روابط امارات ـ اسراییل؛ فروپاشی نظم جئوپلیتیک منطقهای
وزارت خارجه ترکیه اما به این توافق از زاویه متفاوتتر و مبناییتر نگریست: اینکه امارات قصد دارد مسئله اصلی خاورمیانه یعنی موضوع فلسطین را به مقابله با ایران تغییر دهد.
امارات، سومین کشور عرب بعد از مصر (۱۹۷۹) و اردن (۱۹۹۴) و اولین کشور منطقه خلیج فارس است که با اسراییل روابط رسمی دیپلماتیک برقرار میکند. این توافق، نتیجه میاجیگری دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام شده است. او روز پنجشنبه ۲۳ اسد، در یک پیام توییتری از رویدادی خبر داد که نهتنها برای فلسطین و جامعه عرب، بلکه حتی برای احزاب داخلی اسراییل نیز شگفت و شوکآور بود: «توافق دیپلماتیک اسراییل و امارات.»
این توافق، واکنشهای بسیار و متفاوت خارجی در پی داشت؛ ایران و ترکیه آن را برنتافتند و محکوم کردند، اما مصر و بحرین و بریتانیا از آن استقبال کردند.
در این میان، وزارت خارجه ترکیه اما به این توافق از زاویه متفاوتتر و مبناییتر نگریست: اینکه امارات قصد دارد مسئله اصلی خاورمیانه یعنی موضوع فلسطین را به مقابله با ایران تغییر دهد.
شیوخ مسلط بر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که همسو با امریکا و حتی دستنشانده ایالات متحده هستند، در چهل سال گذشته، چندان به ایرانهراسی دامن زدهاند که اکنون خود نیز باور کردهاند که اگر تهدیدی متوجه ممالک عربی باشد، تنها از ناحیه ایران است. به همین جهت برای آنان بسیار مهم است که به هر وسیله ممکن، قدرت ایران را مهار کنند یا حتی نظام مسلط بر تهران را تغییر دهند.
به بیان دیگر وضعیت آنان در قبال ایران، وضعیت افغانستان در برابر پاکستان است. کابل پیمان امنیتی با واشنگتن امضا کرد تا در پناه حمایتهای این ابرقدرت بلامنازع جهان، از شر دخالتها و دستدرازیهای همسایه جنوبی، اسلامآباد، در امان بماند. دولتهای عربی نیز بر پایه گمانههای ایرانهراسی خود در پی دفع شر ایران از رهگذر توسل به امریکا و اسراییل هستند.
چنین چیزی بدون شک به نفع امریکا و اسراییل است؛ زیرا اسراییل از طریق پیمان با امارات که پیشبینی میشود در حوزهای فراتر از روابط دوجانبه دیپلماتیک توسعه پیدا کند، پایگاه خود را در قلب کشورهای عربی مستحکم میکند تا پاسخ حضور ایران در سوریه را به تهران بدهد.
به واقع فرصتی که این پیمان برای اسراییل فراهم میسازد، محاصره راهبردی تهران از مجرای تشکیل یک جبهه عبری ـ عربی نیرومند در خاورمیانه است. آنچه بسترساز چنین فرصت طلایی برای تلابیب است، انگیزش خودنگهداری اعراب در برابر توهم تهدیدهایی است که به زعم آنان توسعه قدرت نظامی ـ امنیتی ایران برای آنان به وجود میآورد. به همین دلیل است که پشت کردن به آرمان نجات قدس و فلسطین از اشغال، برای جامعه عربی نیز توجیهپذیر میشود. بر این اساس، همسویی با اسراییل، نهتنها مستلزم قباحت تنها گذاشتن فلسطین در برابر اشغالگریها نیست، بلکه متضمن محافظت از موجودیت دولتهای عربی وابسته به امریکا است.
اگرچه یکی از مواردی که در توافق امارات ـ اسراییل مورد تأکید و تأیید قرار گرفته است، خودداری تلابیب از انضمام بخشهای وسیعی از قلمرو کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی است، اما چنین چیزی فراتر از یک فریب آشکار سیاسی برای خنثیسازی اعتراضات احتمالی مسلمانان متعهد به آرمان رهایی فلسطین از زنجیر اشغال و ستم اسراییل نیست. دقیقاً پس از امضای این پیمان ننگین و خفتبار بود که بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسراییل در پیامی گفت که «در هماهنگی کامل با امریکا، برنامه من برای انضمام تغییری نکرده است».
ضمن اینکه اسراییل نیز به تبع امریکا دندان طمع خود را برای دوشیدن گاو شیری اعراب تیز کرده است و با امضای پیمان برقراری روابط دیپلماتیک با امارات، در پی دستیابی به انرژی ارزان اعراب و رسیدن به سودی سرشار از طریق برقراری روابط تجاری گسترده با آنان است.
از سوی دیگر، سود دولت امریکای دونالد ترامپ را نیز به عنوان میانجی و ناظر این توافق از آن نباید از نظر دور داشت. سودی که از قِبَل توافق امارات ـ اسراییل به ویژه به دونالد ترامپ، رییس جمهور امریکا میرسد، سود سیاسی ـ انتخاباتی، آنهم در شرایطی است که او در آستانه انتخابات ریاست جمهوری امریکا، در وضعیت نامساعدی قرار دارد. بنابراین، بعد از به رسمیت شناختن بیتالمقدس به عنوان پایتخت قدس اشغالی و بخشیدن بلندیهای جولان سوریه به رژیم اسراییل، اکنون در پی آن است که با هموارسازی زمینه برقراری روابط رسمی دیپلماتیک میان امارات ـ اسراییل، آرای بخشی از رأیدهندگان امریکایی و حمایت لابی نیرومند صهیونیزم در انتخابات آینده ریاست جمهوری را به سود خود جذب کند.
افزون بر همه موارد فوق، استبعادی ندارد که رونمایی توافق امارات و اسراییل، گامی ابتدایی برای اقدامی بزرگتر باشد و آن، پیوستن عربستان سعودی و ریاض به پیمانی مشابه است.
نتیجه آنکه در پی عادیسازی روابط امارات ـ اسراییل، بایستی منتظر تغییرات عظیم جئوپلتیکی در نظم منطقهای باشیم.