پس از اعلام دور دوم انتخابات، سرانجام ضرورت دولت وحدت ملى بالا گرفت.
ما كه سالهـا قبل، ايجاد دولت وحدت ملى را منحيث يك ضرورت تاريخى براى عبور از بحران پيشبين بوديم و طرح كامل آن را با مشورت با انديشهورزان كشور آماده ساخته بوديم، با هردو تیم پیشتاز انتخابات، نشستهایی داشتیم. جانب تیم اصلاحات و همگرایی هیچگونه نقد و نظری در مورد دولت وحدت ملی نداشتند، اما جانب تیم تحول و تداوم، نظریات و نسخههـايى از قبل آماده ساخته بودند که برعكس ماهـيت دولت وحدت، به تمرکز هـرچه بیشتر قدرت و با ایجاد نهادهاى غیرضروری تمرکز داشت.
به گونه مثال آنچه در عکس میبینید، آقای اشرف غنی احمدزی جدول ايجاد هفت يا هشت نهاد ریاست جمهوری را در محور رییسجمهور توضیح میدهد.
در چارچوب اين طرح زير عنوان توزيع قدرت، از يكسو با استخدام و راضىساختن كسانى به نام نمايندگى از اقوام، کار نمايشى دولت وحدت را انجام ميداد، از سويى هـم ساختار موازی ریاست جمهوری در پهلوی ساختارهای قانونی کشور، قدرت رییسجمهور را چندین برابر میساخت و برعكس صلاحيتهـاى وزیران را كمتر و حكومت را ضعيفتر، دقيقاً آنچه تا امروز با تمركز هـرچه بيشتر قدرت در داخل ارگ انجام داده است.
نابهـنجارىهـاى تشكيل حکومت وحدت ملی از آنجا آغاز شد که رهبری اصلاحات و همگرایی به طرح وطنى خود ما، وقعى نگذاشتند، به گونهی خوشباورانه به صندوقهای رای، به سیاست اخلاقی و اخلاق سیاسى خارجیها، به آقای کرزی در نقش حریف دُرانی در مقابل غنی غلزايى، تكيه كردند و باور داشتند که اجازهی تقلب را نمیدهند، اما تیم تحول و تداوم مدتها قبل از انتخابات وعدهی حکومت را از خارجىهـا گرفته بودند، فقط به یکسری جمع و جور کردن و نمايش چهرهها و کمپاینها نیازمند بودند.
در اینجا، گروه اصلاحات و همگرایی بنابر سلیقههای شخصی و نداشتن نظر خاصی بر موقف نظارتى تيم آجنداى ملى ما توجه نکردند، اما گروه تحول و تداوم با آجنداهای از قبل آماده، جامعه جهانی را با طرح تمرکز قدرت به نام حکومت وحدت ملی با خود همراه ساختند که امروز همه شاهد شکست و ریخت آن و بحران در کشور میباشیم.
طرح جدید آقای غنی، هـمان تومار كهـنه و تاکتیکی است كه هیچ راهـكارى براى تغییر و توزيع قدرت در آن گنجانيده نشده است. اصلاً ذهـنيت آقاى غنى آنگونه نيست، نبوده و نخواهـد بود.
نویسنده: احمد ولی مسعود