ترامپ همه چیز را در مورد توافق با طالبان نمیگوید
قانونگذارانی که ضمیمهها را مشاهده کردند، معیارهای لازم برای تطبیق را چنان مبهم میدانند که این روند را بیمعنی جلوه میدهد. در هر صورت، این چیزی است که تمام امریکاییها باید اجازه قضاوت برای خود شان را داشته باشند. آنها نباید به سادگی لبخندهای خوب مایک پمپئو وزیر خارجه را در مورد «یک فرصت تاریخی» برای «پیشرفت و موفقیت» را بپذیرند
چرا دولت ترامپ بخشهایی از توافق خود با طالبان را از عموم مردم مخفی نگه میدارد؟ هیچ دلیلی وجود ندارد که آنها را از طالبان پنهان کند، چون آنها ضمیمههای این توافق را دارند. وزارت امور خارجه میگوید دلیل مخفی نگهداشتن جزئیات تحرکات نظامی از، «مثلاً داعش است». اما اعضای مشکوک کانگرس که این اسناد را دیدهاند، معتقدند دلیل واقعی آن این است که توافقنامه در مورد چگونگی اطمینان از اینکه طالبان تا آخر به تعهدات خود پایبند بمانند، بسیار مبهم است.
طبق توافقی که در ۲۹ فبروری با طالبان امضا شد، ایالات متحده با خروج تمام نیروهای امریکایی و متحدان از افغانستان طی ۱۴ ماه، موافقت کرده است. در مقابل، رهبران طالبان وعده دادهاند که با سازمانهای تروریستی که امریکا را هدف قرار میدهند، همکاری نمیکنند یا به آنها اجازه استفاده از خاک افغانستان را نمیدهند و با حکومت افغانستان (که بخشی از این توافقنامه نیست) و دیگر مردم این کشور در مورد آتشبس دایمی و تقسیم قدرت، گفتوگو میکنند.
گفته میشود دو ضمیمه که مخفی نگاه داشته شده است؛ معیارهایی را بررسی میکند که ایالات متحده تعیین خواهد کرد آیا طالبان وعدههای خود را حفظ میکنند یا خیر. علاوه بر این، فرار از شک و تردیدها در مورد اینکه آنها از مردم امریکا مخفی نگه داشته میشوند، چون این ضمیمهها به رییس جمهور ترامپ «وسعت عمل زیاد میدهد تا به سادگی جنگ را خاتمه اعلان کند و خارج شود»، سخت است.
این امر احساس و باور بسیاری از اعضای کانگرس، به شمول جمهوریخواهان که در طرف آقای ترامپ قرار دارند، است؛ کسانی که بخشهای پنهان این توافقنامه را در مکان امن کاخ سفید مشاهده کردند. لیز چینی یکی از اعضای کانگرس از حزب جمهوریخواه بعد از دیدن این اسناد گفت که وی هنوز نسبت به میکانیزمهای کافی برای تضمین اینکه طالبان از شرایط پیروی خواهند کرد، اطمینان ندارد.
اگر به همین دلیل اسناد از عموم پنهان نگه داشته شده، دیگر محرمانه نیست. جنگ در افغانستان برای ایالات متحده، از لحاظ جانی و مالی، هزینه زیادی داشته تا مورد سوءاستفاده سیاسی ارزان قرار گیرد. ۲ هزار و ۴۰۰ نظامی امریکایی کشته و ۲ تریلیون دالر مصرف شده است.
این معامله اگر به طور حیرت انگیز نباشد، به گونه گسترده مورد استقبال طیف وسیع سیاسی در خانه (امریکا)، به شمول این صفحه قرار گرفته است. نخیر، این توافقنامه صلح نیست – طالبان برای به رسمیت شناختن حکومت فعلی افغانستان که در گفتوگوها نقشی نداشت، موافقت نکردند و نه هم بالای قابلیتهای نظامی خود محدودیت گذاشتند. هیچ چیزی در مورد حقوق زنان، انتخابات، قانون اساسی یا نقش دین در این توافق گنجانیده نشده است. به طور کلی، این توافق میکانیزمی است برای اجازه دادن به نیروهای امریکایی و متفقین تا تلفات خود را در جنگی که بیش از حد طول کشید، کاهش دهند و هیچ دورنمای پیروزی نظامی ارائه نمیکند.
اما اگر امریکاییها آماده خروج از این جنگ هستند، آنها میخواهند بدانند که حکومت شان دستکم به متحدان افغان خود چانس مبارزه علیه یک سازمان اسلامی بیرحم را میدهد. آنها اطمینان میخواهند که دولت ترامپ به سادگی مجوز شکستن تعهدات را به طالبان نمیدهد تا آنها دیکتاتوری وحشیانه خود را احیا کنند.
این توافقنامه در حال نابود شدن است. مذاکرات صلح به تعویق افتاد و کابل در هرج و مرج است؛ چنانچه دو مدعی برای ریاست جمهوری، اشرف غنی و رقیبش عبدالله عبدالله هر یک ادعا میکنند در انتخابات پیروز شدند و مراسم تحلیف رقابتی به روز دوشنبه برگزار کردند. بر اساس گزارش الجزیره، حدود ۸۰ حمله در افغانستان بعد از امضای توافقنامه انجام شده است. توقف تمام آنها ممکن فراتر از توان امریکا باشد و بیشتر حکمت خارج شدن را ثابت میکند.
اما این وظیفه ایالات متحده است تا اطمینان حاصل کند طالبان به تعهدات خود در این توافق عمل میکنند، از جمله آنچه وزارت امور خارجه (امریکا) در بیانیهای عنوان کرد: «تعهدات خاص از سوی همه طرفها در تلاش برای ادامه کاهش خشونتها تا توافق روی آتشبس جامع و دایمی در گفتوگوهای میانافغانی با حفظ حق همه طرفها برای دفاع از خود.» برای این امر، بیانیه میگوید که ایالات متحده میکانیزم نظارتی و تصدیق قوی دارد.
این همان چیزی است که ضمیمههای محرمانه قرار است با محوریت کمیته مشترک برای تسهیل ارتباطات بین ایالات متحده و طالبان و توصیف وضعیتهایی که در آن استفاده از زور مناسب است یا خیر، بیان کند. به طور مثال، طالبان باید از حملات انتحاری خودداری کنند و ایالات متحده از حملات هوایی.
با این حال، قانونگذارانی که ضمیمهها را مشاهده کردند، معیارهای لازم برای تطبیق را چنان مبهم میدانند که این روند را بیمعنی جلوه میدهد. در هر صورت، این چیزی است که تمام امریکاییها باید اجازه قضاوت برای خود شان را داشته باشند. آنها نباید به سادگی لبخندهای خوب مایک پمپئو وزیر خارجه را در مورد «یک فرصت تاریخی» برای «پیشرفت و موفقیت» را بپذیرند. امریکاییها از تجربه تلخ میدانند که خروج از یک جنگ طولانی و بیهوده، کثیف و دردناک است و حق دارند بدانند که دولت آنها چگونه قصد دارد این کار را انجام دهد.