آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

آیا توافق امریکا و طالبان صلح به افغانستان می‌آورد؟

روشن نیست که چه کسی جانب افغانستان را در گفت‌وگو با طالبان رهبری خواهد کرد. پیروزی غنی در انتخابات موضع وی را تقویت کرده است، اما اگر نتواند حمایت طیف وسیع رقبای سیاسی را در مورد مسائل مهمی چون ترکیب هیئت مذاکره‌کننده به دست آورد، این موضع تضعیف خواهد شد. طالبان خواهان تفرقه در حکومت افغانستان هستند تا بتوانند به گونه جداگانه با گروه‌های مختلف و احزاب معامله کنند.

توافق‌نامه صلح بین ایالات متحده و طالبان نزدیک به نظر می‌رسد. طبق اعلامیه دولت امریکا و طالبان، دو جانب این توافق‌نامه تاریخی را در بیست‌ونهم ماه فبروری سال روان میلادی امضا خواهند کرد.
سئوال مهم میلیون‌ها تن از مردم افغانستان که طی چهار دهه گذشته، چیزی جز جنگ و ویرانی ندیده‌اند، این است که آیا این توافق می‌تواند صلح، ثبات و رفاه را به ارمغان آورد یا خیر.
نشانه‌های اولیه خوب است. طالبان با آتش‌بس نسبی پیش از امضای این توافق‌نامه موافقت کردند. این امر بیش از ۱۸ سال جنگ – طولانی‌ترین جنگ امریکا – را به طور رسمی خاتمه خواهد داد و نیروهای غربی این کشور را ترک خواهند کرد.
با این حال، ما در این مرحله نمی‌دانیم چه تعداد سربازان امریکایی می‌مانند تا تحقق شرایط بعد از توافق‌نامه را تضمین کنند – دست‌کم چند هزار تن.
دستیابی واقعی به صلح دایمی با آغاز گفت‌وگوهای میان‌افغانی ماه آینده در اسلو شروع خواهد شد که مهم‌ترین مرحله صلح و مصالحه در افغانستان است. تمام سئوالات دشوار روی میز خواهد بود و جناح‌های رقیب و گروه‌ها با مسئله حساس تقسیم قدرت دست و پنجه نرم خواهند کرد.
به طور سنتی، افغانستان از طریق سیستم قدرت تفویض شده توسط روسای قبیله‌ای و افراد با نفوذ محلی اداره می‌شد. با این وجود، از زمان معرفی دموکراسی بر اساس قانون اساسی از سوی امریکایی‌ها، تغییرات زیادی به وجود آمده است.
طالبان علیه حکومت‌های متوالی مبتنی بر قانون اساسی جنگیدند. اکنون، مهم است نگرش و رویکرد آن‌ها را وقتی مجبور به مذاکره با حکومت که آن را دست‌نشانده امریکایی‌ها می‌دانند، ببینیم.
گفت‌وگوهای میان‌افغانی همانند صفحه شطرنج سیاسی است که رقبا تلاش خواهند کرد تا دستاوردهایی از طریق چانه‌زنی داشته باشند. بدترین ترس و سناریو این است که این روند تحت فشار منافع خصمانه پیچیده با شکست مواجه شود.
اوضاع سیاسی حاکم بر افغانستان چنین سناریو‌هایی را بیشتر محتمل می‌سازد. نتایج انتخابات ریاست جمهوری شکاف‌های جدیدی را به وجود آورده است. رییس جمهور اشرف غنی به عنوان برنده انتخابات اعلان شده است. با این حال، عبدالله عبدالله رقیب وی از پذیرش شکست امتناع ورزیده و پیروزی غنی را نمی‌پذیرد. این وضعیت ناخوشایند می‌تواند بذر تحولات شوم را بکارد.
روشن نیست که چه کسی جانب افغانستان را در گفت‌وگو با طالبان رهبری خواهد کرد. پیروزی غنی در انتخابات موضع وی را تقویت کرده است، اما اگر نتواند حمایت طیف وسیع رقبای سیاسی را در مورد مسائل مهمی چون ترکیب هیئت مذاکره‌کننده به دست آورد، این موضع تضعیف خواهد شد. طالبان خواهان تفرقه در حکومت افغانستان هستند تا بتوانند به گونه جداگانه با گروه‌های مختلف و احزاب معامله کنند.
نکته قابل توجه دیگر این است که آیا طالبان با آتش‌بس دایمی موافقت می‌کنند. ظاهراً نخیر، چون این امر می‌تواند موضع چانه‌زنی آن‌ها را تضعیف کند. دلیل دیگر برای عدم پذیرش آتش‌بس دایمی، وقتی شبه‌نظامیان آن‌ها از بین برود، سازماندهی دوباره آن‌ها دشوار خواهد بود. بنابراین، آن‌ها دوست دارند زیر سایه اسلحه‌های جنگجویان خود صلح را برقرار کنند.
از طرفی دیگر، مردم افغانستان عمیقاً خواهان صلح هستند و همین‌طور تمام همسایگان این کشور.
مهم‌تر از همه، رهبری ایالات متحده می‌خواهد از افغانستان خارج شود، اما ظاهراً با ایجاد ثبات به گونه‌ای که شبه‌نظامیان نتوانند در آینده از این کشور به عنوان پایگاه استفاده کنند. می‌توان گفت که مسیر صلح پایدار در افغانستان دشوار است، اما غیرممکن نیست.

نویسنده

سجاد ملِک

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا