آخرین اخبارتحلیلجهانسیاستمنطقه

خشونت ترامپ … و نرمش اسلاف وی

روسای جمهور سابق امریکا نیز همین‌گونه عمل می‌کردند و تنها تفاوت این بود که آن‌ها پشت پرده و مخفیانه با دستکش چدنی نرم عمل می‌کردند تا کسی حس و لمس نکند و وسایل ارتباط جمعی هم در آن زمان نبود تا همه چیز را روشن سازد.


آیا بین ترامپ و بقیه روسای جمهور سابق امریکا و سران اروپا در نحوه تعامل با کشورهای خلیج فارس و تلاش برای «دوشیدن» ثروت‌های منطقه تفاوتی وجود دارد؟
در واقع هیچ تفاوتی بین آن‌ها نیست و شاید اختلاف فقط در شکل و ظاهر رفتار آن‌ها باشد. ترامپ با شفافیت با اعراب و غیر اعراب برخورد می‌کند، همانطور که اکثراً بسیار رک و صریح حرفش را می‌زند. همانطور که در دیدار اخیرش با ولیعهد سعودی گفت:« سعودی کشور بسیار ثروتمندی است و امیدواریم مقادیری از این ثروت را به شکلی مثل خرید تجهیزات نظامی به امریکا بدهد.» همچنین وی به سابقه آشنایی خود با محمد بن سلمان در سفر ماه می گذشته و انعقاد قرار داد ۴۰۰ میلیارد دالری برای فروش تسلیحات نظامی بین دو کشور اشاره کرد.
این سخنان تنها فاش کننده این مساله است که «امریکای ترامپی» با همه جهان به خصوص اعراب با منطق «پرداخت فوری» یا «الان بپردازید و بعداً از خدمات و حمایت ما بهره‌مند شوید» برخورد می‌کند و این کاری است که امریکا با سعودی و قطر و دیگران انجام می‌دهد و ترامپ به صورت علنی به جاپان و کره جنوبی و کل اروپا و حتی ناتو این چنین برخورد می‌کند.
روسای جمهور سابق امریکا نیز همین‌گونه عمل می‌کردند و تنها تفاوت این بود که آن‌ها پشت پرده و مخفیانه با دستکش چدنی نرم عمل می‌کردند تا کسی حس و لمس نکند و وسایل ارتباط جمعی هم در آن زمان نبود تا همه چیز را روشن سازد.
امریکا همین سیاست را با کشورهای خلیج فارس از پایان جنگ جهانی دوم و زمانی که پرچم را از استعمار انگلیس تحویل گرفت، رفتار می‌کند. همه روسای جمهور سابق امریکا به قرادادهای صدها میلیارد دالری با سعودی و اکثر کشورهای خلیج فارس دست یافتند و انگلیس و فرانسه و تا حدی روسیه هم همین گونه با این کشورها عمل می‌کنند.
مساله فقط به فروش تسلیحات محدود نمی‌شود، بلکه شامل صنایع غیرنظامی مثل هواپیماهای مسافربری نیز می‌شود. پانزده سال قبل یک کشور خلیج فارسی قرارداد خرید هواپیماهای ایرباس را با یک شرکت اروپایی امضاء کرد. درست روز بعد از آن، قراردادی با شرکت امریکایی بوئینگ امضاء کرد. در آن زمان از یکی از افراد مطلع در این باره سوال کردم و وی به من گفت که امریکا به هنگام انعقاد قرارداد بین این کشور با آن شرکت اروپایی، به این کشور خلیج فارسی پیام داد که این اقدامی خصمانه علیه امریکا و منجر به تضعیف شرکت بوئینگ در رقابت با ایرباس می‌شود و این چنین روز بعد از آن قرارداد دیگری با شرکت بوئینگ منعقد شد.
مثال‌های زیادی در قراردادها و زمینه‌های مختلف وجود دارد که رهبران و سران کشورهای جهان برای صدور تولیدات خود به کشورهای دیگر و نه فقط کشورهای عربی مداخله می‌کنند. سوال این است که آیا حکام عرب در انعقاد این قراردادهای تسلیحاتی از منافع ملی کشورها و ملت‌های خود دفاع می‌کنند و آیا نیاز به این همه تسلیحات دارند و این همه تسلیحات را برای مقابله با چه کسی می‌خواهند؟ به خصوص که این سلاح‌ها در انبارهای آن‌ها کهنه و فرسوده می‌شود یا در جنگ‌های داخلی و طایفه‌ای یا بین برادران با یکدیگر بکار گرفته می‌شود؟
بالطبع هر کشوری به سلاح برای دفاع از مرزها و امنیت خود نیاز دارد. اما سوال اساسی این است که آیا این معاملات و قراردادهای تسلیحاتی هنگفت برای تضمین امنیت کشورها است یا تاج و تخت حکام آن‌ها و چه وقت این رویا تحقق می‌یابد که پول‌هایی که برای خرید تسلیحات اختصاص می‌یابد، برای ارتقای عقل و جسم شهروندان عرب از مدیترانه تا خلیج فارس (ن) اختصاص خواهد یافت؟
نویسنده :عماد‌الدین حسین
منبع: روزنامه الشروق(مصر)

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا