آخرین اخبارافغانستانپاکستانتحلیلسیاست

جبهه جدید نبرد؛ رقابت قدرت‌های آسیای جنوبی در آسیای مرکزی

آسیای مرکزی، به ویژه ازبیکستان و تاجیکستان به عنوان «تأثیرگذاران» حساس در افغانستان تحت رهبری طا-لبان که عمدتاً به منابع انرژی آسیای مرکزی وابسته است، ظاهر شده‌اند


تاشکند به تازگی دو کنفرانس بین‌المللی مهم را با پیامدهای عمیق برای جنوب آسیا برگزار کرد. اولین کنفرانس، نشست بین‌المللی بود که در آن حدود ۳۰ کشور با طا-لبان در مورد افغانستان تعامل کردند، کشور آسیب‌پذیری که هنوز هم در وضعیت بحرانی به سر می‌برد.
دومین نشست در ازبیکستان، گردهمایی وزرای خارجه سازمان همکاری شانگهای با آجندای امنیت منطقه (SCO) –بود؛ ایتلاف چندجانبه که در صدد افزایش ثبات در سراسر اوراسیا است. ثبات و اقداماتی برای مهار تورم نگران‌کننده در اجلاس سازمان همکاری شانگهای با حضور بلاول بوتو وزیر خارجه پاکستان و همچنین جی‌شنکر وزیر خارجه هند به بحث گرفته شد. این نخستین دیدار وزرای خارجه دو کشور در یک میز بود.
جمشید خواجه‌یف معاون نخست‌وزیر ازبیکستان برای شرکت در نشست کمیسیون میان‌دولتی هند و ازبیکستان به هند سفر کرده است. تجارت بین هند و ازبیکستان از ۲۴۷ میلیون دالر در سال‌های ۲۰۱۹-۲۰۲۰ به ۳۴۲ میلیون دالر در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ رسیده است که با افزایش همکاری دهلی و تاشکند در بخش سازوکارهای مالی، پرداخت‌های دیجیتل و کشاورزی، رشد عظیم ۳۸٫۵ درصدی را نشان می‌دهد.
این اجلاس نشان می‌دهد که چگونه آسیای مرکزی به عنوان پایه اصلی همسویی سیاست خارجی استراتژیک جنوب آسیا مانند ققنوس از خاکستر بیرون می‌آید. آسیای مرکزی با بازتاب عمیق جنوب آسیا به شدت جئوپولیتیک و جئواکونومیک آسیای جنوبی را شکل می‌دهد.
همانطور که نشست‌های این هفته نشان داد، برخی از جمهوری‌های آسیای مرکزی، به‌ویژه ازبیکستان و تاجیکستان به عنوان شرکت‌کنندگان اصلی در حال صعود هستند. طی چند سال گذشته، عشق‌آباد و تاشکند با حضور هیئت‌های طا-لبان میزبان نشست‌هایی در مورد افغانستان و تمرکز بر امنیت و اتصال به خطوط برق بودند. منافع جمهوری‌های آسیای مرکزی با جنوب آسیا، به‌ ویژه در مورد ثبات افغانستان و اتصال منطقه‌ای همسو است و وضعیت عضویت آن‌ها در چندین اتحاد منطقه‌ای تداخل دارد، جایی که سازمان همکاری شانگهای اسلام‌آباد و دهلی را در سال ۲۰۱۷ به سازمان همکاری اقتصادی (ECO) و سازمان همکاری اسلامی اضافه کرد. در حالی که خط لوله ترکمنستان – افغانستان – پاکستان – هند (TAPI) اکنون توسط هند احیا می‌شود.
بدون اسلام‌آباد و دهلی، نمی‌توان ثباتی همه‌جانبه در «اوراسیا» ایجاد کرد. کشورهای آسیای مرکزی و کشورهای آسیای جنوبی به طور مشترک در روند استانبول-قلب آسیا با تمرکز بر افغانستان شرکت کردند. مشارکت بزرگ روسیه در اوراسیا ممکن است به کشورهای آینده آسیای جنوبی و مرکزی همگرایی استراتژیک بیشتری در سیاست خارجی ارایه دهد.
جمهوری‌های آسیای مرکزی جاذبه‌های جغرافیایی برای کشورهای آسیای جنوبی دارند. سه کشور آسیای مرکزی با افغانستان هم مرز هستند. پل دوستی افغانستان و ازبیکستان در حیرتان شاهد این نزدیکی و تقرب است. پل دوستی به عنوان مسیر حمل و نقل مواد غذایی، کالاها و تدارکات عمل می‌کند. مقامات ارشد طا-لبان از ابتکارات صلح و زیرساخت‌های ازبیکستان در افغانستان استقبال می‌کنند.
آسیای مرکزی دروازه کلیدی اتصال جنوب آسیا به روسیه و خاورمیانه است که هر دو مراکز تأثیرگذار بر چندین کشور جنوب آسیا هستند. مسکو با اکثر کشورهای منطقه، از جمله پاکستان از رابطه مثبت و «قدرت نرم» برخوردار است و اکثر کشورها از انتقاد به حمله روسیه به اوکراین خودداری کردند. کشورهای جنوب آسیا مانند پاکستان، هند، بنگلادش و افغانستان و همچنین پنج کشور شوروی سابق – قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبیکستان – همچنان در زمینه مسیرهای صادراتی، کمک‌های امنیتی و بازار کار به مسکو وابسته هستند. بنابراین، تمایلی به محکوم کردن این موضوع ندارند.
آسیای مرکزی به شدت به عنوان خط مقدم میدان جنگ رقابت دهلی و اسلام‌آباد ظاهر می‌شود، به‌ویژه به دلیل ذخایر پرسود نفت و گاز در این منطقه. هند و پاکستان ذخایر گاز محلی کافی ندارند و به دنبال تنوع بخشیدن به منابع انرژی خود فراتر از خاورمیانه بسیار پرتلاطم و روسیه محدود به جنگ هستند. در سال ۲۰۲۲، دهلی نو از طریق اجلاس هند و آسیای مرکزی که در آن نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و قاسم جومارت توکایف رییس جمهور قزاقستان با یکدیگر ملاقات کردند، ارتباط دیپلماتیک با کشورهای آسیای مرکزی را تسریع بخشید.
تمرکز روی جئواکونومیک

در همین حال، پاکستان روی «جئواکونومیک» و تقویت توافق‌نامه‌های انرژی و تجاری با آسیای مرکزی متمرکز است. به عنوان مثال، می‌توان به توافق‌نامه تجارت ترانزیتی بین ازبیکستان و پاکستان (AUPTT) و موافقت‌نامه تجارت ترجیحی دوجانبه (PTA) اشاره کرد که در آن پاکستان می‌تواند از ۹۰ میلیارد دالر بهره ببرد و به کشورهای آسیای مرکزی دسترسی به بنادر استراتژیک دریایی پاکستان، به ویژه گوادر را فراهم کند و ازبیکستان را به بندر دریایی بندر عباس ایران از طریق ترکمنستان کم‌تر وابسته سازد.
ایبک عارف عثمانف سفیر ازبیکستان در پاکستان تایید کرد که تجارت دوجانبه پاکستان و ازبیکستان تا سقف یک میلیارد دالر افزایش خواهد یافت. ابتکارات دیگر عبارتند از: کمیسیون مشترک وزیران پاکستان و ازبیکستان، مجمع تجاری «بازدید مسیر ابریشم» پاکستان و ازبیکستان، موافقت‌نامه تجارت آزاد اکو (اکوتا) و موافقت‌نامه تجارت ترانزیتی پاکستان-افغانستان با حمایت سازمان ملل متحد (APTTA) که با گشایش مرز تجاری واگه مشهود است.
هند سرمایه‌گذاری هنگفتی را در توسعه زیرساخت و انرژی تاجیکستان انجام داده است و نیروگاه برق آبی «ورزوب» و ساخت بزرگراه از «چارتوت» به «عینی» را نوسازی کرده است. هند «قدرت نرم» خود را با ارایه میلیون‌ها دالر کمک بشردوستانه به تاجیکستان جهت غلبه بر ویرانی‌های ناشی از سیل – به ویژه در پامیر، دره رشت، ختلان و خاروغ تقویت می‌کند.
پاکستان و هند هر کدام به طور مشخص پروژه‌های جداگانه‌ای را برای تقویت نزدیکی با آسیای مرکزی اجرا می‌کنند. هند امیدوار است با توسعه بندر چابهار در جنوب ایران تجارت را از طریق افغانستان تقویت کند. پاکستان امیدوار است با کابل و تاشکند در زمینه راه آهن جدید ترانس-افغان که ازبیکستان را به بنادر پاکستان وصل می‌کند، همکاری کند. افغانستان و ازبیکستان برای تحقق آن نقشه‌راه ترسیم کرده‌اند.
جمهوری‌های آسیای مرکزی انگیزه‌های خاص خود را برای ادغام با دهلی و اسلام‌آباد دارند، زیرا به دنبال دسترسی گسترده‌تر به بنادر آب گرم کشورها جهت تجارت و بازرگانی هستند که عطش آسیای مرکزی برای راه‌های آبی استراتژیک و تجارت را رفع می‌کند. بندر گوادر پاکستان به شهر غربی کاشغر چین، سین کیانگ در مرز قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان متصل می‌شود.
پاکستان در مقایسه با هند از مزیت استراتژیک برخوردار است، زیرا بیشتر مسیرهای زمینی مستقیم به آسیای مرکزی از خاک پاکستان می‌گذرد و نقش آن را به عنوان مرکز تجاری ترانزیتی تثبیت می‌کند. پاکستان معمولاً حقوق تجارت ترانزیتی هند را ارایه نمی‌کند. دهلی بدون کدام نگرانی، حضور خود را با بازگشایی سفارتش در کابل تقویت می‌کند تا دسترسی خود را به آسیای مرکزی افزایش دهد.
آسیای مرکزی، به ویژه ازبیکستان و تاجیکستان به عنوان «تأثیرگذاران» حساس در افغانستان تحت رهبری طا-لبان که عمدتاً به منابع انرژی آسیای مرکزی وابسته است، ظاهر شده‌اند. بیشتر برق افغانستان از تاجیکستان و ازبیکستان وارد می‌شود. تاشکند و دوشنبه تلاش خواهند کرد تا با استفاده از برق طا-لبان را به مهار گروه‌های تروریستی مستقر در افغانستان مانند جنبش اسلامی ازبیکستان تحت فشار قرار دهد.
علاوه بر این، جبهه مقاومت ملی ضد طا-لبان (NRF) پناه‌گاه‌هایی در تاجیکستان دارد و دوشنبه به طور مخفیانه جبهه مقاومت NRF را به عنوان برگ برنده مذاکره در برابر طا-لبان پشتیبانی می‌کند. طا-لبان و تندروهای تاجیک در حال ایجاد برج نظارتی جدید در امتداد مرز «نیجنی پیانج» هستند که تنش‌ها را افزایش می‌دهد.
تغییر الزامات سیاست خارجی در جنوب آسیا، گسترش روزافزون دیپلماتیک و تجاری آسیای مرکزی را به‌ویژه در افغانستان افزایش می‌دهد. بر خلاف فرضیات رایج، پکن، مسکو و تهران از یک رویکرد هوشیارانه حمایت کردند و از زمان خروج امریکا از افغانستان حضور خود را در این کشور محدود کردند. جئوپولیتیک جنوب آسیا را دیگر نمی‌توان از طریق منشور رقابت هند و چین یا رقابت قدرت‌های بزرگ بین چین و ایالات متحده تحلیل کرد.
در سال‌های آینده، پاکستان و هند به خاطر قدرت نرم خود در آسیای مرکزی با یک پایگاه قابل اعتماد و بادوام در خدمت منافع ملی شان به شدت رقابت خواهند کرد، جایی که برخی ذینفعان می‌توانند از این بی‌نظمی سوء‌استفاده کنند. این امر همزمان فرصت‌ها و رقابت‌های گسترده‌ای را در زمینه تجارت، امنیت، مبارزه با تروریزم و فرهنگ باز خواهد کرد.

نویسنده

عزیر خالد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا