آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

ترور علمای معتدل؛ تلاش برای پیروزی در جنگ نرم تروریستی

حذف فیزیکی علمای منعطف و میانه‌روی مانند مولوی نیازی و مولوی مفلح، بخشی از برنامه هدفمند گروه‌های افراطی برای خالی کردن پشت نظام از پشتوانه‌های نیرومند مشروعیت‌بخش دینی در میدان جنگ نرم است.

شامگاه سه شنبه( ۱۳ جوزا) مولوی داکتر ایاز نیازی خطیب پرآوازه مسجد وزیراکبرخان کابل، قربانی ماین جاسازی‌شده در آن مسجد شد. ده روز پس از آن، جمعه ۲۳ جوزا، مولوی عزیزالله مفلح امام و خطیب مطرح و شناخته‌شده مسجد شیرشاه سوری در کارته ۴ کابل، در دام توطئه مشابه گرفتار آمد و جان سپرد.
این دو روحانی، به عنوان دو نماینده مطرح و متین گفتمان اعتدال و همدگرپذیری دینی در میان جامعه روحانیت حنفی افغانستان بودند؛ دو روحانی آگاه و فصیح و صریح‌اللهجه‌ای که وسعت دایره اثرگذاری معنوی شان، تمام افغانستان را فرامی‌گرفت و به عنوان دو پیش‌آهنگ کاروان رواداری دینی و ستیز با عصبیت قومی ـ مذهبی، خیل عظیمی از جوانان و دانشجویان را مجذوب افکار اخوت‌محور خود کرده بودند و به همین دلیل دو مانع بزرگ فکری بر سر راه اشاعه اندیشه‌های افراط‌گرایانه جریان‌های رادیکال شمرده می‌شدند.
همزمان با افزایش تلاش‌ها برای صلح و به موازات آن افزایش حملات میدانی طالبان در سراسر افغانستان، حذف فیزیکی و هدف‌گذاری‌شده روحانیان پیشگام در اخوت‌افزایی و ترویج و تبلیغ تفکر اعتدالی همدگرپذیر و مدارامحور، عمیقاً تکان‌دهنده و قابل تأمل است. این دو رویداد به ویژه از این جهت موجبات افزایش نگرانی همگانی نسبت به آینده را فراهم می‌سازد که هم مولوی نیازی و هم مولوی مفلح، فراتر از کار رایج روحانیان که بیان احکام و بازگویی آموزه‌های شرعی و اخلاقی اسلام برای تربیت معنوی و تنبُّه باطنی مؤمنان است، دستی در آتش سیاست نیز داشتند و در سوگیری‌های سیاسی خود ضمن نقد کارنامه و رویکرد خون‌ریزانه گروه‌های افراطی، از نیروهای دولتی نیز سرسختانه دفاع می‌کردند. تا آنجا که شهید مولوی مفلح در یکی از آخرین سخنان خود به صراحت هشدار داده است که: «اگر وضعیت بسیار بد شود، این علمایی که می‌بینید، همه به صفوف اردو خواهند رفت. همه دریشی نظامی خواهند پوشید و از وجب وجب خاک این سرزمین، با سر خود دفاع خواهند کرد. علمای امت سکوت نخواهند کرد و در برابر هر قلدر و زورگوی تاریخ جواب زور را به زور و جواب شمشیر را با شمشیر و منطق را با منطق خواهند داد.»
بنابراین، مولوی محمدایاز نیازی و مولوی عزیزالله مفلح را باید از مهم‌ترین سکانداران گفتمان اعتدال اسلامی دانست که به مثابه پشتوانه دینی ـ معنوی مشروعیت‌بخش به سازوکار سیاسی ـ امنیتی افغانستان عمل می‌کردند و همچون سدی استوار در برابر هجمه‌های سم‌آلود و سهمناک افکار افراطی خودحق‌پندار ایستاده بودند و مانع گرایش نسل جوان به ایدئولوژی تندروانه مبتنی بر عصبیت مذهبی ـ نژادی می‌شدند.
بر پایه این واقعیت، چنین به نظر می‌رسد که حذف فیزیکی علمای منعطف و میانه‌روی مانند مولوی نیازی و مولوی مفلح، بخشی از برنامه هدفمند گروه‌های افراطی برای خالی کردن پشت نظام از پشتوانه‌های نیرومند مشروعیت‌بخش دینی در میدان جنگ نرم است.
این برای آن است که همزمان با افزایش تلاش‌ها برای صلح، میدان جنگ نرم نیز گرم‌تر از گذشته است و در آستانه آغاز مذاکرات بین‌الافغانی، مشروعیت دینی نظام جمهوری اسلامی افغانستان، نیازمند استدلال و منطق علمایی همچون نیازی و مفلح در برابر تفکر تکفیری ـ افراطی جریان‌های رادیکال معارض است، اما آنچه از ترور این عالمان علمدار اعتدال و اعتلای دینی در افغانستان دنبال می‌شود، تضعیف بنیاد مشروعیت دینی کلیت نظام به مثابه یکی از اهداف بنیادین گروه‌های تروریستی در میدان جنگ نرم است.
جنگ نرم جریان افراط، سُویه و رُویه دیگر جنگ سخت و مکمِّل و متمم آن است. در دو دهه گذشته، این جریان کوشیده است با نفوذ در مساجد و مراکز تبلیغ دینی، افکار عمومی، به ویژه ذهن نسل جوان را به سمت خود بکشاند، اما اکنون با ترور علمای محوری اثرگذار در اردوگاه اعتدال دینی، در پی آن است که بستر میدان‌داری خود در حوزه جنگ نرم را بلامنازع و خالی از رقیب بسازد.
اکنون با ترور علمای فحل منادی اخوت و ایستادگی در برابر افراط‌گرایی، زنگ خطر تقابل تاریخی «حنفیتٍ» معتدل با «سلفیتٍ» تندرو و رادیکال، بیش از هر زمان دیگری بلندتر نواخته شده و هشدارها برای حذف فیزیکی علمای اعتدال‌گرا و افراطی‌ستیز، با هدف خاموشی صدای همدگرپذیری دینی در افغانستان، مخاطره‌آمیز تر از هر زمان دیگر شده است.

این وضعیت، مسئولیت‌هایی به مراتب سنگین‌تر از قبل را بر دوش عالمان آگاه و زمان‌شناس می‌گذارد. آنان افزون بر پرده‌برداری صریح و سریع از سیما و ماهیت ضد دینی جریان‌های افراط، بایستی همزمان، رسالت تاریخی اخوت‌افزایی دینی مردم مسلمان افغانستان را با دقت و درستی انجام دهند. در غیر آن، این سرزمین، جولانگاه بلامنازع و جنون‌آمیز توحش تروریستی هردم فزاینده‌ای خواهد شد که شیعه و سنی و جعفری و حنفی را در نگرشی تسطیح‌شده و بدون تفکیک، قربانی تروریزم سلفی خواهد کرد.
دیگر ابهامی باقی نمانده که مساجد وزیر اکبرخان و شیرشاه سوری، به همان میزان هدف تروریزم سلفی است که مساجد امام زمان و امام جواد در کابل و هرات و پکتیا.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا