آخرین اخبارافغانستان

تشدید جنگ در زادگاه جنرال دوستم


هرچند از یکی دو سال پیش جرقه‎های ناامنی‌ها در ولایت‎های جوزجان و فاریاب زده شده بود، ولی در شش ماه اخیر دامنه آن افزایش چشمگیری داشته و منجر شده به فجایع و قتل عام‌ها در مناطقی که از تصرف نیروهای امنیتی خارج می‌شوند.
اینک دامنه ناامنی‎ها در سه ولایت فاریاب، جوزجان و سرپل به حومه شهرها رسیده و امکان آن‌که مراکز این ولایات سقوط کند خیلی زیاد است.
ناامنی‎ها در ولسوالی‎های پنجگانه آقچه، درزاب، خمیاب و قوش تپه در ولایت جوزجان، کوهستانات و غورماچ در ولایت فاریاب و ولسوالی‌های صیاد، کوهستانات و مناطق استراتیژیک ولایت سرپل نشان می‌دهد که جنگ به صورت نگران‌کننده‎ای در ولایت‌های یادشده، به ویژه جوزجان افزایش یافته و حکومت مرکزی با بی‌تفاوتی کامل نظاره‌گر قتل عام و اذیت و آزار مردم ملکی در این مناطق است.
اگرچه نشانه‌ها و علایم عملکرد حکومت مرکزی نشان می‌دهد که حلقه خاص قدرت در کابل علاقه‌ای برای تامین امنیت در این منطقه ندارد، بلکه برعکس کاملاً در پی ناامن‌سازی آن و تضعیف مخالفان سیاسی قدرتمندش در آنجا است.
زمزمه‎هایی که در میان رهبران و آگاهان امور سیاسی و نظامی به میان آمده، حاکی از آنست که مخالفان مسلح دولت در ولسوالی‌های چهارگانه آقچه ولایت جوزجان از سوی حلقات خاصی در کابل حمایت شده و تجهیز می‌شوند.
در ولایت جوزجان تنها شهر شبرغان زیر اداره حکومت محلی قرار دارد، هشت ولسوالی آن از تصرف دولت خارج است و به تازگی خبر سقوط ولسوالی خمیاب هم از رسانه‎ها منتشر شده است.
در فاریاب و سرپل هم وضعیت از این بدتر است و هنوز یک هفته از فاجعه به وجود آمده در منطقه میرزاولنگ ولسوالی صیاد ولایت سرپل سپری نشده است.
این‌که چرا مخالفان مسلح دولت روی ولسوالی‎های چهارگانه آقچه در ولایت جوزجان تمرکز کرده‎اند، موضوعی است که با تمرکز آنها در میرزاولنگ ولایت سرپل و چمتال ولایت بلخ بی‎ربط نیست.
همان‌گونه که تصرف چمتال می‎تواند خطرات زیادی را متوجه امنیت در بلخ کند منطقه آقچه در جوزجان یک نقطه استراتیژیک است و سقوط آن شهر شبرغان را فلج خواهد ساخت؛ چه این منطقه بزرگ میان بلخ و جوزجان واقع شده و هر گروهی که بر آن تسلط داشته باشد می‎تواند به سادگی شاهراه مزارشریف- شبرغان را کنترول کرده و با گروه‎های دیگر هراس‎افکن در بلخ تماس مستقیم داشته باشد.
اکنون جناح‌های مختلف تروریستی در آن منطقه روی مناطق حساس و استراتیژیک تمرکز کرده‎اند، وضعیت به گونه‌ای است که باورکردن روند «ناامن‌سازی» خیلی دشوار نیست.
در چنین اوضاعی به حضور و رهبری بزرگانی چون جنرال دوستم نیاز مبرم احساس می‌شود و نبود آن‌ها می‌تواند فاجعه را عمیق‌تر و بحران را ریشه‌دارتر کند.
حضور جنرال دوستم در آنجا برای ثبات سیاسی و تامین امنیت در ولایت‎های آن بخش کشور اهرمی است ثابت شده و نیازی به توضیح ندارد؛ زیرا آقای دوستم به مثابه یک رهبر کاریزما و فرمانده قاطع، در گذشته ثابت ساخته که می‌تواند حد اقل درزادگاهش باعث ثبات و امنیت شود و اجازه ندهد که مخالفان مسلح دولت با جرئت و دلیری به سوی مراکز شهرها پیش‎روی کنند.
اگر حکومت مرکزی دست از توطئه برعلیه آقای دوستم برندارد و از قدرت او برای تامین امنیت در جوزجان و فاریاب استفاده نکند، امکان بروز جنگ تمام‌عیار قومی در آن بخش وجود دارد و آنگاه به قول مرحوم مارشال فهیم ” کسی جنگ را جمع کرده نمی‎تواند”.
جنرال دوستم در گذشته نشان داده که توانایی تامین امنیت در آن بخش کشور را دارد؛ زیرا توده‎های میلیونی مردم در پشت او و در حمایت از او ایستاده‌اند. او می‌تواند با استفاده از نیروی مردمی حتا بدون حمایت نیروهای امنیتی گروه‌های هراس‌افکن را قلع و قمع کند.
اکنون این مسئولیت متوجه حکومت مرکزی است که از این پتانشیل بزرگ استفاده کرده و نگذارد که شمال کشور به پایگاه امنی برای تروریستان مبدل شود که در آن صورت، ملت افغانستان در کل و مردم شمال کشور به ویژه تاوان بزرگی را پرداخت خواهند کرد.
گذشته از این‌ها، تاریخ معاصر کشور حاکی از آن است که اگر مردم شمال از مرکز ناراضی شوند، پایه‌های آن حکومت سست شده و از هم خواهد پاشید. پس تصمیم‌گیرندگان سرنوشت جنگ در افغانستان باید متوجه باشند که وقتی مردم شمال از اجرای سیاست‌های دو پهلوی آنها خسته شوند، اقتدارشان دیری نخواهد پایید.
ظاهر شکوهمند- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا