دو كتاب تازه این فقیر
سید رضا محمدی
یك. شهر غلغله مجموعه غزلهای من، رضا محمدی است كه نشر نیماژ منشر كرده، آمادهسازیشان را بیش از همه به برادرم نصیر ندیم مدیونم و دوستان عزیزم در نشر نیماژ كه اصرار و لطفشان باعث امضای قرارداد و نشر كتاب شد، با آنكه در عین وقت از ناشران دیگری هم در تهران پیشنهاد بود، اما حضور مسئولان نیماژ، در دفتر نشر عرفان و وساطت دوست فرزانه ما ابراهیم شریعتی مرا مجاب به امضای قرارداد كردند. طرح جلد و ارایه خیلی خوب نبود، اما به هر حال برگ سبزی برای دوستان است. كتاب دیگری هم با همت دوست فاضلم مهدی مظفری ساوجی، در راه نشرست كه شعرهای غیرتغزلی را در بردارد.
دو. بوطیقای نو، اصلا عنوان صفحهای ادبی بود كه سال ۲۰۰۴ با یار جانی و شاعر مثالی، محمد رفیع جنید در روزنامه اقتدار در كابل داشتیم. به سفارش و حمایت آقای سانچاركی كه مدیر روزنامه بود و آقای بلیغ كه سردبیریاش را داشت، آن مقالات كمی تند و بیپروا بود، بعدها كه لندن آمدم، آقای باقر معین كه حق استادی بر من دارد، شیوه نقد نویسی روزنامهنگارانه تازهای را به من آموختند، نوشتههای این كتاب محصول این دوره است. معرفی شاعران و نویسندگانی كه بعد از طالبان، چهره شدند. هدف ایجاد راهی برای آشنایی و علاقه مخاطب عام به ادبیات بود. من چون آن ایام دانشجوی فلسفه بودم و علاقهمند به افكار ژاك لاكان، این علاقه هم در بخشهایی از مقالات رخ نشان داده، كتاب، كتابی تحقیقی نیست. یك كار روزنامهنگارانه است و البته جمع شدنشان را به عنوان كتاب مدیونم به شاعر عزیز مصطفی هزاره و دوست فرهمندم جناب عظم الدین برهكی، كه در پی جمع مقالات و ویرایش و نشرش بود. من واقعا از همهچیزش بیخبر بودم و البته هنوز هم ندیدهام.اما از دوست و برادر، صاحب فضیلت ما، آقای وسیم امیری، مدیر انتشارات امیری میبایستی از صمیم جان، هم برای نشر این كتاب و هم نیكیها و برادریهای بیشمار دیگرش، به طور خاص سپاسگزاری كنم. دست خوانندگان و منتقدین و عارضین را هم به گرمی میفشارم. امیدوارم قسمت اول این نوشتهها و همین طور باقی مانده این صحبتها درباره سینما و نقاشی و فرهنگ هم منتشر شود.