تعامل طا-لبان با هند؛ ممکن یا ناممکن؟
عادیسازی روابط با هند برای حکومت طا-لبان بسیار مهم و حیاتی است، اما در این مسیر از چالشهای بسیار جدیای که بر سر راه افغانستان تحت حاکمیت طا-لبان قرار دارد نیز نمیتوان چشم پوشید
پنجشنبه گذشته ۱۲ جوزا، یک تیم از دیپلماتهای هندی برای نخستینبار پس از سقوط نظام پیشین، برای گفتوگو با طالبان و نظارت بر توزیع کمکهای بشردوستانه این کشور در افغانستان به کابل سفر کرد.
این تیم را جیپی سینگ، دبیر مشترک بخش پاکستان، افغانستان و ایران وزارت امور خارجه هند رهبری میکرد.
این هیئت هندی پس از برگشت از کابل به دهلی نو، به مقامهای وزارت خارجه هند گزارش دادهاند که امنیت در افغانستان بهتر شده، اما بخش صحت و آموزش در حال فروپاشی قرار دارد.
ارزیابی این هیئت هندی نشان میدهد که طا-لبان با وجود برقراری نسبی امنیت در کابل، در بخشهای مهم دیگر از جمله حکومتداری، صحت و آموزش کاری از پیش نبردهاند.
سفر این تیم دیپلماتیک هندی به کابل، پس از آن صورت گرفت که پیشتر، امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه طا-لبان در گفتوگو با رسانه هندی «نیوز ۱۸» ابراز امیدواری کرده بود که روابط دیپلماتیک افغانستان و هند از سر گرفته شود و ملا محمدیعقوب فرزند ملا عمر و سرپرست وزارت دفاع حکومت طا-لبان، از آمادگی برای برقراری روابط نظامی و امنیتی با هند خبر داده بود.
چرخش طا-لبان به سمت هند، آن هم در فاصله اندک پس از بازگشت به قدرت، مهم و معنادار است. ظاهر امر آن است که یخهای رابطه میان هند و طا-لبان در حال آب شدن است؛ طا-لبانی که دستپرورده آی اس آی پاکستان دشمن شماره یک و سنتی هند و نیروی پیادهنظام آن برای تحقق عمق استراتژیک خود در افغانستان برای جلوگیری از نفوذ هند است، چگونه و با چه مبنایی در حال تغییر رویکرد و مسیر روابط خارجی خود است و با پشت کردن به ولی نعمت اصلی خود- اسلامآباد، دروازه دهلی نو را دق الباب میکند؟
گروهی از تحلیلگران این تغییر رویکرد را نسبی و مربوط به بخشی از بدنه سیاسی ـ نظامی طا-لبان و برآمده از اختلافات درونی سران و رهبران این گروه میدانند. بر پایه این تحلیل، طا-لبان قندهاری که در رقابت شدید و تنگاتنگ با طا-لبان مشرقی یا شبکه حقانی قرار دارند و در این مواجهه، از گلوگاههای اصلی قدرت سیاسی، نظامی و اقتصادی دور ماندهاند، میکوشند با استفاده از گزینه یارگیری منطقهای، دست به دامن هند شوند تا در رقابت با شبکه حقانی وابسته به آی اس آی، به توازن قوا دست یابند.
این در حالی است که فراتر از دستهبندیها و چنددستگیهای درونی گروه طا-لبان، این حکومت نوپا و بیبنیاد و فاقد مشروعیت ملی و بینالمللی، نیازمند تعامل با کشورهای قدرتمند منطقهای برای توسعه روابط خارجی خود است و در این میان، هند به رغم دشمنی دیرینهاش با پاکستانی که طا-لبان مولود و محصول سیاستهای مداخلهجویانه آن در ورای مرزهای خود است، از گزینههای بسیار مهم و تعیینکننده برای تثبیت موقعیت منطقهای این گروه در قالب و قامت یک حکومت تحمیلی بر افغانستان است.
طا-لبان به درستی دریافتهاند که جایگاه هند به عنوان یک قدرت بلامنازع در جنوب آسیا، در بیرون کشیدن این گروه از انزوای بینالمللی، بسیار برجسته و مهم است و در صورت موفقیتآمیز بودن فرایند تعامل متقابل میان کابل و دهلی نو، ممکن است در نهایت به شکسته شدن تابو و طلسم عدم شناسایی رسمی دولت آنها از سوی جامعه بینالمللی منجر شود.
موضوع مهم دیگر در برقراری روابط گسترده دیپلماتیک طا-لبان با دهلی نو، به ظرفیتهای هند در ارائه کمکهای بشردوستانه به کابل و بازسازی زیرساختهای افغانستان مربوط میشود؛ چیزی که در بیست سال غیبت طا-لبان از قدرت سیاسی افغانستان، سخاوتمندانه در اختیار کابل قرار گرفت و دهلی نو را در فهرست بزرگترین کمککنندگان جهانی برای بازسازی افغانستان قرار داد.
بر پایه موارد بالا، عادیسازی روابط با هند برای حکومت طا-لبان بسیار مهم و حیاتی است، اما در این مسیر از چالشهای بسیار جدیای که بر سر راه افغانستان تحت حاکمیت طا-لبان قرار دارد نیز نمیتوان چشم پوشید.
برقراری ارتباط با هند، خط سرخ پاکستان است و عدول بیپروا از آن با هزینههایی سنگین برای این گروه همراه خواهد بود.
طا-لبان، نتیجه سرمایهگذاری سنگین و استراتژیک اسلامآباد در سه دهه گذشته است. هیچ کشوری به اندازه پاکستان، منابع سیاسی، نظامی و اقتصادی خود را در اختیار طا-لبان قرار نداده است تا با دولتی بجنگد که دشمن پاکستان و دوست و همپیمان هند است. مأموریت طا-لبان، براندازی چنین دولتی بود تا راه نفوذ دهلی نو در عمق استراتژیک اسلامآباد را به تمامی سد کند، اما وقتی در کمتر از یک سال از بازگشت طا-لبان به قدرت، این گروه راه رابطه با هند آنهم در بعد نظامی و امنیتی را در پیش میگیرد، متضمن فرستادن سیگنالهای عمیقا منفی به پاکستان است.
آیا اسلامآباد به طا-لبان اجازه خواهد داد که بیپرده و بیپروا به دامن دهلی نو بغلتد؟ بسیار بعید و حتی ناممکن است.
بنابراین تصور میشود تنشهایی که هماکنون میان طا-لبان و اسلامآباد در خصوص مسائل ارضی و مرزی و نیز ادعاهای اسلامآباد مبنی بر استفاده نیروهای تحریک طا-لبان پاکستان از خاک افغانستان علیه منافع و امنیت ملی این کشور وجود دارد، پس از این وارد مرحله جدید و جدیتر شود. فراتر از این حتی گمانههایی وجود دارد که لابیگران پشت پرده اسلامآباد با نفوذ در اتاق فکر امریکا و سازمان ملل، آنان را برانگیخته تا با انتشار گزارشهایی از بیعت ایمن الظواهری، رهبر القاعده با ملا هبت الله آخوندزاده رهبر طا-لبان، گسترش فعالیت گروه تروریستی داعش در افغانستان و ایجاد ۱۱ کمپ آموزشی در افغانستان زیر سلطه طا-لبان از سوی دو گروه افراطی «جیش محمد» و «لشکر طیبه» طا-لبان را تحت فشار قرار دهند که از برقراری ارتباط با هند، خودداری کنند.
با توجه به موارد فوق، به نظر میرسد در صورت بیپروایی طا-لبان در خصوص تعامل با هند، سناریوی ۲۰۰۱ در انتظار حکومت این گروه خواهد بود؛ سناریویی که مقدمات آن از هماکنون در گزارشهای سازمان ملل متحد و شورای امنیت، به نوعی بازتاب یافته است.