آخرین اخبارافغانستانتحلیل

سالگرد استقلال افغانستان؛ دستخوش اغراض شخصی زمامداران!


هنوز به طور دقیق معلوم نیست که چند سال از استرداد استقلال کشوری به نام افغانستان می‌گذرد…
این‌قدر معلوم است که هرساله به تاریخ ۲۸ اسد، روزی وجود دارد به نام سالروز استرداد استقلال افغانستان!
“استرداد” یعنی بازپس‌گرفتن. معنای دقیق‌تر آن، “داده را واپس خواستن” است. بی‌جهت نیست که این روز را روز استرداد استقلال نامیده‌اند….چون «استقلال» خود را به دست خود، دو دستی به اجنبی اعطا کرده بودیم و در چنین روزی که بدان احتیاج داشتیم، آن را دوباره از گیرنده آن درخواست کردیم…
این کار را شاه امان الله انجام داد. او تنها شاه ترقی‌خواه و جوان در آن عصر و روزگاری بود که بعد از مرگ پدر بلافاصله اعلام موجودیت و استقلال کرد و در ۲۴ حمل ۱۲۹۸ خورشیدی در حضور نماینده بریتانیای کبیر با شمشیری برون از نیامی که بر میان بسته بود، گفت:« به هیچ نیروی خارجی به اندازه یک سر مو اجازه داده نخواهد شد که در امور داخلی و خارجی افغانستان مداخله کند و اگر کسی به چنین امری اقدام نماید، گردنش را با این شمشیر خواهم زد.»
پیش از این نیز به آنها نامه فرستاده بود، ولی کسی به نامه وی توجه نکرده بود. در این محفل رو به نماینده انگلیس نموده و تصریح کرده بود که حرف‌های مرا فهمیدی؟ او هم در جواب گفته بود که بلی فهمیدم.
در حقیقت، او خواستار چیزی بود که اجداد وی آن را دو دستی تقدیم بیگانگان کرده بود و بابت آن موهبت گرانسنگ و پربها یعنی “استقلال” به چند لک روپیه هندی در یک سال، آن هم برای انباشتن شکم خود و درباریان‌شان و احیاناً برای سرکوب ملت خویش اکتفا کرده بودند.
سرانجام به گواهی تاریخ سند به رسمیت شناخته شدن استقلال افغانستان «در ۳۰ عقرب ۱۳۰۰ خورشیدی مطابق با ۲۱نوامبر۱۹۲۱ میلادی در کابل به امضای محمود طرزی وزیر خارجه وقت افغانستان و هنری دابس وزیر خارجه هند به امضا رسید. در این سند، دولت بریتانیای کبیر، استقلال کامل افغانستان را به رسمیت شناخت و براساس آن توافق شد که نمایندگی‌های سیاسی افغانستان و بریتانیا به عنوان دو دولت مستقل در لندن و کابل باز شود.»
شخص امان‌الله روز نهم حوت را به عنوان «روز جلوس با استقلال» دانسته و از آن تجلیل می‌کرد.
نخستین کسی که ۲۸ اسد را جشن گرفت، محمد نادر خان بود؛ و بعداً فرمان داد که جشن استقلال از ۲۰ تا ۲۸ ماه اسد ادامه یابد. پسر او، محمد ظاهر، جشن استقلال را به ۶ جوزا تغییر داد و مناسبت آن را موفقیت‎های پدرش در جنگ سوم افغان و انگلیس می‌دانست. چهار سال بعد زمان برگزاری جشن استقلال بار دیگر تغییر کرد و در اول ماه سنبله برگزار می‌شد؛ اما در زمان ریاست جمهوری محمد داوود خان جشن استقلال بار دیگر به ششم جوزا تجلیل گردید.
با توجه به اسناد تاریخی، از جمله ۹ حوت و ۳۰ قوس و دیگر تاریخ‌های مرتبط به موضوع استقلال، از جمله تاریخ به رسمیت شناختن استقلال افغانستان از سوی روسیه، به نظر می‌رسد که از نظر توثیق اسناد بین‌المللی ۳۰ عقرب سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، سال تثبیت استقلال افغانستان باشد؛ اما اگر دیدگاه منجی استقلال یعنی شاه امان‌الله را در نظر بگیریم همان ۹ حوت ۱۲۹۸ سالروز اعلان استقلال افغانستان محسوب می‌شود.
سالروز استرداد استقلال افغانستان هر روزی که باشد، مهم نیست. آنچه مهم است، «ماهیت» و «مصونیت» استقلال از دستبرد زمان و سیاستمدارانی است که آن را به نفع قوم خاص و یا سمت خاصی مصادره کرده و از آن استفاده ابزاری می‌کنند؛ چنان‌که در گذشته هم این کار صورت گرفت و در تاریخ‌های گوناگون تجلیل می‌شد. اخیراً نیز زمزمه‌هایی وجود دارد که از این روز تاریخی سوءاستفاده شده و به نفع عده‌ای خاص برگزار می‌گردد.
براساس گفته امرالله صالح، روز استقلال افغانستان قومی‌سازی شده و «دولت صرفاً برای شماری از ولایات پشتون‌نشین افغانستان و نواحی کابل که در آن هموطنان پشتون ما در اکثریت‌اند، بودجه و امکانات تجلیل از روز استقلال را فراهم ساخته است… و تقلیل روز استقلال کشور به یک افتخار کوچک قومی کار بسیار آسان و کم‌هزینه است، اما این کار همانند تبر تیز و برنده‌ای است که بر ریشه درخت افغانستان می‌کوبد و آن را زخمی و لرزان می‌سازد.»
اگر این اظهارات درست باشد و ایده‌ها و تفکرات سخیف این چنینی وارد مغزهای دولت‌مردان افغانستان هم شده و تا این حد تنزل فکری کرده باشند که برپایی جشن استرداد استقلال را هم قومی‌سازی کنند، دیگر فاتحه این ملت خوانده شده و ماهیت و مصونیت استقلال – اگر چیزی از آن برجای مانده باشد- برباد فنا رفته است.
داکترفضایلی- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا