اتمر در تهران؛ نقش ایران در روند صلح برجستهتر میشود!
سفر اتمر به ایران حساب شدهترین حرکت دولت افغانستان در معادلات صلح است. این سفر به این معنی است که دولت خواسته تخم مرغهایش را در یک سبد سرمایه گذاری نکند. چون این سبد از آدرسهای مشکوک و مغرض میگذرد و احتمال گندیدن تخمها در آن خیلی بالاست.
محمد حنیف اتمر سرپرست وزارت خارجه کشور در راس هیئتی بلند پایه با ۴۵ عضو، پیش از ظهر روز یکشنبه(۱سرطان) روانه تهران شده و با محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران دیدار و ملاقات کرد.
در این سفر آقای اتمر را ۴۵ تن از مقامات بلندپایه دولت همراهی میکنند و قرار است در کارگروههای مختلف و موضوعات متنوع مربوطه شان با مقامات ایرانی رایزنی و کار نمایند.
ظاهراً سفر سرپرست وزارت خارجه به ایران بر مبنای بحث بر سر حادثه مرزی و آتش گرفتن موتر حامل مهاجران افغانی در استان یزد و یافتن راه حل برای جلوگیری از حوادث مشابه در آینده صورت گرفته، ولی اگر به تعداد مقامات و مقدمات این سفر درنگی داشته باشیم، به روشنی آشکار و هویدا میشود که این دید و بازدید دیپلماتیک از مهمترین کشور حوزه خاورمیانه، آنسوتر از یک سیاحت معمول صرف بوده و بیشتر در محور مسایل اهمّ سیاسی مبتنی بر روند صلح، مسایل منطقهای و مسئله حضور و خروج قوای خارجی از افغانستان و همچنان مذاکرات آتی میانافغانی میچرخد. به عبارت ساده تر، رویه سیاسی سفر بر نمای اداری آن میچربد.
مقدمه سفر آقای اتمر به ایران باید از زمان حل اختلافات سیاسی میان رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله که در آن، تهران نقش بسیار برجسته داشت، بررسی شود. چنین سفری اجتناب ناپذیر بود، حتا اگر حوادث مرزی و حادثه یزد نیز رخ نمیداد؛ و پیشبینی نگارند این است که به دلایل زیر، این سفر صورت گرفته و سفرهایی به مسکو، دهلی نو و پکن نیز در آینده از سوی(احتمالاً) سرپرست وزارت خارجه صورت خواهد گرفت.
با گذشت هر روز اختلافات و بیاعتمادی میان افغانستان و متحدان غربیاش افزایش مییابد. چنین پدیدهای دور از انتظار نبود و با رویهای که امریکا در پیش گرفته باید رخ میداد. اما هرچند این سفر آغاز خوبی برای تحرک دستگاه دیپلماسی کشور است، ولی آنچه اهمیت فوقالعاده دارد بازی سیاسی برپایه منافع ملی است؛ یعنی حکومت باید متوجه باشد که نزدیک شدن با هر کشوری چه در منطقه و چه در جهان، به معنی تقابل یا فاصله گرفتن از کشور دیگری نباشد؛ چه افغانستان در گذشته همواره از این ناحیه و این نوع دیپلماسی آسیب فراوان دیده است.
سفر اتمر به ایران حساب شدهترین حرکت دولت افغانستان در معادلات صلح است. این سفر به این معنی است که دولت خواسته تخم مرغهایش را در یک سبد سرمایه گذاری نکند. چون این سبد از آدرسهای مشکوک و مغرض میگذرد و احتمال گندیدن تخمها در آن خیلی بالاست. کابل در معادله صلح امریکا- طالبان، خواسته که بییار نباشد و در صورت بروز هرنوع وضعیت نا منتظر، یاران منطقهایاش را داشته باشد.
ایران از گذشته با طالبان مشکل ایدئولوژیک داشت/دارد. چین نیز در ناحیه سنگیانگ از افراطیت اسلامی آسیب پذیر است، روسیه هم نمیخواهد حوزه نفوذش در آسیای میانه ملتهب شود، هند با هرنوع افراطیت برخاسته از پاکستان ناسازگار است، پس حرکت آغاز شده از سوی دولت افغانستان طبیعی و در راستای منطق ضد تروریزم در منطقه است.
اکنون حنیف اتمر به ایران رفته و تلاش خواهد کرد که بیشتر از پیش پای تهران را در روند صلح کشور دخیل و پر رنگ بسازد، تا تضمینی در برابر هر نوع حرکت براندازانه ایتلاف امریکا- طالبان داشته باشد؛ اما همانطور که در سابق ذکر شد، هر تحرک دستگاه دیپلماسی کشور باید بر پایه منافع ملی استوار باشد نه تقابل و تعارض با کشورهای مختلف.