جهاد بورژوازی؛ چرا جوانان شهری افغانستان به داعش میپیوندند؟
مقابله با چالش رادیکال شدن در جهادگرایی سلفی، به استراتژیهای طولانیمدت و روشهای خلاقانه نیاز دارد تا عملیاتهای کشتار و دستگیری. ترویج گفتوگوهای اجتماعی-محلی در میان جوانانی که در مسیر رادیکالیزه شدن قرار دارند، این فرصت را میدهد تا دیدگاههای مختلف را بشنوند.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب خبرگزاری دید
از زمان ظهور داعش- شاخه خراسان در سال ۲۰۱۵ در افغانستان، سیاستگذاران و نیروهای امنیتی، این گروه را «وارداتی» قلمداد کردند که میتوان از طریق نظامی شکست داد. با این وجود، این رویکرد با در نظر داشت عوامل دیرینه و پیچیده تاریخی و جامعه شناختی که باعث میشود ایدئولوژی این گروه برای مردان و زنان جوان و شهری افغانستان جذاب باشد، مورد توجه قرار نمیگیرد.
این گروه اعضای بخش کابل را عمدتاً از جمعیت جوان این شهر جذب میکند و آنطور که به طور عمده فرض میشود از خارجیانی که به افغانستان نفوذ کردهاند، تشکیل میشود، نیست.
برخلاف گروه شورشی طالبان که معمولاً مردان جوان از جوامع روستایی، بیکار، تحصیل کرده مدرسههای (دینی) و از قوم پشتون را جذب میکند – داعش شاخه خراسان در مراکز شهر زنان و مردان خانوادههای طبقه متوسط، بسیاری دانشجویان غیرپشتون، را جذب میکند.
این افراد به دلایل مختلف به داعش-شاخه خراسان جذب میشوند، مهمترین آن ناامیدی از وضع موجود، «خلوص» ایدئولوژی داعش و عزم آن برای به کار بستن نسخه سازش ناپذیر از اسلام است. عوامل دیگر سربازگیری و جذب شدن در گروه داعش، برابری طلبی داخلی، دورنمای ازدواج با دیگر جهادگران سلفی و امکان زندگی در «سرزمین خلافت» است. با این حال، در یک سطح بنیادیتر، ریشههای افزایش جهادگرایی سلفی در شکستن جوامع سنتی نهفته است؛ روندی که در دهه ۱۹۷۰ در روستاهای افغانستان آغاز شد و با تشدید شهرنشینی، نسلی از شهرکنشینان بیریشه شهری را به وجود آورد.
مقابله با چالش رادیکال شدن در جهادگرایی سلفی، به استراتژیهای طولانیمدت و روشهای خلاقانه نیاز دارد تا عملیاتهای کشتار و دستگیری. ترویج گفتوگوهای اجتماعی-محلی در میان جوانانی که در مسیر رادیکالیزه شدن قرار دارند، این فرصت را میدهد تا دیدگاههای مختلف را بشنوند. تقویت بیشتر کثرتگرایی سیاسی در کابل (و در سراسر افغانستان) باعث میشود که محافظهکاران مذهبی به جای اینکه سرکوب شوند، محروم شوند یا رشوه بگیرند، در دولت نقش ایفا کنند.