با توجه به توافقنامه امریکا-طالبان، رییس جمهور بایدن روند خروج سریع نیروها را از افغانستان به ارث برد که مبتنی بر شرایط نیست. اکنون ایالات متحده باید شرایط معنادار را دوباره مطرح کند که در صورت عدم تحقق آن، تعهدات خود را به حالت تعلیق در آورد
با گذشت یک ماه از دوره کاری رییس جمهور جو بایدن با مجموعهای از بحرانهای داخلی و بینالمللی دلهرهآور مواجه است. چنانچه گسترش کووید-۱۹ در سراسر جهان ادامه دارد، متحدان ایالات متحده روی دولت بایدن برای احیای روابط، اعتبار و مشارکت بینالمللی به عنوان بخشی از سیاست خارجی امریکا حساب میکنند.
در میان این چالشها، بایدن باید وضعیت رو به وخامت افغانستان را مهار کند. به دنبال توافق دولت ترامپ با طالبان در ماه فبروری، موجی از ترورهای سازمانیافته افراد ملکی را در ماههای اخیر هدف قرار داد.
خبرنگاران، فعالان حقوق بشر، داکتران، فعالان مدنی، قضات، رهبران مذهبی و استادان کشته یا زخمی شدهاند. بسیاری این قربانیان زنان بودند که پس از حکومت وحشیانه طالبان، جایگاه شایسته خود را در افغانستان به دست آوردند. در ماه سپتمبر، سفارت امریکا در کابل هشدار داد که زنان افغانستان در معرض خطر جدی گروههای افراطی قرار دارند. از آن زمان به بعد، شمار زنانی که تهدید شدند و آسیب دیدند، افزایش یافت.
بدون یک تلاش محکم و هماهنگ از سوی ایالات متحده و بازیگران کلیدی، افغانستان در خطر هرج و مرج، بیثباتی بیشتر در منطقه ناپایدار، گروههای تروریستی و یک بار دیگر بحران تمام عیار مهاجرین قرار دارد. آنچه در افغانستان اتفاق میافتد، پیامدهای جهانی دارد و آنچه امروز در این کشور اتفاق میافتد، هشداری است که دیگر نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم.
وقتی طالبان مسئولیت این خشونتها را نپذیرفتند، کارشناسان و نیروهای امریکایی در افغانستان به این نتیجه رسیدند که این بخشی از استراتژی جدید طالبان برای خفه کردن جامعه مدنی و از بین بردن کسانی است که صلح و دموکراسی را حفظ میکنند.
با این حال، هنوز زمان تغییر مسیر و به موفقیت رساندن دو دهه سرمایهگذاری و فداکاری مشترک در افغانستان وجود دارد. چندین گام را میتوان برای دستیابی به این مهم برداشت.
نخست، در پی روند یکجانبه امریکا با طالبان که متحدانش را به از خودگذری بدون توافق آنها متعهد کرد، دولت بایدن هماهنگی نزدیک را با اتحادیه اروپا، ناتو و شرکای حکومت افغانستان در مورد این کشور دوباره ایجاد کند. ایالات متحده وقتی بتواند یک جبهۀ متحد را با متحدانش ایجاد کند، میتواند اهرم فشار بیشتری بر طالبان داشته باشد.
تماسهای اولیه بین دولت بایدن و دولت رییس جمهور اشرف غنی، نویدبخش نوعی رویکرد سازندهتر و مشترک است. هماهنگی نزدیکتر با متحدان ناتو در مورد افغانستان همچنین به ایجاد روابط فرا اتلانتیک امریکا کمک کند.
دوم، با توجه به توافقنامه امریکا-طالبان، رییس جمهور بایدن روند خروج سریع نیروها را از افغانستان به ارث برد که مبتنی بر شرایط نیست. اکنون ایالات متحده باید شرایط معنادار را دوباره مطرح کند که در صورت عدم تحقق آن، تعهدات خود را به حالت تعلیق در آورد. در عین حال، واشنگتن باید به حمایت خود از نیروهای دفاعی و امنیتی حرفهای افغانستان به عنوان شریک اصلی امنیت ما و موتور محوری امنیت مردم افغانستان ادامه دهد.
سوم، ایالات متحده در کنار متحدان فرا اقیانوس اطلس، باید خواستار آتشبس فوری در افغانستان شود و تعهد خود را به یک روند صلح واقعی نشان دهند که شامل تنظیمات سیاسی آینده و حقوق زنان باشد.
چنانچه بسیاری دیپلماتهای امریکایی پیشنهاد کردهاند، حکومت افغانستان و گروه طالبان باید روی یک میانجیگر مستقل سوم برای کمک به مسائل تفرقهآمیز و پیچیده به توافق برسند تا از دستیابی به یک حل و فصل سیاسی حمایت کند. در همین حال، سازمان ملل متحد تا زمانی که طالبان به تعهدات اساسی حقوق بشر عمل نکنند، نباید تحریمها علیه آنها را لغو کند.
در نهایت، این گامها باید با یک روند دیپلماتیک پایدار منطقهای در سطح بالا همراه باشد تا در مورد روابط بین افغانستان و همسایگانش به اجماع برسیم. در طولانیمدت، افغانستان تنها در صورتی میتواند امنیت قلمرو و مردم خود را تأمین کند که کشورهای همسایه از فشار آوردن به خاطر منافع محدود خود دست بکشند یا نقش تخریبکننده را بازی نکنند، همانطور که در گذشته چنین بوده است.
با روی کار آمدن رهبری جدید در کاخ سفید، فرصتی برای تقویت روند صلح افغانستان و تأمین منافع مشترک ما در زمینه صلح، امنیت و ثبات منطقهای به وجود آمده است.