روند صلح؛ خلیلزاد در کنار بنینسیوان خواهد نشست
آیا خلیلزاد این ظرفیت را دارد تا محور بحران را در افغانستان مدیریت کند و آیا دولت افغانستان و شورای مشورتی صلح که دچار بحران فکری و سیاسی است، میتواند بر محور بینالمللی صلح اثرگذار باشد؟
وقتی رسانههای خاورمیانه را بررسی کنید، چنین به نظر میرسد که این منطقه جهان با شریک تاریخی استراتژیک خود دچار سردرگمی حیرانکنندهای شده است. این سردرگمی پیامد سیاست خارجی ترامپ در منطقه است.
دکترین سیاست خارجی ترامپ به شدت مورد نقد تحلیلگران روابط بینالمللی در غرب و خاور میانه قرار دارد. پژوهشگران به این باور هستند که بیثباتی سیاست خارجی امریکا در خاور میانه اثر ناگواری بر امنیت بینالمللی خواهد داشت.
دولتهای عربستان سعودی، امارات متحده و قطر مشکلات درونی خود را دارند. ایران نیز روانه بحران فرسایشی اقتصادی شده است که بر کنشهای این کشور در منطقه بیتاثیر نخواهد بود. روسیه که از نزدیکی با ترکیه، ایران و حتا سعودی و قطر لذت میبرد ظرفیت مدیریت بحران این منطقه را ندارد. بیثباتی وضعیت اقتصادی و سیاسی در خاورمیانه به صورت قطع بر وضعیت پاکستان نیز اثرگذار است. چنین به نظر میرسد که عراق، سوریه، یمن و لیبیا از چشم امریکاییها افتادهاند که وضعیت را از کنترول غرب برون خواهد کرد.
تجارب نشان دادهاست وقتی جهان عرب از توجه امریکا میافتد، بحران داخلی در این جغرافیای دنیا وسعت میگیرد. در جهان عرب نقش فرانسه و انگلیس را نباید نادیده پنداشت. اما این نقش زمانی اثرگذار است که حمایت امریکا را با خود داشته باشد.
با چنین وضعیتی چگونه میتوان بر برنامههای صلح خلیلزاد که شامل این نابسامانی کلان امریکا در منطقه است، باور داشت؟
به باور من چشم دوختن به برنامهای که پسمنظر درازمدت برای صلح ندارد سادهاندیشی بیش نیست. من به این سادهاندیشی اعتقاد ندارم. به بینش من بازیگران اصلی جنگ و صلح در افغانستان دچار بحران مدیریت هستند. این بحران مدیریت در سیاست خارجی این دولتها به وضاحت دیده میشود.
کافیاست بر روابط سعودی با امریکا، ترکیه، ایران و روسیه یک نگاه اجمالی بیاندازیم. آنگاه دیده میشود که افغانستان نکته وصل و فصل این روابط است. از اینرو میتواند سخت آسیبپذیر باشد. یا بیایید نگاهی بیاندازیم بر روابط پاکستان، هند، امریکا و چین. در این میانه نیز افغانستان نکته(نقطه) نیرنگی و آسیبپذیری است.
حالا پرسشیکه من به عنوان یک پژوهشگر از خودم مطرح میکنم این است: «آیا خلیلزاد این ظرفیت را دارد تا محور بحران را در افغانستان مدیریت کند؟» و پرسش دیگر من ایناست: «آیا دولت افغانستان و شورای مشورتی صلح که دچار بحران فکری و سیاسی است میتواند بر محور بینالمللی صلح اثرگذار باشد؟» من پاسخهای منطقی برای این پرسشها نمییابم.
ملک ستیز