آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

اعتراضات، امید کاذب و خیابان‌های بی‌معترض

هم عامل عدم احساس امنیت و هم بی‌باوری به برنامه‌ها و «معاملات» برخی رهبران سیاسی در خالی ماندن خیابان‌ها نقش دارد. پس از این هم کسی شاهد حضور گسترده مردم در خیابان نخواهد بود.

حضور کمرنگ و ناچیز شهروندان کشور در تظاهرات انتخاباتی اخیر در کابل از این مطلب حکایت دارد که آن‌ها در انتخابات ریاست جمهوری ۹۸ به نسبت انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۳ به درکی بهتر در این زمینه دست یافته‌اند. برخی از اعضای جناح انتخاباتی ثبات و همگرایی خود را رهبران میلیونی معرفی کرده‌اند، ولی نتوانستند که مردم را به خیابان بکشند.« نه » گفتن شهروندان به فراخوان برای تظاهرات، نشان می‌دهد که برخی از رهبران سیاسی از جامعه و شهروندان کشور امید« کاذبی» دارند. رهبران فراخوان دادند و مردم بی‌خیال شدند.
چطور شهروندان کشور در انتخابات ۹۸ به درکی خوبی دست یافته‌اند؟
در پاسخ به این پرسش بنده بر این باور هستم که حضور و مشارکت ناچیز مردم در روز برگزاری انتخابات از نشانه‌های این سخن است که مردم به درکی خوبی از انتخابات رسیده‌اند. از جامعه دست‌کم سی میلیونی، تنها بیش از دو میلیون آن در انتخابات از حق رای شان استفاده کردند. یک برداشت حاکم در جامعه این است که از انتخاب آنان در انتخابات حفاظت نمی‌شود و باور دیگر این است که تکت‌ها و نامزدان این روند بیشتر از این‌که دغدغه تغییر و خدمت مردم را داشته باشند، بیشتر در پی راه یافتن به ارگ هستند.
امروز در انتخابات ۹۸ و پس از تجربه حکومت وحدت ملی، مردم دریافته‌اند که اگر تکت‌های انتخاباتی صحبت از شفافیت انتخابات و دفاع از حق رای مردم می‌کنند، در واقعیت دنبال چه چیزی هستتند. تکت‌های انتخاباتی سخن از بحرانی شدن انتخابات و تظاهرات خیابانی می‌زنند تا زمینه روی کار آمدن یک حکومت« توافقی» فراهم شود. در حالی که در روندی به نام انتخابات باید نامزد و جناح برنده و بازنده از سوی رهبری کمیسیون مستقل انتخابات اعلام شود.
درست است که میزان اندکی از مردم در انتخابات سهم گرفته‌اند، ولی نیت این بوده که در نهایت انتخابات بحرانی شود و زمینه روی کار آمدن یک حکومت توافقی که در مغایرت با قانون اساسی کشور می‌باشد، مهیا گردد. حکومت وحدت ملی یک تجربه ناکام بود و این را همه می‌دانند و نباید بار دیگر چنین شود و شاهد یک حکومت ضعیف باشیم.
متاسفانه برخی از رهبران سیاسی برای این‌که به مقاصد سیاسی خود دست‌یابند، بحث را رنگ و بوی قومی می‌دهند و از مردم به عنوان هیزم بهره‌برداری می‌نمایند که خوشبختانه گمان می‌کنم دست رهبران سیاسی نزد مردم«رو» شده است.
از رهگذر جامعه‌شناسی مردم انگیزه‌ای برای به خیابان ریختن را به چند دلیل ندارند. اول این‌که مردم احساس امنیت نمی‌کنند و از جانب دیگر به طور کلی ناامید شده‌اند.
دست‌کم دو ماه از برگزاری انتخابات گذشته، ولی کماکان خبری از اعلام نتایج آن نیست. تقویم انتخابات ریاست جمهوری تاکنون چندین بار نقض گردیده است. در چند ولایت به علت اعتراضات، روند بازشماری و تفتیش آرا انجام نشده است.
پس از تظاهرات کمپ ثبات و همگرایی، کمیسیون انتخابات اعلام نمود که این نهاد بر بنیاد قانون به کار خود ادامه می‌دهد و امور انتخاباتی را انجام می‌دهد. حالا اگر روند بازشماری در این هفت ولایت شروع و به پایان نرسد معلوم نیست که کمیسیون چه زمانی و چطور نتیجه انتخابات را اعلام می‌کند. این وضعیت دقیقاً به معنای بحرانی شدن انتخابات است. در حالی که نتیجه هنوز همگانی نشده، ولی برخی از تکت‌های انتخاباتی چنان سر و صدا دارند که انگار نتیجه اعلام و مشخص شده که کدام تکت برنده انتخابات است.
به باور نگارنده، هم عامل عدم احساس امنیت و هم بی‌باوری به برنامه‌ها و «معاملات» برخی رهبران سیاسی در خالی ماندن خیابان‌ها نقش دارد. پس از این هم کسی شاهد حضور گسترده مردم در خیابان نخواهد بود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا