آخرین اخبارافغانستانتحلیلخبر های مهمسیاست

به رسمیت شناسی؛ ملل متحد و بن‌بست افغانستان!


می‌توان گفت که نشست آتی به میزبانی ملل متحد در قبال به رسمیت شناختن حاکمیت در افغانستان کاری از پیش نمی‌برد و در خوش بینانه ترین حالت، همین سازوکار کنونی مبتنی بر تزریق پول نقد و تعامل غیر رسمی ادامه خواهد یافت تا بحران‌های شعله ور در خاور میانه، شرق اروپا و دریای جنوبی چین حل شود و افغانستان زاپاس دوباره در کانون توجه جامعه جهانی قرار بگیرد

بیشتر از دو سال از حاکمیت مجدد طا-لبان بر افغانستان می‌گذرد. در این مدت همواره مسئله به رسمیت شناختن حکومتی که تحت نام «امارت اسلامی» ایجاد کرده‌اند، یکی از موضوعات داغ و البته جنجالی در سطح منطقه و جهان بوده است. بدون شک رویکرد کشورهای همسایه و منطقه و جهان به نوع حکومتی که پس از ۱۵ اگست ۲۰۲۱ در افغانستان ایجاد شد، از بیخ و بن متفاوت و دارای الگوهای مشخصی است که گاهی در محور «حکومت فراگیر» متبارز می‌شود. اما فارغ از تمام تفاوت‌ها و راه‌های مختلفی که کشورهای منطقه و جهان در باره افغانستان پیموده/می‌پیمایند، در یک نقطه اشتراک دارند و آن عدم به رسمیت شناختن این نوع حکومت است که بیشتر از دو سال عمر کرده است.
این که چرا کشورهای منطقه به رغم تفاوت دیدگاه با کشورهای غربی و اولویت‌های متضاد سیاسی و راهبردی هنوز نخواسته‌اند «امارت اسلامی» را به رسمیت بشناسند موضوع قابل دقت است، اما در این جا به موضوعی می‌پردازیم که در آن نقش ملل متحد برجسته است و باید پرسش این پاسخ را دریابیم که آیا در آینده نزدیک پویایی سازمان ملل از قوه به فعل در می‌آید یا یک سره به بن‌بست خواهد خورد.
هم کشورهای منطقه و هم کشورهای دورتر نسبت به افغانستان منافع و مسایلی دارند که در چارچوب دیپلماتیک به «حقوق زنان»، «حقوق بشر»، «حکومت فراگیر»، «مبارزه با تروریزم» و تامین امنیت تعبیر می‌شود و به عینه معلوم است که این مفاهیم به عدد کشورهایی که به موضوع افغانستان دخیل یا علاقمند هستند، تعابیر و تعاریف مختلف و گاه یک سره متغایر با هم دارد. مثلا تاکید روسیه بر ایجاد دولت فراگیر با عین چیزی که امریکا بیان می‌کند، کاملاً متفاوت است یا آنچه هند مبارزه با تروریزم می‌خواند با دیدگاه پاکستان اختلاف ماهوی دارد. اما با تمام اختلافات موضوعه، همه کشورهای به صورت نا نوشته گویی توافق کرده‌اند که در به رسمیت شناختن این نوع نظام حاکم بر افغانستان پیشگام نباشند.
در این مقطع است که کشورهای حتی متخاصم، در موضوع افغانستان به نقش ملل متحد ارجاع می‌دهند و گویی منتظر هستند که نخستین گام از سوی مقر این سازمان در نیویارک برداشته شود؛ زیرا هرچند کشورها با هم اختلاف دارند، اما در اصل موضوع که به رسمیت شناختن باشد، متفق می‌باشند.
اخیراً زمزمه‌هایی از منابع و طرق مختلف به گوش می‌رسد که احتمالاً در آینده نزدیک سازمان ملل متحد نشست دیگری را در پیوند به افغانستان برگزار می‌کند و شکی نیست که گزارش فریدون سینیرلی اوغلو گزارش‌گر ویژه دبیرکل ملل متحد در باره افغانستان، نقطه کانونی تصمیم‌گیری در باره افغانستان خواهد بود، اما آنچه از قراین بر می‌آید، در این مرحه حتی اگر گزارش سینیرلی اوغلو نیز به اصطلاح وطنی «گل و گلزار» باشد و بر تعامل دیپلماتیک با حاکمیت کنونی تاکید کند، اختلافات قدرت‌های موثر در جبهات دیگر به حدی ژرف و نگران کننده است که باز هم چشم انداز رسیدن به یک توافق را تیره و تار نشان می‌دهد.
شکی در این نیست که اختلافات میان امریکا و روسیه و چین و اتحادیه روپا در محور اوکراین، فلسطین، تایوان و آسیای میانه بر مناسبات آن‌ها در نقاط دیگر جهان سایه افکنده و می‌توان اظهارات اخیر ضمیر کابلوف را مبنی بر این که در موضوع افغانستان مسکو هیچ ارتباطی با واشنگتن ندارد، در همین راستا تعبیر کرد.
بنا بر این، در یک تحلیل واقع بینانه می‌توان گفت که نشست آتی به میزبانی ملل متحد در قبال به رسمیت شناختن حاکمیت در افغانستان کاری از پیش نمی‌برد و در خوش بینانه ترین حالت، همین سازوکار کنونی مبتنی بر تزریق پول نقد و تعامل غیر رسمی ادامه خواهد یافت تا بحران‌های شعله ور در خاور میانه، شرق اروپا و دریای جنوبی چین حل شود و افغانستان زاپاس دوباره در کانون توجه جامعه جهانی قرار بگیرد؛ زیرا منطقی است که کشورهای درگیر بحران‌های کنونی در نقاط مختلف دنیا، علاقه‌ای برای تمرکز پوتانسیل راهبردی شان روی افغانستان ندارند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا