داعش در افغانستان، پاکستان و هند؛ تحلیل وضعیت در ۲۰۲۴ چگونه خواهد بود؟(۱)
حوزه عملیات اصلی داعش خراسان ISKP پاکستان و افغانستان است. اگرچه داعش جاهطلبیهای حساس خود را در خارج از حوزههای اصلیاش ابراز کرده است، روش عملیاتی آن نشاندهنده برخی روابط با جناحهای شبهنظامی محلی است که از قبل در منطقه وجود داشتهاند. انعطافپذیری برای عملیات با گروههای وابسته به آن، توانایی داعش را برای انجام حملات تهاجمی خارج از حاشیه سنتیاش تقویت کرده است
با دو سال سلطه طا-لبان، کارشناسان در مورد اینکه آیا افغانستان به عنوان پناهگاه امن برای گروههای تروریستی در سالهای آینده باقی خواهد ماند، تامل میکنند. زمانی که واشنگتن مخفیگاه ایمن الظواهری رهبر القاعده را در کابل شناسایی و او را در یک حمله هواپیمای بدون سرنشین از بین برد، تا جایی این درک و فهم تأیید شد. حضور محض الظواهری در کابل، پس از تضمینهای متعدد رهبری طا-لبان در حین و پس از توافق دوحه که ادعا میکند از این گروه فاصله گرفته است، همچنان مشروعیت وعده آنها را زیر سوال میبرد و نگرانی در مورد آینده افغانستان به عنوان یک پناهگاه امن را افزایش میدهد.
به دنبال حمله هواپیمای بدون سرنشین، کشورهای همسایه مجبور شدند برای کاهش تهدیدات احتمالی ناشی از افغانستان، بر اساس یک استراتژی مبارزه با تروریزم مبتنی بر منطقه بحث و استدلال کنند. با جلب رضایت واشنگتن از واکنش تهاجمی طا-لبان علیه داعش خراسان (ISKP) – اقتصادهای همسایه مجبور شدند در مورد عواقب احتمالی اقدامات طا-لبان با پیامدهای جدی برای صلح و ثبات منطقه بحث کنند، که به گفته واشنگتن میتوان آن را به عنوان مقابله طا-لبان با گروههای تروریستی در کشورشان تلقی کرد.
با گذشت دو سال، کارشناسان در مورد آینده افغانستان به عنوان یک کشور تروریستی بحث میکنند؛ این نگرانی تقریباً همه محققانی است که بر منطقه متمرکز هستند. با این حال، بسیاری از ناظران افغانستانی به صراحت نگرانیهای خود را در مورد طا-لبان به عنوان یک عامل کمک کننده مطرح نمیکنند. در عوض، آنها به جناحهای اسلامگرای متعددی از جمله القاعده و سربازگیریهای فزاینده داعش اشاره میکنند که با استفاده از بیثباتی در هندوکش، نفوذ خود را گسترش میدهند.
برای این منظور، در میان آن جناحهای شبهنظامی، گروه وابسته به داعش در افغانستان به نام داعش-شاخه خراسان، بیشترین اولویت را برای رهبری طا-لبان دارد. هدف نویسنده پس از ترورهای موفق متعدد رهبران کلیدی طا-لبان این است که مسیر احتمالی داعش خراسان ISKP را پیشبینی کند، ویژگیهای اصلی آن را شناسایی کند، به تجزیه و تحلیل مفهوم «ولایت» بپردازد و توصیههای کلیدی را برای اقتصادهای منطقه از دیدگاه دهلی نو ارایه کند.
به گفته نویسنده، پس از دومین سالگرد حکومت طا-لبان دورهای از تقویت داعش ISKP را شاهد خواهد بود؛ چنانچه طا-لبان به طور بالقوه تلاشهای خود را برای مقابله با این تهدید گسترش میدهد که منجر به شکاف در رهبری این گروه میشود و به سایر جناحهای اسلامگرا که به طور بالقوه به داعش وابسته هستند، فشار وارد میکند. تهدید داعش خراسان ISKP میتواند عواقب جدی نه تنها برای منطقه بلکه برای منطقه پیرامونی فعال در کشمیر ایجاد کند. با این حال، گزینههای دهلی نو چیست؟ در پرتو یک تیم فنی در کابل، آیا زمان آن رسیده است که دهلی نو سیاست اختصاصی ضد تروریزم را تعریف کند؟
تغییر شیوه کار در افغانستان؟
عملیات اصلی داعش خراسان ISKP پاکستان و افغانستان است. اگرچه داعش جاهطلبیهای حساس خود را در خارج از حوزههای اصلیاش ابراز کرده است، روش عملیاتی آن نشاندهنده برخی روابط با جناحهای شبهنظامی محلی است که از قبل در منطقه وجود داشتهاند. انعطافپذیری برای عملیات با گروههای وابسته به آن، توانایی داعش را برای انجام حملات تهاجمی خارج از حاشیه سنتیاش تقویت کرده است.
