جای خالی خبرنگاران جنگی در افغانستان!
ما در فضای جنگی زندگی میکنیم، اما گزارشهای جنگ از کشور و منطقه را از زبان گزارشگران عادی میشنویم. اگر بهصورت دوامدار چنین پیش رویم، بیتردید وحشت مردم بیشتر خواهد شد و با اطلاع نادرست از جنگها، در منازعات داخلی و مبارزه با تروریزم، ناکام خواهیم بود.
افغانستان کشور جنگخیزی است. هماکنون گروههای گوناگون استخباراتی و مسلح داخلی و خارجی در این کشور به شکل گستردهای فعالیت دارند. هزاران سرباز خارجی در کنار ارتش ملی افغانستان در برابر مخالفان کشور ایستادهاند، میجنگند، میکشند، کشته میدهند و زخم بر میدارند. این جنگ وجود داشته است و وضعیت سیاسی-امنیتی و سیاست جهانی نشان میدهد که جریان خواهد داشت.
آنچه در کنار موضوعات خیلی مهم دیگر در جنگ افغانستان، از اهمیت بسیار برجستهای برخوردار است، نوع و چگونگی اطلاعرسانی دقیق، همهجانبه، بیطرفانه و روزنامهنگارانه این جنگ است. به بیان دیگر، بههمان اندازه که تبلیغات، تهیه اعاشه و اباته نظامیان، تعیین و تغییر تاکتیک جنگ جالب توجه است، تمرکز روی نوع اطلاعرسانی از وقوع جنگ، گذشته منازعه و حتی پیشبینی آینده آن نیز از جایگاه خیلی بلندی برخوردار است. بااین تعریف، موجودیت خبرنگاری که بتواند جنگ را بهشکل خیلی حرفهای و منصفانه گزارش بدهد، از ضروریات جامعه جنگزده افغانستان بهشمار میرود.
خبرنگار جنگی مثل دیگر گزارشگران رسانهای، یک ژورنالیست تمام عیار است. او میداند ژانرهای اطلاعرسانی چیست و مردم سرزمیناش در چه جایگاه اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زندگی میکنند. اما در کنار همه این ویژگیها، او نیازمند ظرافتها و مهارتهای دیگر هم است. او قبل از همه، فرد شجاعی است که با ادبیات جنگ آشنایی کامل دارد و با فهم درست از جغرافیا و سیاست جنگی دوطرف، توانایی تحلیل جنگ را نیز دارد. چنین انسانی در جنگها، مثل یک سرباز کارکشته حضور دارد و با دقت تمام منازعه را اطلاعرسانی میکند.
برای خبرنگار جنگی داشتن عناصر زیادی در نظر گرفته شده است، از آنجمله؛ سواد و فهم روزنامهگاری با رویکرد کاهش منازعه و داشتن حس وطندوستی و شجاعت در کنار ابزارهای لازم در جریان جنگ، از موارد خیلی مهم به شمار میرود.
با داشتن خبرنگار جنگی، از یک طرف گزارش موثقتر، همهجانبهتر و پرمحتواتر از صحنههای جنگ افغانستان خواهیم داشت و از سویی هم، آمار مرگ و میر خبرنگاران نیز کاهش مییابد. چرا خبرنگار غیر حرفهای در این عرصه، زود خود را به کشتن میدهد و اگرهم جان سالم بهدر برد، نمیتواند گزارش آنچنانی تهیه و نشر کند.
اما متاسفانه، چنین دسته از روزنامهنگاران در کشور ما به شدت خالی است. ما در فضای جنگی زندگی میکنیم، اما گزارشهای جنگ از کشور و منطقه را از زبان گزارشگران عادی میشنویم. اگر بهصورت دوامدار چنین پیش رویم، بیتردید وحشت مردم بیشتر خواهد شد و با اطلاع نادرست از جنگها، در منازعات داخلی و مبارزه با تروریسم، ناکام خواهیم بود.
بدین لحاظ، توجه روی پرورش روزنامهنگاران جنگی از ضرورتهای جامعه و اولویتهای فضای دانشگاهی کشور بهحساب میرود.
سیدعبدالبصیر مصباح- استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات