تبادل زندانیان؛ وقتی امریکا به نزدیکترین متحدانش خیانت میکند
عموميترين تلاشهای ترامپ برای خاتمه دادن به جنگهای امريكا، توافق صلح با طالبان است. این توافقنامه که از سوی زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان روی آن مذاکره شد، چیزی جز پوششی برای خروج یکجانبه نیست.
کار اصلی هر رهبر ملی، محافظت از کشورش و تأمین امنیت برای شهروندان است. هرچند ممکن است مترقیها، محافظهکاران و آزادیخواهان در مورد تشکیلات دولت و سیاست خارجی به شدت اختلاف نظر داشته باشند؛ اما یک اجماع بنیادی در مورد مسئله اساسی امنیت شهروندان]امریکایی[ وجود دارد.
پس از حدود دو دهه «جنگ پیوسته علیه تروریزم» – از کویرهای خاردار عراق و کوههای پوشیده از برف افغانستان گرفته تا جنگلهای فلیپین – مردم دیگر خسته شدهاند. رییس جمهور باراک اوباما و ترامپ هر دو در تلاش بودند تا از این احساسات(خستگی امریکاییها از جنگ) در طول مبارزات انتخاباتی خود بهره گیرند. اگر این موضوع را بدترین اشتباه سیاست خارجی امریکا طی نسلها نشماریم، برای اوباما افغانستان «جنگ خوب بود» در حالی که عراق «جنگ انتخاب» بود، یک سرگرمی عبث و بیهوده و نشانۀ غرور و گستاخی.
ترامپ اغلب اوباما را مورد انتقاد قرار میدهد که یک بار هم وعده نداد که از عراق خارج شود، بلکه به آن آنجا بازگشت و افزون بر آن وارد بحران سوریه و لیبیا نیز شد. در مقابل، ترامپ با این استدلال که اتحاد امریکا با کردها موقتی و تاکتیکی است و این که ایالات متحده دیگر منفعت طولانیمدت در سوریه ندارد، دستور خروج از این کشور را داد.
این هفته، ترامپ با مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق به عنوان بخشی از گفتوگوهای استراتژیک دوجانبه ملاقات خواهد کرد. در حالی که دیپلماتهای امریکایی چهره خوبی به این روند میدهند، پشت صحنه، مقامات ارشدی هستند که میگویند ترامپ حداقل به صورت خصوصی ایده تکرار نمونه سوریه و خارج نمودن تمام نیروهای امریکایی را از عراق مطرح کرده است. در همین حال، مارک اسپر وزیر دفاع امریکا به رغم افزایش رقابت قدرت و تروریزم در افریقا، ضرورت حضور قوای امریکایی را زیر سئوال میبرد.
عموميترين تلاشهای ترامپ برای خاتمه دادن به جنگهای امريكا، توافق صلح با طالبان است. این توافقنامه که از سوی زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان روی آن مذاکره شد، چیزی جز پوششی برای خروج یکجانبه نیست. نقصهای مختلف آن را در نظر گیرید:
• به پاکستان که پناهگاه امن و حتی مواد منفجره برای طالبان تأمین میکند، رسیدگی نکرد.
• به طور کامل به تعامل و روابط نزدیک بین طالبان و القاعده پرداخته نشد.
• به طور موثر دولت منتخب افغانستان را زیر پا کرد. خلیلزاد نه تنها از مشورت با مقامات منتخب افغانستان خودداری کرد، بلکه هر کسی را که سئوالهای مشروع خود را به گونه آشکارا و به اعضای کانگرس امریکا مطرح کرد، به طور فعالانه در لیست سیاه قرار داد.
توافقی که خلیلزاد در ۲۹ فبروری سال ۲۰۲۰ (در حضور مایک پمپئو وزیر امور خارجه) امضا کرد، دولت افغانستان را بیشتر متعهد به آزادی ۵ هزار زندانی طالبان کرد. طالبان نیز باید ۱ هزار زندانی را تا ۱۰ ماه مارچ آزاد کند. عدم برابری، میزان غلبه مذاکرهکنندگان طالبان را بر خلیلزاد منعکس کرد که نشاندهنده ناامیدی ایالات متحده نسبت به توافقنامه است و همچنان تمایل بعدی دولت ترامپ برای نادیده گرفتن تقلب طالبان.
دولت فرانسه نیز با عصبانیت نسبت به آزادی برنامهریزی شده واکنش نشان داد و از دولت افغانستان خواست، کسانی را که شهروندان این کشور را به قتل رساندهاند، آزاد نکند. بر اساس بیانیه وزارت امور خارجه فرانسه: «فرانسه از حضور افراد محکوم به قتل شهروندان فرانسوی در افغانستان در میان کسانی که ممکن آزاد شوند، به شدت نگران است. این کشور با آزادسازی افراد محکوم به جنایت علیه اتباع فرانسوی، به خصوص سربازان و کارگران بشردوستانه، به شدت مخالف است».
هیچ دلیلی برای اینکه چرا ترامپ، پمپئو و خلیلزاد باید برای آزادی قاتلان فشار آورند، وجود ندارد. توافقنامه امریکا و طالبان نیز آن را ملزم نکرده است. آنچه اکنون اتفاق میافتد، خیانت بلاعوض و بیخود به متحدان ایالات متحده برای راضی کردن گروهی است که حتی سازمان اطلاعاتی امریکا نتیجه گرفته، هیچ علاقهای به عمل نمودن به تعهدات خود ندارد.
ایالات متحده یک عذرخواهی به کانبرا و پاریس بدهکار است. کسانی که ترامپ را تشویق میکند باید در نظر گیرد که چطور فرانسه و استرالیا اکنون بیشتر به خاطر شهروندان خود میایستد تا کاخ سفید برای خودش.