از گوش بریده مهمند تا بازی بزرگ جدید در آسیای مرکزی
مجموعه تحولات تازه در افغانستان و به ویژه در ولایات شمالی، با طرح «بازی بزرگ جدید» در آسیای مرکزی، پیوند دارد. پرونده ایشچی و دوستم، داستان مهمند، میرزاولنگ و رویداد تازه چمتال ولایت بلخ را میتوان با توجه به مسئله آسیای میانه، تحلیل و ارزیابی کرد.
منطقه آسیای مرکزی در دوران جنگ سرد، بخشی از سرزمین اتحاد جماهیر شوروی بود. با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، پنج جمهوری در این منطقه استقلال یافتند. پس از جنگ سرد، منابع انرژی منطقه موجب جلب توجه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای و حضور آنها و شرکتهای نفتی در حوزه دریای خزر شد. رقابت قدرتهای بزرگ و متوسط، موجب بروز «بازی بزرگ» دیگری در منطقه شده است و افغانستان، در قلب این بازی بزرگ جای دارد.
به لحاظ موقعیت جغرافیایی، آسیای مرکزی در حد فاصل اروپا در غرب، آسیا در شرق، روسیه در شمال و جهان اسلام در جنوب قرار گرفته است. منطقه آسیای مرکزی دومین ذخایر انرژی دنیا(نفت و گاز) را در بر دارد. علاوه بر این، تعداد زیادی از معادن فلزهای کمیاب مثل طلا، مس، اورانیوم و فلزات سنگین در این منطقه واقع شده است. این منطقه در محل برخورد و تقاطع فرهنگهای شرق و غرب، از جمله فرهنگ ترکی و اسلامی و از نظر تاریخی در مسیر جاده ابریشم، قرار گرفته است. آسیای مرکزی تنها نقطهای از جهان است که ۴ قدرت هستهای(یعنی روسیه، چین، هند و پاکستان) را به هم متصل میکند و از سوی دیگر، این منطقه دارای بازار مصرف ۵۰ میلیون نفری است.
مهمترین ویژگی ژئوپلیتیک آسیای مرکزی، پس از فروپاشی شوروی و به ویژه پس از حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر، تبدیل شدن این منطقه به عرصه رقابت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است. در این منطقه به جز ۵ کشور آسیای مرکزی (ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان) ۵ قدرت منطقهای (روسیه، ایران، ترکیه، هند و پاکستان) و ۳ قدرت فرامنطقهای (امریکا، اتحادیه اروپا و چین) به رقابت برای تامین منافع خود مشغولند.
افغانستان با سه جمهوری تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان دارای ۲۳۸۴ کیلومتر مرز مشترک است. با حضور داعش در افغانستان و تمرکز در برخی مناطق شمالی و هممرز با منطقه آسیای مرکزی، ظرفیت انتقال این ناامنی به منطقه وجود دارد. داعش با هدف پیشبرد یک رشته «راهبردهای ژئوپولیتیکی» که معطوف به آسیای مرکزی و مرزهای جنوبی روسیه است، درصدد حضور و نفوذ در افغانستان برآمده؛ مناطق شمالی جوزجان و بغلان افغانستان به ویژه ولایت بدخشان، فاریاب و سرپل قندوز، احتمالاً کانونهای اصلی تجمع نیروهای داعش خواهد بود.
ریچارد نیکسون میگوید:« افغانستان اهمیت استراتژیک خود را به عنوان عامل سرنوشتساز آسیای میانه از دست نداده است. بریتانیا اهمیت این کشور را در قرن نوزدهم باز شناخت؛ چنانکه شوروی وقتی در سال ۱۹۷۹ به افغانستان حمله کرد نشان داد که از این اهمیت به خوبی آگاه است. امروز هم ما باید واقعیت این ژئوپولیتیک را دریابیم… کلید فتح آسیای میانه به دست کسی است که بر افغانستان سیطره داشته باشد.»
کشور افغانستان به دو دلیل در طرح آسیای مرکزی بزرگتر جایگاه کانونی دارد. نخست به دلیل حضور گسترده نیروهای امریکایی در این کشور و دوم، موقعیت میانی این کشور میان دو خرده سیستم آسیای جنوبی و آسیای مرکزی. ایده محوری این طرح رهبری واشنگتن در مشارکت پنج کشور آسیای مرکزی با افغانستان به علاوه هند و پاکستان است. با توجه به موقعیت ژئواسـتراتژیک افغانـستان ایـن کـشور جایگـاهی محـوري در طـرح آسیاي مرکزي بزرگتر دارد. به طوري که استار، افغانـستان را قلـب آسـیاي مرکـزي بـزرگتـر میداند و توصیه میکند که این کشور کانون اصلی سیاستگذاریهای واشنگتن و متحدین آن در امور منطقهاي باشد.
سيد زبيح هاشمي نژاد