آخرین اخبارتحلیلجهانسیاست

سفر رییس جمهور چین به عربستان چه چیزی را بر ملا کرد؟

«روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند» یک فیلم امریکایی محصول سال ۱۹۶۶ میلادی بود که تنش‌های جنگ سرد را با داستان یک زیر دریایی شوروی روایت می‌کرد که در یک نوار شنی در سواحل نیوانگلند گیر افتاده بود. با این وجود، اکنون یک مسئول پذیرش هوتل به من گفت: چینی‌ها می‌آیند!

سفر «شی جین پینگ» رییس جمهور چین و هیئت بزرگ وی به عربستان سعودی یک رویداد تاریخی بزرگ است که در سالیان آتی تاثیر آن را در بسیاری از حوزه‌ها مشاهده خواهیم کرد. با این وجود، برخی تحلیلگران نزدیکی اخیر عربستان سعودی و چین را با چرخش موضع «جمال عبدالناصر» رییس جمهور اسبق مصر یعنی دور شدن مصر از ایالات متحده و نزدیک به اتحاد جماهیر شوروی تشبیه می‌کنند. این مقایسه به دور از دقت است چرا که در مورد دوره و عصری متفاوت صورت می‌گیرد و روابط نوظهور عربستان سعودی و چین عمدتاً انگیزه‌های اقتصادی دارد.

روابط عربستان و امریکا به منافع متقابل دو کشور نسبت داده می‌شود. ایالات متحده در گذشته وارد کننده بزرگ نفت بود و حفاظت از مناطق عبور انرژی اولویت اصلی در سیاستگذاری آن کشور محسوب می‌شود. با این وجود، از زمان کشف نفت شل، ایالات متحده دیگر وارد کننده اصلی نفت نیست و به راحتی می‌تواند جایگزین‌هایی برای نفت عربستان پیدا کند. در مقایسه با آن، چین با واردات بیش از ۳ میلیون بشکه نفت در روز به یکی از واردکنندگان عمده نفت از عربستان سعودی و دیگر کشور‌های حوزه خلیج فارس تبدیل شده است.

سیاست از منافع اقتصادی پیروی می‌کند. ایالات متحده با کاهش خرید نفت از خاورمیانه تعهدات سابق خود را در این منطقه کاهش داد و علاقه بیش تری به بازار‌های دیگر در جنوب شرقی آسیا از خود نشان داده است.

در همین حال، چین در حال گسترش فعالیت‌های تجاری خود در خاورمیانه است، جایی که چین در آن با اقتصاد پر رونق خود، نیاز فزاینده به منابع انرژی و گرسنگی فزاینده برای بازار‌های جدید برای محصولات اش آینده روشن تری دارد.

در واقع، منافع تجاری جهت گیری‌های سیاسی را هدایت می‌کند به ویژه تحت دیدگاه واقع گرایانه‌ای که در حال حاضر دولت عربستان سعودی آن را نمایندگی می‌کند. همین امر در مورد چین نیز صدق می‌کند. چین عربستان سعودی را علیرغم ظهور سایر منابع انرژی جایگزین به عنوان منبع اصلی انرژی خود برای ۲۵ سال آینده و یا مدت زمانی بیش‌تر قلمداد می‌کند به ویژه از آنجایی که عربستان سعودی یکی از معدود کشور‌های تولید کننده نفت باقی خواهد ماند و به عرضه نفت به بازار‌های اصلی در بلند مدت ادامه می‌دهد. هم چنین، چین در پادشاهی عربستان سعودی یک بازار بزرگ برای صادرات خود و مسیری اجتناب ناپذیر برای تجارت اش می‌بیند.

بسیاری در مورد سفر شی جین پینگ به ریاض و برگزاری سه نشست سران با حضور شخص شی قلم فرسایی کرده اند. برخی از ستون نویسان از سعودی‌ها به عنوان خائنان به ایالات متحده یاد کرده و ریاض را به چرخش در رویکرد متهم کرده‌اند. با این وجود، من هرگز بر این باور نیستم که روابط عربستان و چین به ضرر روابط سعودی و امریکایی باشد.

از یک سو، روابط بین ریاض و پکن نه توسط سیاست هدایت می‌شود و نه نشان دهنده یک اتحاد نظامی است. در عوض، این روابط صرفاً اقتصادی و نسبتاً راحت است، زیرا چین شریک و بازیگری پایدار، قابل پیش بینی و قابل اعتماد است. علاوه بر این، پکن با خواسته و انتظارات بیش از حد سیاسی شرکایش را آزرده خاطر نمی‌سازد و از مداخله در امور داخلی آنان خودداری می‌کند. هم چنین و دست کم در حال حاضر چین مایل است بدون تعهد به حفاظت از بازار‌ها یا مسیر‌های تجاری خاص فعالیت‌های تجاری خود را با عربستان سعودی و ایران انجام دهد که بار بزرگی بر دوش کشور‌های منطقه است.

از سوی دیگر، ایالات متحده روابط متزلزلی با سایر نقاط جهان دارد، اختلافات داخلی شدید در سیاست خارجی امریکا دیده می‌شود و حضور نظامی قدرتمندی در منطقه خاورمیانه دارد. در هر حال، ایالات متحده هم چنان می‌خواهد روابط خوب خود را با بازار‌های اصلی منطقه مانند بازار‌های خلیج فارس و همچنین حضور خود در همان مناطقی که برای چین در رقابت جهانی مهم هستند را حفظ کند.

در پایان من این استدلال و ایده که گفته می‌شود عربستان سعودی وارد اتحاد‌های تازه می‌شود و یا خواستار درگیر شدن در منازعات بین المللی است را رد می‌کنم. در عوض، من دیدار اخیر شی با مقام‌های سعودی را در راستای دنبال کردن برنامه‌های چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی می‌دانم و این که پادشاهی سعودی مایل است درهایش را به روی تمام بازار‌های بین المللی و مشارکت‌های متنوع باز نگه دارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا