آخرین اخبارافغانستانتحلیل

رمز و رازهای پشت پرده شناسنامه برقی

«طلسم رمزآلود» توزیع شناسنامه‌های برقی کی شکسته خواهد شد؟

این، پرسشی است که از مدت‌ها بدین‌سو، ذهن تمام شهروندان ما را به خود مشغول کرده و کسی تاکنون رمز و راز این معمای پیچیده را نگشوده است.
اول سرطان سال جاری(۱۳۹۶ هـ.ش) ضرب‌الاجلی بود که آغاز توزیع آزمایشی شناسنامه‌های برقی را به همشهریان ما نوید می‌داد؛ اما متاسفانه این نوید هم به تعویق افتاد و گفتند تا اواخر این ماه (ماه اسد سال جاری)، توزیع خواهد شد.
مدت زیادی است که از ایجاد دفتری برای توزیع شناسنامه‌های برقی در افغانستان می‌گذرد و تاکنون مبالغی زیادی هم به مصرف رسیده است. در این میان، مردم هم بی‌صبرانه منتظرند تا مانند سایر کشورهای متمدن و پیشرفته، از مزایای مدنی آن بهره‌مند گردند؛ اما از توزیع آن تاکنون خبری نیست که نیست.
در ارتباط به این موضوع، قانون ثبت احوال نفوس افغانستان در سال ۱۳۹۲هـ.ش جهت تصویب به مجلس نمایندگان فرستاده شد تا براساس آن، برای اولین بار در تاریخ افغانستان، شناسنامه‌هایی توزیع شود که هم از نظر شکل(جنس) و هم از نظر محتوا با شناسنامه‌های پیشین متمایز و متفاوت باشد و آن، چیزی نیست جز همین شناسنامه‌های برقی که حرف و حدیثش همه‌جا را پر کرده و از خودش تاکنون جز خبری، هیچ اثری نیست… این پدیده نوظهور الکتریکی- مدنی، هنوز تصویب ناشده جنجال و غوغای بزرگ و دامنه‌داری را در مجلس نمایندگان و پس از آن در میان مردم ایجاد کرد؛ تا اینکه به یک «طلسم رمزآلود» و یک «آرمان دست‌نیافتنی» تبدیل گشت.
در حقیقت،‌ جنجال و اختلاف نظرهای ایجاد شده به خاطر این شناسنامه نبود؛ بلکه بر سر محتوای آن بود…یعنی قرار بود که در این شناسنامه‌ها، قومیتِ شهروندان درج نگردد و به جای آن از کلمه «افغان» که برگرفته از نام کشور ماست، به عنوان هویت ملی تمام اقوام ساکن در افغانستان، استفاده گردد. همین یک کلمه باعث گردید تا جاروجنجال‌های زیادی در مجلس نمایندگان و از آن طریق در میان جامعه و مردم ما رونما گردد. درست مانند دیگر واژه‌هایی که پیش از این، تنش آفرین شده بودند، مانند: «نگارستان»، «دانشگاه»، «پوهنتون»، «شهروند» و… که از آن میان، واژه‌های دانشگاه و پوهنتون، قانون تحصیلات عالی کشور را دوسه سال به چالش کشید و مانع از تصویب آن در مجلس نمایندگان شد.
شاید ما تنها مردم و یا کشوری نباشیم که انواع جنگ‌ها را طی سالیان متمادی با تمام وجود خود لمس و تجربه کرده‌ایم؛ اما مطمئناً تنها مردمی هستیم که علاوه برتجربه انواع جنگ‌ها، مقوله «جنگ بر سر واژه‌ها» را هم، به طور اختصاصی و مصرانه، در حال تجربه کردن هستیم… تاحدی که در خلال این جنگ، برسر همدیگر، فریادهای بسیار بلند و ناهنجار کشیده و تا مرز هنجارشکنی هم، پیش رفته ایم؛ حتا رگ‌های گلوی خود را، تا آخرین حد انبساط آن، پندانده‌ایم…
موضوع درج کلمه «افغان» برای تشخیص هویت فردی و قومی شهروندان بر سینه شناسنامه‌های به ظاهر پلاستیکی، رمز اصلی توزیع نشدن آن، تا این دم، بوده است. استدلال آنهایی که می‌خواستند واژه «افغان» در شناسنامه‌ها درج گردد،‌ این بود که نام رسمی کشور ما افغانستان است و هرکسی که در افغانستان زندگی می کند،‌ «افغان» است. به همین دلیل، هویت ملی شهروندان کشور ما نیز «افغان» است. در برابر این دسته از موافقان، اعم از نمایندگان مجلس شورای ملی، و برخی از مردم که استدلال فوق را مطرح و از آن حمایت می‌کردند، مخالفان نیز، دلیل می‌آوردند که درست است که نام کشور ما افغانستان است؛ اما این نام برگرفته از نام یک قوم خاص در افغانستان است و بقیه مردم به آن قوم خاص، تعلق خونی و نژادی ندارند.
ناگفته نماند که نام برخی از کشورهای جهان براساس نژاد افراد ساکن در آن کشور گذاشته شده است، مثل: ایران، تاجیکستان، هندوستان، روسیه و مانند آن. همچنان، برخی از ملوک و شاهان کشورها علاوه بر نامگذاری کشورشان براساس نژاد، نامِ تیره و قبیله خود را نیز برآن افزوده‌اند، مثل حکام آل سعود بعد از تسلط بر سرزمین حجاز که در یک اقدام بی‌سابقه، نام جدّ خود، «سعود» را بر کشور اسلامی – عربیِ سرزمین حرمین شریفین اطلاق کردند و آن را «عربستان سعودی» نامیدند. یعنی کشور عربی که فقط مالِ آل سعود است و بس؛ در حالی که علاوه بر آل سعود، چندین «آل» دیگر نیز در این کشور وجود دارد و بدون شک همه آنها عرب هم هستند؛ اما سعودی و از آل سعود نیستند. به همین جهت و جهاتی دیگر بود که با درج واژه افغان در شناسنامه‌های برقی مخالفت‌های شدید صورت گرفت.

برای روشن‌تر شدن مطلب،‌ کمی به گذشته‌های تاریخی بر می‌گردیم تا بدانیم که در گذشته دور، نام کشور ما چه بوده است. براساس اسناد تاریخی، در ابتدا، نام افغانستان، آریانا بوده است، یعنی سرزمین آریایی‌ها که کلمه ایران هم از آن گرفته شده و براساس کتاب «فرهنگ نام‌ها»، «اراتُستنِ» یونانی، نخستین نویسنده خارجی است که این اسم (آریانا) را استعمال کرده و قسمتی از ایران را آریانا نامیده است. در حقیقت واژه ایران و آریانا از یک ریشه‌اند؛ ولی، سیاستمداران و تاریخ‌نویسان معاصر ما از اینکه واژه «ایران»‌ را به جای «آریانا» به کار ببرند،‌ ابا می‌ورزند؛ چون حیثیت حقوقی واژه «ایران»، متعلق به کشور همسایه ما شده و ایرانی‌ها هم از به کار بردن واژه «آریانا» دوری می‌کنند و حتا در فرودگاه‌های بین‌المللیِ خود، از نام بردن هواپیمای ما که به نام «شرکت هوایی آریانا افغان» است، خودداری می‌کنند. با گذشت زمان، سرزمین فعلی افغانستان و تا قسمت‌هایی از خاک ایران را خراسان می‌نامیدند؛ اما اولین بار در اگست ۱۸۳۸میلادی واژه افغانستان را «لارد اکلند» انگلیسی، در نامۀ خود عنوانی شاه شجاع پادشاه وقت، به کار برده و پس از آن، واژه مرکب «افغانستان» به جای «خراسان» نشست و به مرور ایام،‌ در سطح ملی و بین‌المللی، معمول و مکتوب شد. متاسفانه این گونه نام‌ها که جنبۀ قومی و نژادی دارد، خالی از درد سر نیست. حتا اگر بخواهیم نام «آریانا» را هم برسر کشور خود بگذاریم، بازهم این نام، از اقوام ساکن در افغانستان نمایندگی نمی‌تواند. بهتر آن است که نام کشورهایی که دارای ملیت‌ها و اقوام گوناگون هستند، جامع و فراگیر باشد، به تعبیر دیگر،‌ اگر نام کشور کثیرالملیتی مثل کشور ما، بر اساس «اسم معنا» و دارای مفهوم جامع مانند «خراسان» باشد، بسیار خوب خواهد شد؛ زیرا خراسان معنای سرزمین طلوع خورشید است و در این نام، توان و ظرفیتِ جمع شدن تمام اقوام در گِرد آن وجود دارد و هیچ گونه تعلقات ناشی از برتری جویی های منحط فردی، گروهی و قومی را برای کسی و یا قومی به بار نمی آورد.
علاوه بر موضوع درج واژه «افغان» در شناسنامه‌های برقی، موضوعات دیگر سیاسی هم در میان بود، از جمله: عده‌ای براین باور بودند که عوامل بازدارنده‌ای در ارگ وجود دارند که از توزیع این شناسنامه‌ها ممانعت می‌کنند. به نظر این عده، ارگ و حلقه خاص آن، به این جهت مانع تراشی می‌کنند که با توزیع این شناسنامه‌ها پرده از راز دیگری هم بر می افتد. یعنی، با روشن شدن آمار حقیقی اقوام در افغانستان، آنچه که پیش از این، در مورد زیادت نفوس و حضور فیزیکی برخی از اقوام تصور می‌شد، خلاف آن ثابت خواهد شد و ابهت و جایگاهی که به سبب آن تصورات، در میان سایر اقوام برای خود دست و پا کرده اند، درهم خواهد شکست.
موضوعات یاد شده، باعث گردید که برخی از رهبران سیاسی و قومی در این باره هشدارهای بسیار جدی داده و به آن هم اکتفا نکرده هواداران شان را به صحنه اعتراضات و تظاهرات کشاندند؛ چنانکه طرفداران جنرال دوستم، معاون اول رییس‌جمهور با تظاهرات گسترده در شمال افغانستان، لب به اعتراض گشودند و به سرک‌ها برآمدند و مخالفت‌‌شان را با درج واژه «افغان» در شناس‌نامه‌های برقی ابراز کردند. هم‌چنان عطامحمد نور، والی قدرتمند ولایت بلخ که از سیاست‌مداران برجسته قوم تاجیک به شمار می‌رود؛ نیز، با درج واژه «افغان» در شناسنامه‌های برقی به شدت مخالفت کرد و هشدارداد که وی این شناس‌نامه‌ها را به هیچ وجه، قبول نخواهد کرد.
این جنجال‌ها و واکنش‌ها باعث گردید که قانون ثبت احوال نفوس به تاخیر بیفتد و سرانجام در سال ۱۳۹۳ هـ.ش اعضای مجلس نمایندگان تصویب کردند که شناسنامه برقی بدون ذکر نام اقوام توزیع گردد. بازهم مردم و سران قومی به این تصمیم، راضی نشدند و روند توزیع شناسنامه‌ها به جای اینکه تسریع گردد، بار دیگر به تعویق افتاد تا اینکه در ماه حوت سال گذشته (۱۳۹۵هـ.ش) در یک نشست تقنینیِ کابینه، تصمیم گرفته شد که قانون ثبت و احوال و نفوس تعدیل گردد و «قومیت» اقوام ساکن در افغانستان، در شناس‌نامه‌های برقی گنجانیده شود. بنابراین، اعلام گردید که کار توزیع شناسنامه‌ها به صورت آزمایشی، از ماه سرطان سال روان شروع شود؛ اما بازهم براساس فرمان دیگر رییس‌جمهور،‌ کار توزیع آن، به مدت ۵۰ روز دیگر، معوق گردید و مردم افغانستان از آن روز به بعد تاکنون، در پی به دست آوردن شناسنامه‌های برقی، بی‌صبرانه لحظه‌شماری می‌کنند.
داکتر فضایلی – خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا