این ناحیه بر افغانستان روا داشته شده است. خوشبختانه، قانون اساسی فعلی به این مهم توجه کرده و تمام اتباع افغانستان را دارای حقوق یکسان و برابر اعلان می‌کند: هرنوع تبعیض و امتیاز بین اتباع افغانستان ممنوع است. اتباع افغانستان، اعم از زن و مرد، در برابر قانون، دارای حقوق مساوی هستند(۵)

بدون تردید، رعایت و عملی‌کردن این اصل بسیار مهم و اساسی است؛ چرا که منع تبعیض و برابر دانستن زن و مرد، نژادها و طیف‏های مختلف در قانون اساسی، پایه‏ی توسعه انسانی است و تحول مهمی در سرنوشت تاریخی افغانستان به حساب می‏‌رود.

۲-  به رسمیت‌شناختن تنوع فزیکی: چنانکه اشاره شد، در ماده چهارم قانون اساسی به صراحت از تعدد اقوام و تیره‏های مختلف در کشور نام برده شده و آنها را ملت افغانستان تعریف می‌کنند و در موارد دیگر، همین اقوام و تیره‌ها که ملت افغانستان را تشکیل می‌دهند، دارای حقوق و امتیازات یکسان خوانده می‏شود.

۳- آزادی عقیده: آزادی عقیده– با رعایت قوانین و مقررات- هم امری عقلانی و خردپسندانه است و هم ارزش دینی و مذهبی است. در اسلام، بارها صریحاً از آزادی عقیده و اندیشه صبحت شده و تاریخ اندیشه بشری نیز به اثبات رسانیده است که سلب آزادی فکری و محدود کردن عقاید دیگران، کاری است فاجعه بار  و مصیبت‌آفرین. از آنجایی‏که در افغانستان مشکلات تاریخی بسیاری در این عرصه وجود داشت و از سویی هم افغانستان شهروندان غیرمسلمان دارد، قانون اساسی به این مهم توجه کرده و آزادی عقیده را- البته در چهارچوب قانون- این‌گونه به رسمیت می‏شناسد: دین دولت جمهوری اسلامی افغانستان، دین مقدس اسلام است. پیروان سایر ادیان در پیروی از دین و اجرای مراسم دینی خود، در حدود احکام قانون، آزادند(۶)

۴-  توزیع یکسان منابع: توزیع عادلانه قدرت، ثروت، فرصت‏های شغلی، تحصیلی و… از لوازم زندگی هم‌گرایانه شهروندان هر جامعه‌ای است. بدون توزیع عادلانه این منابع، نمی‌توان از وجود برابری و عدالت اجتماعی سخن گفت. قانون اساسی به همین جهت، دولت افغانستان را مکلف به ایجاد یک جامعه مرفه و مترقی براساس عدالت اجتماعی، کرامت انسانی، حمایت حقوق بشر، تحقق دموکراسی، تامین وحدت ملی، برابری بین همه اقوام و توزیع عادلانه در همه مناطق کشور مکلف است(۷)

۵- به رسمیت‌شناختن تعدد مذاهب: در افغانستان مذاهب متعدد اسلامی زندگی می‏کنند و در گذشته تبعیض در این مورد مشکلات بسیاری ایجاد کرد، ولی تجارب گذشته و مقتضیات زمانی جهان امروز، بستر و زمینه‏های آزادی مذهبی را در افغانستان فراهم ساخته و این امر در قانون اساسی مصوب ۱۳۸۳ه.ش رسماً پذیرفته شده است(۸)

۶-  به رسمیت‌شناختن تنوع زبانی: گویش‏ها و زبان‏های مختلف در افغانستان وجود دارد و گفته می‏شود که به صورت کل بیش از ۳۰ زبان و یا گویش در افغانستان وجود دارد؛ تنوعی که هم از ذخایر فرهنگی افغانستان به حساب می‌رود و هم می‌تواند بی‌توجهی به آن مصداق از تبعیض و بی‌عدالتی تلقی شود. قانون اساسی این مورد را در نظر گرفته و ضمن تعیین زبان‌های پشتو و دری– پرگویش‏ترین زبان‏های افغانستان- به عنوان زبان‏های رسمی و ملی، تعدد و تنوع زبانی را در افغانستان ارج می‏گذارد و حتی دولت را مکلف به ارایه‏ی خدمات آموزشی به زبان بومی مردم می‏سازد: ازجمله زبان‏های پشتو، دری ، ازبکی، ترکمنی، بلوچی ، پشه‌يی، نورستانی، پاميری و ساير زبان‏های رايج درکشور، پشتو و دری زبان‏های رسمی دولت مي‏باشند.

درمناطقي‏که اکثريت مردم به يکی از زبان‏های ازبکی، ترکمنی، پشه‌يی، نورستانی، بلوچی و يا پاميری تکلم می‏نمايند، آن زبان علاوه بر پشتو و دری بحيث زبان سوم رسمی می‏باشد و نحوه‏ی تطبيق آن توسط قانون تنظيم می‏شود.

دولت برای تقويت و انکشاف همه زبان‏های افغانستان پروگرام‏های موثر طرح و تطبيق مي‌نمايد .

نشر مطبوعات و رسانه‏های گروهی به تمام زبان‏های رايج در کشور آزاد می‏باشد(۹)

پی‏نوشت‏ها:

۱ـ سلیمی، عبدالحکیم، اصول و مبانی ملی در قانون اساسی افغانستان،”ماهنامه معرفت ، سال هفدهم، شماره ۲(پياپي ۱۲۵)

۲ـ آقا بخشی، علی، فرهنگ علوم سیاسی، مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، چ۲ (۱۳۷۵ ) صص۲۵۵ – ۲۵۳

۳ـ  -http://www.afghanasamai.com/Dscutions-

۴ـ قانون اساسی، ماده چهارم

۵ ـ قانون اساسی، ماده  ۲۲

۶ـ ماده ۲

۷ـ ماده ۶

۸ـ ماده ۳

۹ـ ماده ۱۶

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا