آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

تولد دوباره حامد کرزی؛ از موترسایکل سواری تا مرشد مصلح

کرزی از یک شخص محبوب به یک فرد منفور تبدیل شد. از وی که به عنوان مدرن‌ترین سیاستمدار جهان توصیف می‌شد، دیپلمات‌های ارشد سازمان ملل می‌گفتند که کرزی از اعتیاد جدی به مواد مخدر رنج می‌برد.

سیاست همواره در افغانستان یک امر پیچیده بوده و شکل بی‌رحمانه داشته است که در میان این آشفتگی‌ها، حامد کرزی نسبت به دیگر رهبران افغانستان توانسته به خوبی مقاومت کند.
حامد کرزی رییس جمهور پیشین، در «بازی بزرگ» افغانستان چندین بار بازی کرده است؛ اصطلاحی که نخستین بار برای رقابت قرن نوزدهم بین امپراتوری راج بریتانیا و امپراتوری تزار روسیه در آسیای مرکزی ابداع شد.
با این همه، افراد کمی در مقایسه با کرزی توانسته در سیاست افغانستان دوام آورد. وی هنوز هم ارتباطات خود را(با گروه‌های مختلف سیاسی) حفظ کرده است. در دوران بریتانیا و روسیه، حالت و وضعیت ناپایدار شاه شجاع، محمود شاه و دوست محمد خان بین کابل، قندهار و اتک حاکم بود – تمام این وقایع در کارهای منحصر به فرد «ویلیام دالریمپل» تحت عنوان «بازگشت یک پادشاه: نبرد برای افغانستان» توصیف شده است.
حامد کرزی برخلاف دیگر روسای جمهور پیشین افغانستان مانند داکتر نجیب‌الله و استاد ربانی، نه تنها از ترورهای گروه طالبان جان سالم به در برد، بلکه در حال حاضر نقش فعالی در آوردن آن‌ها برای نخستین بار در حکومت بازی می‌کند.
با تمام اینها، در حالی که فرد دلخواه ایالات متحده بود، به قربانی برای شکست‌های شان تبدیل شد و اکنون بار دیگر امریکایی‌ها به دنبال وی برای وساطت بین طالبان و حکومت افغانستان هستند.
از شخص دلخواه امریکا تا سپربلا
کتاب «بیت دم» با عنوان «یک مرد و یک موترسایکل، چطور حامد کرزی به قدرت رسید» و اثر «اریک بلِهم و جیسِن آمریین» با عنوان «تنها چیزی که ارزش مردن را دارد: چطور یازده کلاه سبز افغانستان جدید را شکل داد» به برخی جزئیات ظهور حامد کرزی پرداخته است. کرزی در رابطه با شرایط صلح با رهبران طالبان در قندهار و هلمند مذاکره کرد و همچنان توانست حمایت چند تن از رهبران قبیله‌ای برجسته را جلب کند تا به جای جنگجویان خارجی القاعده و متحد طالبان، از وی پشتیبانی کند.
یک افسانه که برخی نقاط آن واقعی است، این استدلال امریکا را تأیید می‌کند که کرزی تنها کسی بود که می‌توانست پس از طالبان، افغانستان را رهبری کند.
وی شخص محبوب واشنگتن و دیگر پایتخت‌های اروپایی در جریان سال اول جنگ بود. اما به زودی نسخه امریکایی داستان سرایی کرد که کرزی دیوانه شده و هیچ کس در ناتو دیگر به وی اعتماد نمی‌کند و اینکه کرزی مانع پیشرفت در افغانستان است.
کرزی از یک شخص محبوب به یک فرد منفور تبدیل شد. از وی که به عنوان مدرن‌ترین سیاستمدار جهان توصیف می‌شد، دیپلمات‌های ارشد سازمان ملل می‌گفتند که کرزی از اعتیاد جدی به مواد مخدر رنج می‌برد.
این امر بیشتر در مورد وسواس رسانه‌های غربی نسبت به رهبران در کشورهای در حال توسعه می‌پردازد، اما همچنان در باره چگونگی ساختن کسی برای اولین بار و سپس تلاش برای نابود کردن وی نیز می‌باشد. اگرچه، در قضیه کرزی غرب با کسی آشنا شد که نه می‌توانست او را آلت دست قرار دهد و نه می‌توانست کاملاً نابود کند.
کرزی بازگشت
در واقع، کرزی بیگانه‌ای نبود که با پاراشوت از هیچ جای فرود آمده باشد، چنانچه بسیاری منابع امریکایی ادعا می‌کردند.
وی از قبیله درانی بود که در وهله اول افغانستان را شکل داد و اجداد او رهبران قبیله بوده که همواره در سیاست‌های منطقه‌ای دخیل بودند.
علاوه براین، بدون کرزی «کنفرانس بن» هم نبود و این کرزی بود که پس از سقوط طالبان در زمستان سال ۲۰۰۱، بین ایران، پاکستان، ایتلاف شمال و کشورهای آسیای مرکزی سازش کرد تا یک ملت پایدار داشته باشد.
این کرزی بود که با عزت پادشاه افغانستان را برگرداند و سپس به او اجازه انتقال قدرت به یک اتحاد جدید را داد. اما همانطور که امریکایی‌ها و بریتانیا توجه خود را از افغانستان کم و به طرف عراق چشم دوختند، کرزی نیز متوجه شد که ایالات متحده و ناتو دیگر نیروی خوبی برای افغانستان نیستند و این که او و مردم افغانستان به عنوان یک نمایش فرعی برای عراق و نبرد مهم منطقه‌ای با چین و ایران تبدیل شده‌اند.
کرزی شروع به انتقاد از امریکایی‌ها و عدم داشتن استراتژی یا پیشرفت از سوی آن‌ها کرد.
وی نمی‌خواست قربانی شکست‌های امریکا و ناتو شود. او همچنان اولین رهبری بود که آشکارا از حملات هوایی امریکا انتقاد کرد و برای نیروهای امریکایی در افغانستان مصؤنیت نمی‌خواست.
در حالی که بسیاری او را دست نشانده می‌خواند، وی جنگ را به طرف امریکایی‌ها می‌برد و علیه دخالت مستقیم و هژمونی در کابل مقاومت می‌کرد.
اتهامات کرزی علیه امریکایی‌ها و نیروهای دیگر قوت می‌گرفت و پس از آن که از سمت ریاست جمهوری کنار رفت، به گونه بی‌نظیری به خاطر رفتار رک و بی پرده‌اش محبوب شد.

وی در این مرحله با رهبران جهان بیشتر از اشرف غنی جانشین مستأصلش، همنوا بود. او همچنان به روسیه، امریکا و ایران می‌قبولاند تا با طالبان صحبت کند.
پشت پرده دیپلومات و شخصیت پدر
کرزی یک دهه پیش، مدت‌ها قبل از این که مشهور شود، خواستار مذاکرات صلح بود.
در حقیقت، زمانی که امریکایی‌ها طالبان را در سال ۲۰۰۱ از میان برد، وی خواستار عفو آن‌ها شد؛ چون می‌دانست که طالبان نسبت به القاعده متفاوت است.
اکنون تقریباً پس از ۱۸ سال، امریکایی‌ها گردهم می‌آیند و با کرزی و نداهای قبلیش برای شامل کردن طالبان در هرنوع روند سیاسی، توافق می‌کنند.
طالبان در دیدارهای اخیرش نسبت به حضور کرزی اعتراضی نداشته است. در واقع، این کرزی است نه غنی که با طالبان مذاکره می‌کند و روند مصالحه با کابل را تسریع می‌بخشد و حنیف اتمر نیز به دنبال آن است.
کرزی همچنان از روابطش با روسیه و چین به خوبی استفاده می‌کند و آن‌ها را دوباره به عنوان بازیگران مهم در افغانستان قرار می‌دهد.
کرزی ثابت کرده که همه منتقدانش در مورد وی اشتباه می‌کردند، به خصوص آن‌هایی که در غرب هستند و او را به خاطر گناهان شان مقصر می‌دانستند. او اکنون شخصیت مهمی در لابی قدرت است و زمینه را برای حکومت افغانستان مساعد می‌سازد تا با طالبان و قدرت‌های منطقه‌ای جدید گفت‌وگو کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا