اسلایدشوتحلیل

آیا جنبش روشنایی به پایان راه نزدیک می‌شود؟

جنبش روشنایی روز پنجشنبه در کابل اعلام کرد که مراسم ۱۳ حوت به دلیل عدم مسوولیت‌پذیری امنیتی حکومت، لغو شده‌است.

جعفر مهدوی، رییس ستاد برگزاری مراسم ۱۳ حوت به بهانه سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری، گفت: هرچند تامین امنیت مراسم و گردهمایی‌ها براساس قانون اساسی کشور بر عهده حکومت است؛ اما حکومت از تامین امنیت مراسم ۱۳ حوت سر باز زده‌ ‌است.

وی افزود: کمیسیون امنیتی جنبش روشنایی از چندی بدین‌سو با نهادهای امنیتی کشور، وزارت داخله، وزارت دفاع و امنیت ملی در خصوص تامین امنیت مراسم ۱۳ حوت گفت‌وگو کرده؛ اما حکومت و نهادهای امنیتی، مسوولیت تامین امنیت این مراسم را که از لحاظ قانونی به آن ملزم بود، بر عهده نگرفت.

مهدوی در ادامه گفت: جنبش روشنایی به خاطر حفظ جان مردم و هوادارانش تصمیم گرفته است که از شرکت مردم و حضور هوادارانش، فردا(جمعه، ۱۳ حوت) در «مصلای شهید مزاری» به علت نبود امنیت، امتناع ورزد و تنها شورای عالی جنبش روشنایی، تصمیم‌‌اش را برای مردم و هوادارانش ارایه می‌کند.

این در حالی است که کارشناسان با اشاره به ناکامی و ناتوانی رهبران جنبش روشنایی در سازمان‌‌دهی اجتماعات عظیم مردمی پس از فاجعه خونین دوم اسد، می‌گویند که این جنبش دیگر توان بازسازی دوباره خود را ندارد و رهبران جوان و جویای نام آن، پیش از آن‌که برنامه‌ای برای مدیریت بلندمدت یک جنبش عظیم اجتماعی و سیاسی داشته باشند، بیشتر در پی دست‌یافتن به مدارجی از اعتبار و شهرت و قدرت در جامعه و سیاست‌اند و همین امر موجب شده است تا جنبش روشنایی هرگز به عنوان یک حرکت مستمر و دارای پشتوانه‌های نیرومند سیاسی و اجتماعی در جامعه افغانستان، مطرح نشود.

ممکن است در مورد تامین امنیت مراسم ۱۳ حوت جنبش روشنایی در غرب کابل، همان‌گونه که رهبران جوان این جنبش ادعا می‌کنند، دستگاه‌های امنیتی، مسوولیتی بر عهده نگرفته باشند؛ اما واقعیت این است که این نخستین برنامه از این نوع نیست که جنبش روشنایی قادر به برپایی آن نمی‌شود.

پیش از این هم رهبران این جنبش، علیرغم راه‌اندازی موج‌های عظیم تبلیغاتی در دنیای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و طرح شعارهای حماسی و انقلابی و دادن وعده‌های بلندبالا به هواداران خود، در برپایی اجتماعات عظیم اعتراضی در کابل، ناتوان بوده‌اند.

حتی در مواردی که چنین اجتماعات و گردهمایی‌هایی در سطح محدود هم برگزار شده، اعضا و رهبران این جنبش برخلاف وعده‌هایی که به مردم داده‌اند، نتوانسته‌اند تصمیم و برنامه‌ای عملیاتی و ملموس در جهت استمرار آنچه مبارزه خود با«تبعیض سیستماتیک» می‌خوانند، ارایه کنند.

افزون بر این، درست یا غلط، ادعاهایی وجود دارد مبنی بر این‌که رهبران تازه به دوران رسیده‌ی این حرکت، با استفاده از نام و نشانی جنبش روشنایی، در صدد دست‌یافتن به نام و نان و در کار معاملات پیدا و پنهان‌اند و مردم، حقوق آنها و مبارزه برای آن، تنها بهانه و پوششی مشروع برای اهداف نامشروع آنها به حساب می‌آید.

واقعیت هرچه باشد، اکنون به نظر می‌رسد حتی هواداران پرشور و آتشین این جنبش نیز این حقیقت را دریافته‌اند که رهبران جوانی که در رأس این جریان قرار دارند، برنامه‌ای برای آینده جنبش روشنایی ندارند و تصمیمات، کنش‌ها و واکنش‌های آنها تنها به چند مناسبت خاص و محدود سیاسی و اجتماعی، خلاصه و منحصر شده است.

به باور تحلیلگران، در این میان، بروز اختلاف‌های جدی میان برخی از اعضای شورای عالی جنبش روشنایی و موضع‌گیری‌های بعضاً سخیف و دون شأن یک حرکت سیاسی- اجتماعی پرمدعا نیز بر اعتبار و حیثیت آن نزد مردم افغانستان، سایه انداخته و مانع از ریشه‌گرفتن، تقویت و فراگیری این حرکت به مثابه یک جنبش اعتراضی بزرگ سیاسی در سطح ملی شده است.

این در حالی است که به باور منتقدان، در پی بروز فاجعه خونین دوم اسد در میدان دهمزنگ کابل، انتظار می‌رفت جنبش روشنایی به عنوان یک حرکت فراگیر ملی، جاودانه شود و در آینده‌ای نه چندان دور به سرعت، تبدیل به یک نیروی پرقدرت و عظیم سیاسی خواهد شد؛ اما عوامل فراوانی از جمله فراموشی سریع شهدا، مجروحان و بازماندگان آن رویداد غم‌انگیز از سوی چند جوان آرمانگرا و جویای نام و نان که در رأس رهبری این حرکت، قرار گرفته بودند، جبهه‌گیری بعضاً نامعقول و غیرموجه رهبران احساساتی و شهرت‌طلب این جنبش در برابر دولت، دستگاه‌های امنیتی و احزاب و رهبران سیاسی، تلاش‌های آشکار آنها برای قومی‌سازی این حرکت اعتراضی به مثابه یک جنبش صرفاً هزارگی و عدم اعتنا به ظرفیت‌سازی برای جلب و جذب نیروهای موثر از دیگر اقوام و مذاهب کشور، به علاوه بی‌برنامه‌گی، سرگرم‌سازی مردم با شعارهای دهان پرکن اما میان تهی و غیر عملی و ابهام در مورد معاملات و زد و بندهای پیدا و پنهان رهبران جوان آن، این فرصت را برای همیشه از آن گرفت و اینک به نظر می‌رسد که جنبش روشنایی، اندک اندک به پایان راه خود نزدیک می‌شود.

حسین هزاره

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا