آخرین اخباراجتماعافغانستان

سرگذشت من از تست «کرونا» در شفاخانه…

نزدیک‌های ظهر متوجه شدم سه خانم برای داکتر توضیح می‌دهند که از ایران آمده و می‌خواهد از آن‌ها تست گرفته شود، اما داکتر می‌گوید برو خانه خود را قرنطین کن چیزی گپ نیست.

روز چهار شنبه (۲۱ حوت) سال روان از شهر پکن کشور چین وارد افغانستان شدم، به طور معمول از ناحیه گلو حساس می‌باشم، در بیجنگ کمی گلودرد بودم، وقتی که کابل رسیدم کسالت به آن اضافه شد، چون در پکن همه روزه چک می‌شدم بنا‌ًءً از صحتمند بودنم اطمینان داشتم، اما حس مسئولیت پذیری در قبال فامیل و جامعه مرا واداشت تا خودم را از نداشتن ویروس کرونا مطمئن بسازم.
بعد از دو روز قرنطین در خانه روز یک شنبه ۲۵ حوت بعد از جست‌وجو بالاخره آدرس شفاخانه افغان-جاپان را دریافتم و روانه آنجا شدم، راس ساعت ۱۲:۳۰ ظهر آنجا رسیدم، دروازه شفاخانه بسته بود و سه نفر دیگر منتظر تست کروناویروس پشت دروازه منتظر بودند تا این که ساعت یک بعد از ظهر شود و خود شان را تست نمایند، ساعت ۱:۳۰ دقیقه انتظار به پایان رسید و دروازه باز شد، دیدم که یکی از داکتران به سایر داکتران ظاهراً در قسمت تنظیم مراجعین هدایت می‌داد، مراجعه کنندگان را با کیت تشخیصیه تب چک و رخصت می‌کردند تا نوبت به من رسید، سوال کرد از کجا آمدی گفتم از شهر پکن کشور چین، بعد از یک تکان اندک، به من گفت کمی عقب‌تر بایستید! گفتم چشم. از فاصله یک و نیم متری تب مرا چک کرد و گفت جور هستی برو بخیر.
ماجرا از اینجا آغاز شد. من گفتم جناب داکتر من نیامدم که شما فقط از طریق این آله بسیار ابتدایی مرا چک نمایی و بگویی برو بخیر جور هستی، من نگران خودم و فامیل و بالاخره اجتماع هستم. باید اساسی از من تست گرفته شود، می‌بینم که سه تن از داکتران شروع کردند به دلایل بیجا تا مرا از دادن تست منصرف نمایند، یکی می‌گوید اگر قرار باشد از شما تست گرفته شود چهار ده روز قرنطین میشوی، دیگری می‌گوید برو خانه هروقت تب شدید پیدا کردی به شماره ۱۱۶ زنگ بزن فوراً آمبولانس روان می‌کنیم و سومی میگوید خودت را نترسان هیچ چیز نمی‌شوی از ظاهر بیخی جور هستی.
بالاخره حوصله من کم کم داشت لبریز می‌شد، یکی شان گفت ایشان مسئول این شفاخانه است هرچه می‌گوید قبول نمایید گفتم بسیار خوب و به رئیس شان گفتم جناب رییس صاحب من در چین هم گلو درد بودم و فعلاً هم به علاوه گلو دردی، کمی کسالت دارم و شما با درجه حرارت بدنم مرا رخصت می‌نمایید، آیا حرف آخر شما همین است که میگویید نیاز به تست ندارم و خدا ناخواسته هرگاه بعد از این که من خانه می‌روم و بر فرض مبتلا به ویروس کرونا بوده باشم و از طریق من چند نفر دیگر هم مصاب گردد، باز شما چی پاسخ خواهید داشت؟ بعد دیدم که هیچ توجه نمی‌کند، برای شان گفتم پس درست است من می‌روم و با رسانه‌ها مصاحبه می‌کنم و عین صحبت شما را با رسانه‌ها شریک خواهم کرد. حرکت کردم که یکی شان گفت یک دقیقه صبر نمایید، باهم مشهوره کردند و به من گفت از شما تست می‌گیریم، اما تا ۱۴ روز نتیجه تان نخواهد آمد و شما اینجا قرنطین می‌شوید.
گفتم اولاً قرار اطلاعاتی که از رسانه‌ها دارم الی ۴۸ ساعت نتیجه به دست می‌آید و دوم هیچ نگران نیستم بگذار بعد از چهار ده روز نتیجه برایم برسد و من می‌خواهم قرنطین شوم که بالاخره ثبت و راجستر کردند و آن روز را در انتظار دادن تست شب کردم و از داکتر و تست خبری نبود و فردای آن روز نزدیک ظهر از من تست گرفتند. وقتیکه داخل دهلیز شفاخانه شدم دیدم فقط سه نفر نظامی هم قرنطین است.
داخل اتاق که شدم به جز از تخت و کمپل و بالش چیزی دیده نمی‌شد، نه مایع دستشویی وجود داشت و نی مایع ضد عفونی کننده و نی اتاق‌ها ضد عفونی شده بود و مهم‌تر از همه، سستم مرکز گرمی غیر فعال بود و هیچ وسیله برای گرم کردن وجود نداشت.
از آنجایی که این شفاخانه قبلاً مربوط مریضان ایدز و توبرکلوز بود، تشناب‌ها را پاک کاری نکرده بودند، وضعیت بهداشتی بدی داشت. بالاخره بعد از سر گردانی‌های زیاد و تلاش توام با تهدید خارج شدن از شفاخانه و باز گو کردن قضیه به رسانه‌ها مجاب شدند کمبودی‌ها را تاحدی بر آورده سازند.
شیردهن‌های آب داخل اتاق‌ها مکمل خراب بود، روز اول وقتی که متوجه شدم شیردهن دستشوی داخل اتاق خراب است و اتاق‌های خالی هم زیاد بود اتاق خود را تبدیل کردم و به اتاق پهلو رفتم و بعد از این که از شیردهن دستشوی آن اتاق استفاده کردم، دیدم که آن‌هم خراب است و زیر اتاق پر از آب شد، چندین شخص مسئول را در جریان قرار دادم و نتیجه‌ای در پی نداشت، ناگزیر به چاره سازی پرداختم تا گذران شود، موضوع نرسیدن غذا و آب جوش و یا چای هیچ حل نشد که نشد، از بعد از ظهر سه شنبه تا امروز صبح از سقف یکی از اتاق‌های مریضان آب آمده روان بود و وقتی که داخل دهلیز می‌شدی صدای شر شر آب مثل آبشار می‌ماند.

بالاخره موضوعی که خیلی مرا می‌رنجاند و مایوس کننده بود، نحوه آزمایش مراجعه کنندگان بود، فردای اولین روز بودنم در شفاخانه رأس ساعت هشت صبح از پنجره اتاق متوجه شدم که تعداد کثیری از هموطنان ما در محوطه شفاخانه برای آزمایش شان صف کشیده بودند، با توجه به نحوه برخورد مسؤلان با خودم، علاقه‌مند شدم تا از نزدیک نحوه برخورد و آزمایش مراجعه کنندگان را از سوی مسؤلین ببینم، با کمال تاسف همه کسانی که مراجعه می‌کردند، توسط داکتران بسیار سطحی چک می‌شدند و رخصت شان می‌کردند و در طول سه روز که من آنجا بودم و نظاره می‌کردم روز به روز به تعداد مراجعه کنندگان زیاد می‌شدند، اما احدی برای تست بستری نشدند، امروز من و آن سه سرباز بستری رخصت شدیم و شفاخانه خالی از بستری شد اما مراجعین با بی‌مسئولیتی تمام از سوی داکتران رخصت می‌شد.
به طور مثال امروز نزدیک‌های ظهر متوجه شدم سه خانم برای داکتر توضیح می‌دهند که از ایران آمده و می‌خواهند از آن‌ها تست گرفته شود، اما داکتر می‌گوید برو خانه خود را قرنطین کن چیزی گپ نیست.
با توجه به تجربه و چشم دید خودم، از مسؤلین محترم وزارت صحت عامه تقاضای جدی دارم تا در قسمت مدیریت شفاخانه افغان- جاپان باز نگری جدی نمایند، در نحوه معاینه مراجعه کنندگان هرچه زود تر تجدید نظر کنند.
دوستان محترم از شما توقع دارم این متن را همرسانی نمایید تا در قسمت عرضه خدمات شفاخانه افغان-جاپان که یگانه مرکز آزمایش و تداوی کرونا ویروس است تغییرات مثبت وارد شود.
یادداشت: آنچه در این مقال مطرح شده، به نویسنده محترم مطلب بر می‌گردد. خبرگزاری دید در این مورد هیچ نظر، دیدگاه و مسئولیت نخواهد داشت.

نویسنده

ابراهیم فرزام

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا