افغانستان؛ همزمانی مواجهه با سه بحران
توافق سیاسی مورد انتظار میان رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله، وابسته به حصول رضایت قدرتمندان قومی گردآمده در اطراف آقای عبدالله است.
افغانستان در حال پشت سر گذاشتن دشوارترین شرایط تاریخی خود است؛ شرایطی که با سه بحران بزرگ و براندازنده، همزمان شده و دولت را در موقعیتی بسیار خطیر و حساس قرار داده است: بحران سیاسی تشکیل دو دولت موازی، شیوع ویروس مرگبار کرونا و آغاز موج شدید حملات بهاری گروه طالبان علیه نیروهای امنیتی که آمیخته با نگرانی از پیامدهای امضای توافقنامه صلح میان امریکا و طالبان است.
در بخش بحران سیاسی برآمده از انتخابات ریاست جمهوری ششم میزان که منتهی به تشکیل دو دولت موازی شد، دستکم تاکنون تلاشهای گسترده داخلی و خارجی برای پایان دادن به اختلافات رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله به شکست و بُنبست انجامیده است. این شکست از آنجا ناشی میشود که نه رییس جمهور غنی حاضر است با نقض قانون اساسی، از بخشی از اختیارات قانونیاش به نفع داکتر عبدالله چشمپوشی کند و نه عبدالله به عنوان مدعی پیروزی در انتخابات، حاضر به فرودآمدن از مواضع افزونهخواهانه خویش است.
در این میان، آنچه بیش از همه موجب شده است آقای عبدالله بر مواضع و مطالبات سیاسی خود مُصِر باقی بماند، فشارهای سیاسی همراهان انتخاباتی وی است. رهبران قومی راندهشده از درگاه ارگ که بیش از هر زمانی، شانس سیاسی خود را در آخرین انتخابات ریاست جمهوری، در معرض از دست رفتن میبینند، در پیمطالبه پاداش حمایت انتخاباتی خود از داکتر عبدالله هستند و با هر توافقی که متضمن کنارماندن آنان از سازوکار قدرت شود، سر ستیز و مخالفت دارند. بر پایه این واقعیت، توافق سیاسی مورد انتظار میان رییس جمهور غنی و داکتر عبدالله، وابسته به حصول رضایت قدرتمندان قومی گردآمده در اطراف آقای عبدالله است؛ چیزی که رییس جمهور غنی، حاضر به تن دردادن به آن نیست و یکی از آخرین نمونههای ناسازگاری او با این رویه سیاسی، گماشتن آقای شاکر کارگر به عنوان رییس عمومی دفتر خود است.
دومین بحرانی که دولت را به مقابله طلبیده، بحران صحت و سلامت با شیوع هردم فزاینده بیماری مهلک و مسری کرونا در کشور است. این بیماری مرگبار، در شرایطی که دولت افغانستان درگیر شدیدترین بحران سیاسی پساانتخابات است، مزید بر علت شده و دولت را در تنگنای مضاعفی قرار داده و کارآمدی دولت را برای مهار و مدیریت بحران سلامت ناشی از گسترش بیماری کرونا با چالش مواجه کرده است.
در این میان، اگرچه اقدامات انجامشده از سوی دولت و تمهیدات پیشگیرانهای که به منظور بالا بردن ضریب مصونیت اجتماعی در برابر شیوع سریع کرونا روی دست گرفته شده، به سهم خود ارزشمند و ستایشبرانگیز و قابل تحسین است، اما آنچه مایه نگرانی است که هشدار سازمان صلیب سرخ جهانی، مبنی بر وقوع فاجعه انسانی در کشورهای جنگزدهای مانند افغانستان، سوریه، سودان و… بر اثر شیوع کرونا است. با توجه به زانو زدن بسیاری از کشورهای قدرتمند جهان در برابر کروناویروس، این هشدار سازمان صلیب سرخ را باید جدی گرفت و ملتفت بود که در صورت سیر صعودی یافتن شیوع این ویروس، افغانستان در شمار کشورهایی قرار خواهد گرفت که سنگینترین هزینهها را میپردازند.
به موازات تشدید دو بحران سیاسی و سلامت و همزمان با آنها، بحران امنیتی نیز در نخستینروزهای سال جدید خورشیدی، افغانستان را در مخمصه پیچیدهای گرفتار کرده است؛ به گونهای که طالبان طی چند روز اخیر، حملات خود را در محورها و ولایات متعدد، افزایش داده و تنها در دو روز گذشته، دهها نیروی امنیتی در چند ولایت کشور، با حملات طالبان کشته شدهاند.
افزون بر این، طی هفتههای اخیر، حداقل سه حمله منسوب به داعش در کابل پایتخت صورت گرفت که دو حمله آن، یعنی حمله غرب کابل و حمله بر معبد سیکها در شوربازار، دهها نفر را قربانی کرد.
افزایش حملات طالبان بر نیروهای دولتی که برای نشان دادن حسن نیت خود نسبت به مقوله صلح، در حالت تدافعی قرار دارند، افزون بر آن که مسیر صلح را سنگلاخی و دشوارگذار میکند، موجب دامن زدن به بحران سلامت و افزایش آمار ابتلا به ویروس کرونا نیز میشود؛ زیرا اولین و طبیعیترین برآیند این حملات، محدودیت فعالیت دولت و نهادهای امدادرسان در ولایات و مناطق ناامن برای عرضه خدمات صحی در جهت مقابله با بیماری کرونا خواهد بود.
کوتاه سخن اینکه بحرانهای سهگانه فوق، اگرچه بزرگ و براندازنده هستند، اما شکستناپذیر نیستند. راه غلبه همزمان بر هر سه بحران همزمان، شکلگیری دولتی مشروع و مقتدر است؛ چیزی که متضمن چشمپوشی زیادهخواهان سیاسی، از منافع فروملی و مطامع شخصی خود و گردآمدن بر محور مشترک مبتنی بر همگرایی ملی و همدگرپذیری سیاسی است.