از زمان سقوط کابل، داعش خراسان ISKP به طور تصاعدی در منطقه «ولایتش» رشد کرده است؛ طوری که سطح تجاوز و تهاجم آنها به طا-لبان نیز رسیده است. یکی از اهداف کلیدی داعش خراسان ISKP جلوگیری از عمل طا-لبان به آنچه وعده داده بود، است: یعنی صلح و ثبات برای مردم افغانستان و یک دولت مشروع برای جامعه بینالمللی.
در سال دوم حکومت طا-لبان، داعش خراسان ISKP تاکتیکهای چریکی را در مبارزات جنگ شهری خود دوباره معرفی کرد، منطق این بود که رهبران کلیدی طا-لبان را در شهرهای ولایات کلیدی هدف قرار دهد و از این طریق آسیبپذیری را برجسته، توانایی آنها را برای محافظت از تودههای محلی و ناتوانی در دفاع از خودشان را زیر سوال ببرد.
به طور مثال، این امر منجر به یک سلسله حملات علیه والیان، رشتهای از حملات در ولایتهای نورستان، ننگرهار، حملات انتحاری وحشیانه با هدف قرار دادن والی و بمبگذاری در مسجد سه دکان در مزار شریف، حملات اختصاصی علیه جامعه شیعه در وردک و هزارههای شیعه در کابل شد. به گفته منابع طرفدار داعش خراسان ISKP، تصمیم برای بازگرداندن تاکتیکهای چریکی در مبارزات جنگ شهری در شورای شهاب المهاجر گرفته شد و فرماندهان ولایتی و همه اعضای گروههای وابسته را به استفاده از تاکتیکهای چریکی در مناطق شهری و در عین حال هدف قرار دادن رهبران کلیدی هدایت کرد.
با این اوصاف، تغییر تاکتیکها به روحیه سربازان جوانی که به خاطر کنترول ارضی، نمایش قدرت و تمرین/تلقین تفسیر خود از شریعت در تودههای محلی به این گروه پیوسته بودند، مهلت داد. به گفته منابع طرفدار داعش خراسان ISKP این گروه از نظر مالی، به ویژه کمکهای مالی روحانیون دلسوز و سازمانهای غیردولتی اسلامگرا در سراسر آسیای مرکزی و عربستان سعودی، پیشرفت میکند. از اوایل سال ۲۰۲۳، جذب نیروها کاهش یافت که در نتیجه المهاجر نیروی انسانی را در داخل ولایتهایش پخش کرد. با حملات مجدد علیه رهبران کلیدی طا-لبان، ممکن است استدلال شود که یک استراتژی تغییر یافته میتواند طا-لبان را تحت فشار قرار دهد و با نبود توانایی هوایی، ضد حملات طا-لبان تا حد زیادی به حمله به مخفیگاههای شناسایی شده/معروف یا بازداشت هواداران داعش خراسان ISKP محدود میشود. به گفته یک کارشناس، در جون ۲۰۲۳ طا-لبان توانستند حضور احتمالی داعش ISKP را در نورستان و ننگرهار شناسایی کنند که منجر به بازداشت تعداد انگشت شماری از هواداران ادعا شده در دو ماه گذشته شد.
بدون شک، تغییر در استراتژی داعش ISKP ممکن است نتایج تاکتیکی به همراه داشته باشد، اما ناکامی در سربازگیری نقاط قوت عددی آنها را محدود میکند. ارتباطات داخلی آنها به تضاد نظرات بین کسانی اشاره دارد که برای حفظ استراتژی کنترول سرزمینی در برابر کسانی که برای تاکتیکهای چریکی ابراز عقیده میکنند، ضررها و ناکامی آنها را در سربازگیری کمتر طی سال گذشته تثبیت میکند. به گفته منابع طرفدار داعش، برخلاف عراق و سوریه، شورای امیر المهاجر در مورد اولویت دادن به ترور رهبران طا-لبان به تمرکز بر کنترول ارضی به اجماع دست یافته است که بسیاری از رهبران رده پایین را ناراضی کرده است. با تغییر در استراتژی، ما تا کنون شاهد تغییر در وفاداری ردههای پایین ناراضی داعش ISKP نیستیم.
ادامه دارد …