آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

آیا افغانستان واقعاً به آسیای میانه تروریزم صادر می‌کند؟

آسیای میانه همواره به عنوان منطقه‌ای از تروریزم بین‌المللی لجام‌گسیخته دیده شده است، تا حدی به دلیل اغراق رسانه‌های بین‌المللی و تا حدی به این دلیل که تروریزم بین‌المللی موضوعی است که می‌تواند توسط کشورهای آسیای مرکزی و فرا منطقه به منظور پیشبرد اهداف خودشان استفاده شود

یکی از پیامدهای دلهره‌آور بازگشت طا-لبان به قدرت پس از ۲۰ سال، احیای پوتانسیل تروریزم بین‌المللی برای بی‌ثبات کردن منطقه، از جمله آسیای میانه است. با این حال، در ماه‌های پسا-سقوط کابل، وضعیت آسیای میانه چندان هم ناپایدار نبوده است. آیا این امر تغییر می‌کند؟ با توجه به سابقه ۳۰ ساله استقلال کشورهای آسیای میانه، بعید به نظر می‌رسد.
مردم تمایل دارند آسیای میانه را منطقه بی‌ثباتی تصور کنند، اما با آن‌که کشورهای این منطقه غیر دموکراتیک است، اما در واقع چندین دولت باثبات و پایدار دارد و به‌ویژه حوادث تروریستی غالب نیست. به طور حتم، حدود ۲۰ سال پیش اوضاع آشفته‌تر بود، زمانی که چریک‌های جنبش اسلامی ازبکستان در سال ۱۹۹۹ سعی کردند با استفاده از پایگاه‌های خود در تاجیکستان، ازبیکستان را اشغال کنند، در قرقیزستان نبرد کردند و برخی انجنیران جاپانی را ربودند. با این حال، این امر تا حد زیادی تحت تأثیر رادیکالیزه شدن برخی عناصر جنبش «احیای اسلامی» در ازبیکستان و سرکوب فعالیت‌های مذهبی توسط دولت کریموف در آن کشور بود که جنگ داخلی تاجیکستان (۱۹۹۲-۱۹۹۷) نیز به آن کمک کرد. در واقع، تأثیرپذیری از خارج آسیای میانه بسیار کم بود.
زمانی که جنبش اسلامی ازبیکستان در تاجیکستان موقعیت خود را از دست داد، به افغانستان نقل مکان کرد. در این‌جا، به دولت وقت طا-لبان و القاعده بدهکار و در افغانستان و پاکستان درگیر جنگ شد و در نتیجه تلفات سنگینی را متقبل شدند. امروز، بقایای جنبش اسلامی ازبیکستان به داعش شاخه خراسان پیوسته‌اند، اما در موقعیتی نیستند که کشور خود را تهدید کنند.
از آن زمان، حوادث تروریستی نسبتاً نادر بوده است.
یک استثنا در اوایل دهه ۲۰۱۰ رخ داد، زمانی که برخی از قزاق‌ها به یک سازمان وابسته به جنبش اسلامی ازبیکستان که در افغانستان می‌جنگید، پیوستند؛ امری که منجر به موجی از حوادث تروریستی در قزاقستان شد، اما فعالیت‌ها کوچک و کوتاه‌مدت باقی ماند. عموماً به ندرت پیش آمده است که افراط‌گرایان از افغانستان به آسیای میانه نقل مکان کنند. برعکس، بیشتر چنین بوده که تعدادی از افراط‌گرایان از آسیای میانه به افغانستان فرار کنند، جایی که تمایل به ماندن دارند. هرچند تروریست‌هایی از آسیای میانه در سوریه، عراق، روسیه، اروپا و جاهای دیگر فعال هستند، اما به ندرت فعالیت‌های شان را با خود به خانه آوردند. علاوه بر این، عاملان حوادث تروریستی در آسیای میانه تقریباً همیشه افراد محلی هستند و خارج از منطقه نیستند.
با این وجود، آسیای میانه همواره به عنوان منطقه‌ای از تروریزم بین‌المللی لجام‌گسیخته دیده شده است، تا حدی به دلیل اغراق رسانه‌های بین‌المللی و تا حدی به این دلیل که تروریزم بین‌المللی موضوعی است که می‌تواند توسط کشورهای آسیای مرکزی و فرا منطقه به منظور پیشبرد اهداف خودشان استفاده شود. دولت‌های آسیای میانه امکان ارتباط بین احزاب مخالف داخلی و تبعیدی‌ها با سازمان‌های تروریستی بین‌المللی را مطرح می‌کنند تا سرکوب سیاسی خود را توجیه و نهادهای امنیتی را تقویت کنند. نمونه بارز آن غیرقانونی کردن حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان در سال ۲۰۱۵ است.
روسیه و چین مخالفت خود را با تروریزم بین‌المللی از طریق چارچوب سازمان پیمان امنیت جمعی و سازمان همکاری شانگهای نشان می‌دهد که به آن‌ها اجازه می‌دهد روی اهمیت همکاری منطقه‌ای با محوریت خود شان تأکید کنند و نفوذ خود را با همکاری نظامی در آسیای میانه تقویت کنند. چین، به‌ویژه با مطرح کردن مسلمانان چینی در سین کیانگ به عنوان موضوع تروریزم بین‌المللی، توانسته از انتقاد همسایگانش جلوگیری کند. پس از حملات ۱۱ سپتمبر، ایالات متحده نیز با راه‌اندازی «جنگ علیه تروریزم» پایگاه‌های نظامی‌اش را در ازبیکستان و جمهوری قیرقیزستان ایجاد و به گونه موقت حضور خود را تقویت کرد. حتی پس از آن که مجبور به عقب‌نشینی شد، همکاری در مورد تروریزم بین‌المللی و وضعیت افغانستان، یکی از پایه‌های سیاست امریکا در آسیای میانه بوده است.
البته، سیاست امنیتی نیز به خاطر آماده‌شدن برای رویدادهای کم‌احتمال است و دولت‌های آسیای میانه و سایر کشورهای مربوطه زمانی که تهدیدات تروریزم را تبلیغ می‌کنند، کاملاً مخالف نیستند. اگرچه فرار شمار اندکی از ستیزه‌جویان از تاجیکستان به افغانستان و فعالیت در مناطق مرزی دلیل موجهی برای نگرانی از سوی تاجیکستان است. هیچ تضمینی وجود ندارد که تغییرات آینده در شرایط بین‌المللی و افغانستان باعث فعال‌شدن سازمان‌های تروریستی بیشتر نشود.

با این حال، ما باید درک کنیم که بسیاری از افراط‌گرایان از پس‌زمینه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورهای خود ظهور کرده و با دولت‌های خود دشمن هستند. پوتانسیل سازمان‌های تروریستی بین‌المللی که از جهاد جهانی برای گسترش نفوذ خود حمایت می‌کنند، به وضعیت کشوری که در آن فعال هستند، نیز بستگی دارد. اگر اصرار داشته باشیم که تروریزم بین‌المللی چیزی است که به طور تصادفی مانند یک ویروس منتشر می‌شود و شرایط تک تک کشورها و مناطق را نادیده بگیریم، تدبیر اقدامات متقابل موثر دشوار خواهد بود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا