آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

«جمهوریت» و «امارت»؛ آزادی و زندان

هیچ عقل سلیمی خواستار نظام بربری «امارت طالبان» نیست. لهذا بهتر است تا طالبان نیز این حقیقت را بپذیرند و دست از هیزم انداختن به شعله دشمنان کشور بردارند.

در تعریف کلی، جمهوری شیوه حکومتی است که بر پایه مردم‌سالاری (دموکراسی) مردم حق حاکمیت بر سرنوشت اجتماعی-سیاسی خودشان را به ‌طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق زمامدارانی که با رضایت و رأی مستقیم یا غیرمستقیم به گونه‌ای که توارث در آن دخالتی نداشته باشد تعیین و آنان نیز اقتدارات معین قانونی خود را در یک مدت محدود و تحت نظارت مردم اعمال می‌نمایند.
حکومت افغانستان جمهوریت مبتنی بر مردم سالاری است که مردم خود بر سرنوشت شان با انتخاب رهبران شان به صورت رای دهی مستقیم و سری تصمیم می‌گیرند.
«امارت اسلامی افغانستان» نامی بود که طالبان از زمان به دست‌گیری قدرت در سال ۱۹۹۶ تا زمان سقوط شان در سال ۲۰۰۱، روی افغانستان گذاشته بودند. حتی در این دوره نیز کنترول تمامی افغانستان به دست طالبان نبود؛ ۱۰٪ از کشور در بخش شمال شرقی تحت کنترول ایتلاف شمال(دولت اسلامی افغانستان) بود.
بعد از شکست طالبان و متواری گشتن آن‌ها به واسطه همکاری‌های خارجی و ایجاد حکومت جدید در افغانستان، این گروه به عنوان مخالفین دولت فعالیت‌های ملیشه‌ای و پراکنده را در افغانستان روی دست گرفت که تا امروز بلای جان ده‌ها هزار مردم بی‌گناه ملت ما گردیده است. طالبان چنان چهره رکیک و پلید از «امارت اسلامی» در دوران حاکمیت شان بر افغانستان برای مردم و جهان نشان دادند که دیگر هیچ فردی از افراد کشور علاقه‌ای به تصور آن مظالم ندارد. قتل‌های به ناحق، ظلم و شکنجه مردم زیر نام امر بالمعروف، اعدام های ناحق، دست درازی به مال و ناموس مردم کشور از جمله صدها تعدی بود که طالبان در دوران حکومت شان کردند.
پس از پایان یافتن این دوره سیاه و سرپا شدن «جمهوری اسلامی افغانستان» طالبان به حیث مخالفین دولت به مراتب باعث آزار و کشتار مردم شدند. درین دوره تقریباً بیست ساله بار ها ولایات کشور از سوی این گروه به سقوط مواجه شد که در هر مرتبه آن هزاران فرد از افراد کشور قلع و قمع شدند و جویهای خون جاری گردید.
این همه مظالم و جنایات تماماً زیر بیرق «امارت اسلامی افغانستان» انجام یافته است. پس چگونه باز هم بی‌شرمانه خواستار حکومتی زیر این نام بر مردم استند. که تنها نامش کافیست تا این ملت شب‌ها کابوس ببیند.
اما از آوان روی کار آمدن نظام تازه (جمهوری اسلامی افغانستان) تاکنون پایه‌های بنیادین دموکراسی در خاک افغانستان اساس گذاشته شده است.
آزادی بیان، آزادی رسانه‌ها، حقوق زنان، رسیدگی به شکایات ناشی از جهل در برابر مردم به خصوص قشر اناث، آزادی تحصیل، تفویض حق انتخاب در تمام عرصه‌های زندگی بر قشر ذکور و اناث، حمایت از کار و سرمایه‌گذاری بالاخص در مورد قشر اناث، روی کار آمدن پروژه‌های عام المنفعه و شغل زایی بر مردم، تاسیس شفاخانه‌ها، مکاتب، مدارس و سایر تاسیسات مورد نیاز مردم در تمامی نقاط کشور برای خدمت رسانی به مردم و صدها کار دیگر که چهره افغانستان را به جهان بهتر از قبل نمایان ساخته است.
جهان امروز و بشریت منطقی این عصر خواستار تصرف بر سرنوشت خود است. دیگر کسی اجازه نمی‌دهد که به نام این و آن غیر از خودشان آدمی بر سرنوشت شان حاکم باشد و از نام دین و مذهب استفاده کرده هرچه می‌تواند بر عاقبتش سیاهی بپاشد و مردم کشور نیز با تاثر از گلوبالیزیشن(جهانی شدن) خواستار سفر در زمان هستند که موازی با جهان اول و مترقی باشد نه عقب گرد به اعصار قدیمه.
با این حال، هیچ عقل سلیمی خواستار نظام بربری «امارت طالبان» نیست. لهذا بهتر است تا طالبان نیز این حقیقت را بپذیرند و دست از هیزم انداختن به شعله دشمنان کشور بردارند. با حکومت مشروع «جمهوری‌اسلامی افغانستان» بپیوندند و سهمی را که خواهند یافت قانع باشند، تا ازین بدبختی و کشتار نجات پیدا کنیم و باشد مردم افغانستان صلح واقعی را تجربه کنند.
یادداشت: نظرات مطرح شده در این مقاله بازتاب دهنده موضع رسمی خبرگزاری دید نیست

نویسنده

شمس حقجو

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا