جنرال حمید گل پس از مکثی کوتاه، در میان کف زدن و تشویق حاضرین اضافه کرد: «یک موضوع دیگر این است که ( ای اس ای ) با کمک امریکا، امریکا را شکست داد»
در اوج جنگ امریكا در افغانستان، یک تن از روسای پیشین اطلاعات نظامی کشور همسایه، پاکستان- نهادی که هم متحد ارتش امریکا و هم متحد طالبان متخاصم است – در یک برنامه تلویزیونی به نام «شب شوخی» در سال ۲۰۱۴ ظاهر شد. او پیشبینی جسورانهای در مورد تاریخچه این روابط انجام داد.
جنرال حمید گل که سرویس جاسوسی خوفناک معروف به I.S.I را رهبری میکرد، اظهار داشت: «وقتی تاریخ نوشته شود، در آخرین بخش جنگ سرد در دهه ۱۹۸۰ گفته خواهد شد که (ای آس ای ) اتحاد جماهیر شوروی را با کمک امریکا در افغانستان شکست داد».
جنرال حمید گل پس از مکثی کوتاه، در میان کف زدن و تشویق حاضرین اضافه کرد «یک موضوع دیگر این است که ( ای اس ای ) با کمک امریکا، امریکا را شکست داد».
با تصمیم رییس جمهور بایدن برای خروج همه نیروهای امریکایی تا ماه سپتمبر از افغانستان، سرانجام ارتش قدرتمند پاکستان پس از دههها توطئه خونین، سرانجام به آرزوی خود رسید: خروج یک ابرقدرت مزاحم از در عقب منزل که ( ای اس ای) قبل از حمله ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ از طریق رژیم دوستانه طالبان نفوذ زیادی در آنجا ایجاد کرده بود. بازگشت طالبان به قدرت میتواند ساعت را به زمانی برگرداند که ارتش پاکستان به عنوان دروازه بان به افغانستان بازی میکرد و برای جلوگیری از نفوذ دشمن خود-هند- تلاش میکرد. اما پناه دادن ارتش پاکستان به شورشیان طالب طی دو دهه گذشته – که با سماجت به دنبال پیروزی جئوپلتیکی تعریف شده در همسایگی خود است- موج دیگر از اختلال را در خانه خود ریسک میکند. پاکستان کشوری در وضعیت شکننده و مسلح با سلاح هستهای است که در حال حاضر از سقوط اقتصادی، نا آرامیهای اجتماعی، تحرکات اقلیتهای زیر ستم و جنگجویان افراطی اسلامی که خود برای مهار آن تلاش میکند، رنج میبرد.
اگر افغانستان به هرج ومرج کشیده شود، پاکستانیها یک بار دیگر فشاری همانند از هم پاشیدن افغانستان پسا خروج شوروی در دهه ۱۹۹۰ را احساس خواهند کرد. میلیونها پناهجوی افغانستانی برای جستوجوی امنیت نسبی از مرزهای متخلخل پاکستان وارد شهرهای این کشور شدند. برعلاوه، بازگشت طالبان به قدرت چه از طریق جنگ داخلی یا از طریق توافق صلح که آنها را در قدرت سهیم میکند. جنبشهای افراطی در پاکستان را که منابع یکسان مربیگری ایدئولوژیک را در مدارس دینی سراسر آن کشور دارند ، جسارت بیشتر می بخشد. این گروهها در مخالفت با دولت پاکستان هیچ گونه تردید از خود نشان ندادهاند.
در حالی که ارتش پاکستان بازی خطرناکی را در حمایت از شبه نظامیان خارج از کشور و مهار افراطگرایان در داخل انجام داد، جنبشهای اسلامگرای این کشور با حضور یک نیروی خارجی متجاوز در همسایگی بهانه خوبی برای جمع آوری علنی کمکهای مالی برای همکلاسیهای افغانستانی خود و تشویق آنها پیدا کردند.
گروههای جدید افراطی عرصه را برای جامعه مدنی در پاکستان تنگ کرده اند- و اغلب روشنفکران و متخصصین را به دلیل فحش و حمله به این گروهها هدف قرار میدهند – و حتی در صفوف نیروهای امنیتی پاکستان هواداران خود را پیدا کردهاند.
داکتر عایشه صدیقه دانشیار پژوهشی در دانشکده مطالعات شرقی و افریقایی در لندن گفت که جنرالهای پاکستانی برای حل مشکل ستیزه جویی در حال رشد به ترکیبی از اعمال زور و دلجویی متوسل شدهاند. اما یک استراتژی برای مقابله با گسترش افراطگرایی غیر قابل دستیابی است. داکتر صدیقه گفت: «این من را میترساند، من را میترساند. بازگشت طالبان میتواند دولت پاکستان یا هر دولتی دیگر را به درد سر بیندازد، پیروزی طالبان برای دیگر گروههای افراطی الهام بخش خواهد بود».
سید نذیر برید جنرال بازنشسته و تحلیلگر دفاعی در اسلامآباد گفت که پاکستان از عواقب حمایتی که در گذشته از گروههای جهادی انجام داده بود «درسهایی آموخته است، کشور باید با احتیاط بیشتر درمرحله نهایی بازی افغانستان گام بردارد».
آقای نذیر گفت: «پاکستان پیروز نمیشود مگر به صورت ضمنی؛ زیرا طالبان مدیون پاکستان هستند. پاکستان از تکرار حوادث گذشته و در صورت عقبنشینی عجولانه و بدون یک مصالحه سیاسی از جنگ خونین و خشونت داخلی میترسد».
ست جونز از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن گفت که اگرچه نهادهای نظامی و اطلاعاتی پاکستان «بدون شک» اعلامیه بایدن را جشن میگیرند، اما به دست آوردن کنترول بیشتر در افغانستان از اطمینان به دور است.
وی گفت: «در حال که افغانستان به سوی یک جنگ داخلی در حرکت است، کنترول طالبان و سایر گروههای شبه نظامی در این کشور برای پاکستان دشوار خواهد بود. پاکستان به هیچ وجه نمیتواند گروههای القاعده، دولت اسلامی و سایر گروهها را که از قبل در افغانستان فعالیت میکنند و دارای منافع، رهبران و اهداف مختلف هستند کنترول کند».
پاکستان از زمان تولد به عنوان یک کشور در سال ۱۹۴۷ درگیر اختلافات مرزی با همسایههای خود شد. مرزهای جدیدی که توسط مقامات انگلیسی کشیده شدند بلافاصله پاکستان را درگیر اختلافات ارضی، در یک مورد جدی با افغانستان که هنوز هم روی مناطق شمال غربی این کشور دعوا وجود دارد، کرد.
اتحاد جماهیر شوروی در اوج جنگ سرد در دهه ۱۹۷۰ ، هنگامی که میخواست نفوذ خود را بر آسیای جنوبی و مرکزی گسترش دهد، رهبران پاکستان فرمولی را برای استقرار نیابتیهای اسلامگرا که تاکنون به آن چسپیدهاند، یافتند.
ایالات متحده آموزش مجاهدین را که میتوانست ارتش شوروی را در افغانستان شکست و دولت مستقر در آن را سرنگون کند، مسلح و تأمین مالی کرد. و ارتش پاکستان به ویژه شاخه اطلاعاتی آن نقش راهنما، میزبان و مربی را داشت. پس از جنگهای داخلی در دهه ۱۹۹۰ میلادی، جنرالهای پاکستانی به گروه جوانی از جنگجویان بنیادگرای افغان معروف به طالبان کمک کردند تا سایر جناحهای جنگی را شکست داده و دولتی با کنترول بیش از ۹۰ درصد در افغانستان ایجاد کنند. اما هنگامی که ایالات متحده در سال ۲۰۰۱ برای تعقیب اسامه بن لادن و القاعده پس از حملات تروریستی در خاک امریکا به افغانستان حمله کرد، توجه آنها به متحدان پاکستان در افغانستان از جمله طالبان معطوف گردید. پاکستان در موقعیت دشواری قرار گرفت. با اتمام حجت رییس جمهور امریکا جورج بوش «با ما یا علیه ما»، جنرال پرویز مشرف حاکم نظامی پاکستان با اکراه با این کشور همراه شد. این تصمیم یک پس لرزه فوری داشت: پاکستان به دلیل جانب داری از کارزار نظامی ایالات متحده علیه برادران عقیدتی طالبان پاکستانی در افغانستان با حملات این گروه روبرو شد. برای سرکوب این گروه سالها عملیات نظامی طول کشید که در نتیجه آن هزاران نفر از نیروهای پاکستانی تلف و مردم شمال غربی پاکستان آواره شدند. در عین زمان، ارتش پاکستان به کار خود برای کمک به طالبان افغانستان ادامه داد تا دوباره به عنوان یک شورش تجدید قوا کرده و ایالات متحده را تحت مراقبت داشته باشد. حتی وقتی مقامات امریکایی به کمک پاکستان برای انجام جنگ و عملیات اطلاعاتی اتکا کردند، برخی از آنها درباره نقش دوگانه که ( ای اس ای ) بازی کرد خشمگین بودند. کشته شدن بن لادن در پاکستان توسط نیروهای امریکایی در سال ۲۰۱۱ یکی از نادرات بود که این تنشها را در انظار عمومی بیرون کشید. اما جنرالهای پاکستان نیز در مهم نشان دادن خود به ایالات متحده موفق بودند – متحد مسلح به سلاح هستهای امریکا در منطقهای که چین، روسیه و جنگجویان اسلام گرا همه دارای منافع بودند.
این بدین معنی بود که ایالات متحده تصمیم گرفت کمک متحد پاکستانی خود به طالبان را برای از پا در آوردن نیروهای امریکایی و متحد افغانش در افغانستان نادیده بگیرد. در همین حال، مقامات دولت افغانستان از اینكه متحدان امریكایی آنها بر پاکستان سخت نمیگیرد، بیشتر مضطرب شدند.
رییس جمهور حامد کرزی از جوبایدن در یک سفرش به افغانستان بلافاصله پس از انتخاب به عنوان معاون رییس جمهور در سال ۲۰۰۸ خواست که پاکستان را تحت فشار قرار دهد تا پناهگاههای امن طالبان را در خاک خود از بین ببرد. به اساس گزارشها، آقای بایدن در پاسخ به کرزی گفت که پاکستان نسبت به افغانستان ۵۰ مرتبه از اهمیت بیشتر برخوردار است.
در سالهای اخیر، هنگامی که مقامات امریکایی به دنبال راهی برای خروج از افغانستان بودند، مجبور شدند دوباره به پاکستان روی بیاورند – تا طالبان را برای حاضر شدن به گفتوگوهای صلح تحت فشار قرار دهند و در صورت اقدام ایالات متحده علیه افراد وابسته به القاعده یا دولت اسلامی در منطقه، به آنها کمک کنند. با اعلام آشکار قصد امریكا برای ترک افغانستان، پاکستان هرگونه تظاهر را كه گویا رهبران طالبان را پناه نداده بودند، کنار گذاشت که سپس رهبران طالبان برای شرکت در گفتوگوهای صلح در قطر از شهرهای پاکستان پرواز کردند و وقتی مذاکرات به لحظات حساسی رسید که مستلزم رایزنی با فرماندهان میدان جنگ بود، آنها دوباره به پاکستان بازگشتند.
هنگامی که ایالات متحده سرانجام در فبروری سال گذشته توافق نامه خروج با طالبان را امضا کرد، حال و هوای برخی محافل در پاکستان یک جشن آشکار بود.
خواجه محمد آصف وزیر دفاع پیشین پاکستان که بارها به عنوان متحد ایالات متحده از سالونهای قدرت در واشنگتن دیدار کرده بود، عکس مایک پمپئو وزیر امور خارجه امریکا را در حال دیدار با ملا عبدالغنی برادر معاون طالبان در مذاکرات قطر توییت کرد. آقای آصف در توییت خود گفت: «شما قدرتمند هستید، اما خدا با ماست» و در پایان با فریاد پیروزی نوشته بود: الله اکبر!
اما نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد گروههای افراطی در پاکستان با پیروزی احتمالی طالبان جسور شدهاند و به نظر میرسد در صدد ایجاد مشکل برای مقامات پاکستانی هستند. طالبان پاکستانی که یک بار از ارتش آن کشور شکست خوردهاند، فعالیتهای خود را در مناطق قبایلی هم مرز با افغانستان افزایش دادهاند و افراز کمین این گروه در برابر نیروهای امنیتی پاکستان بیشتر شده است. این که مشکل افراط گرایی تا چه حد گسترده است، طی روزهای اخیر در خیابانهای دو شهر اصلی پاکستان، لاهور و کراچی دیده شده است. حامیان تحریک لبیک پاکستان که خود را محافظ اسلام در برابر کفر میدانند نظامیان پاکستانی را کتک زدند و دهها نفر را برای ساعتها به گروگان گرفتند. فلمهایی از افسران ارتش پاکستان در تلاش برای استدلال با معترضان خشن به نشر رسید. به گفته مقامات در نتیجه درگیری معترضین خشمگین با نیروهای امنیتی دو پولیس کشته و ۳۰۰ تن دیگر زخمی شدند. مقابله با معترضین ادامه دارد؛ زیرا دولت پاکستان اقدام به ممنوعیت این گروه به عنوان گروه تروریستی کرده است.
افراسیاب ختک رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر پاکستان گفت «دولت قادر به کنترول اعضای پرتاب کننده سنگ و چوب به دست تحریک لبیک پاکستان نبود. آنها به مدت دو روز بیشتر مناطق کشور را فلج کردند. آنها چگونه خواهند توانست با شبه نظامیان طالبان آموزش دیده که سلاح حمل میکنند برخورد کنند؟»