سه نشست مهم در مورد افغانستان؛ برایند چانهزنیها چه خواهد بود؟
علاوه بر منافع این همه کشور و دولت مختلف، منافع جوانب داخلی نیز باید مد نظر باشد. اکنون که طا-لبان پیروز میدان نبرد بوده و همه چیز را در کنترول دارد، شکی نیست که علاقه کمتری به امتیاز دهی دارد
شکوهمند- خبرگزاری دید
قرار است در روزهای آینده سه نشست مهم در باره افغانستان در روسیه، هند و ایران برگزار شود. در این نشستها روی تشکیل حکومت فراگیر، نحوه تعاملات با دولت «امارت اسلامی» و احتمالاً بحث روی دیدگاههای متفاوت همسایگان افغانستان، کشورهای منطقه و امریکا و اروپا در باره حکومت فراگیر و حل بحران افغانستان صورت میگیرد. همینجا باید واضح گردد که تعریف کشورهای مختلف از «حکومت فراگیر» در افغانستان متفاوت بوده و هر کشور مطابق پالیسی و راهبرد خارجی خود از آن نوع حکومت سخن میگوید.
تا اینجا، در نشست مسکو که قرار است فردا ۲۰ اکتوبر برگزاری شود، امریکا و سیاسیون نظام قبلی حضور ندارند، امارت اسلامی از اشتراک در آن خبر داده و تهران و اسلامآباد و پکن جمع کشورهای آسیای میانه، در آن حضور خواهند داشت.
در نشست دهلینو، آنچه تاکنون قطعی به نظر میرسد، به رغم سابقه غیر درخشان ارتباطات مثلث دهلینو- پکن- اسلامآباد ظاهراً مشاور امنیت ملی پاکستان و چین اشتراک خواهند کرد و با توجه به عدم تنش در رابطه ایران و هند، تهران نیز نماینده خود را در آن گسیل میکند. ایالات متحده هم اخیراً رابطه بسیار نزدیکی با هند برقرار کرده و حضور خواهد داشت. اما معلوم نیست که از اداره طا-لبان و سیاسیون مخالف آنان نیز کسی در دهلی نو اشتراک خواهد کرد یا خیر.
نشست تهران فارمتی کاملاً جدا از دو نشست سابقالذکر دارد، در نشست تهران وزرای خارجه کشورهای منطقه و همسایه اشتراک خواهند کرد. در این نشست رایزنیها بیشتر منطقه محور و با تاکید بر دور نگه داشتن ایالات متحده و اتحادیه اروپا از تحولات منطقه خواهد بود. پالیسی تهران همواره این بوده که حضور قدرتهای بیگانه، سبب عدم ثبات در منطقه میشود و بهتر است که حضور نداشته باشند.
اما آنچه برای افغانستان اهمیت دارد، نه نوع نگاه و تعریف کشورهای میزبان سه نشست، که برایند آن است. افغانستان با پشت سر گذاشتن بیش از چهار دهه بحران، اکنون نیز در بحران به سر میبرد، این کشور هنوز به شدت ناامن است، تروریزم در آن جولان میدهد، اقتصادش ورشکسته بوده و است و اکنون در خلاء نظام و دولت نیز به سر میبرد. پس با توجه به مسایل مذکور، مهم این است که نشستهای این چنینی تحولی در افغانستان ایجاد کند و سبب شود که دولتی با قاعده وسیع و فراگیر ایجاد گردد.
تلاقی منافع کشورهای منطقه و همسایه در افغانستان همواره مشکل آفرین بوده است؛ چنانچه جنگ نیابتی پاکستان در این کشور با شوروی سابق و هند، افراطیت و تروریزم را ایجاد کرد و برای بیش از چهل سال است که افغانستان درگیر آن بوده و رهایی نیز دور از تصور به نظر میرسد.
منافع همسایگان، منطقه و اروپا و امریکا در سه کتگوری در افغانستان قابل بحث است. کتگوری اول، منافع کشورهای همسایه مثل ایران و پاکستان و سه کشور آسیای میانه است که به پنج دسته تقسیم میشود و هر کدام تعریف خاصی از ثبات در افغانستان دارد.
کتگوری دوم، منافع کشورهای منطقه مثل هند و چین و روسیه و تاجایی هم ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است که باز هم هر کدام تعاریف جداگانه از نوع نظام و ثبات و امنیت در افغانستان دارند و به دنبال به دست آوردن منافع خویش هستند.
کتگوری سوم منافع کشورهای دور اما ذیدخل در قضایای افغانستان است، مثل ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا که باز هم با دو کتگوری نخست متفاوت بوده و هر کدام به دنبال حفظ منفعت خویش است.
با این اوصاف، رسیدن به یک نقطه نظر مشترک در افغانستان که منافع همه طرفها حفظ شود و هر کدام آنچه را میخواهند در این کشور به دست آورند، اگر نگوییم محال، دست کم گفته میتوانیم که به شدت مشکل است.
علاوه بر منافع این همه کشور و دولت مختلف، منافع جوانب داخلی نیز باید مد نظر باشد. اکنون که طا-لبان پیروز میدان نبرد بوده و همه چیز را در کنترول دارد، شکی نیست که علاقه کمتری به امتیاز دهی دارد؛ زیرا هر قدر که امتیاز بدهد و عقب نشینی کند، از وزن سیاسیاش کاسته میشود و رقبای داخلیاش که بیشتر جبهه شمال است شریک قدرت میگردد، آن هم در صورتی که طا-لبان امریکا را شکست داده و خود را فاتح قرن میداند. طا-لبان اهرم فشار بیشتر در اختیار دارد، اما هر قدر اهرم فشار بیشتر باشد، نقاط ضعف نیز بیشتر میشود. از آن طرف، مخالفان سیاسی و نظامی طالبان هرچند جغرافیا ندارند، اما میتوانند مردم را در مناطق خود شان علیه حاکمیت طا-لبان بسیج کنند، پس آنان نیز دارای اهرم فشار هستند.
با این وجود، به نظر میرسد عامل اصلی بی ثبانی در افغانستان، دخالت همه جانبه پاکستان و راه اندازی جنگ نیابتی آن علیه هر حاکمیتی که در کابل ایجاد شده، است.
بنا براین، در سه نشستی که قرار است در پیوند به اوضاع افغانستان برگزار شود، هرچند انتظار معجزه نمیرود، اما دست کم، نخست: منافع کشورهای دور بر آورده شود، دوم منافع کشورهای منطقه حفظ شود و سوم، منافع کشورهای همسایه کاملاً در نظر گرفته شود و جنگ نیابتی پاکستان و هند نیز خاتمه یابد تا طرفهای داخلی بتوانند به یک راه حل دایمی برای معضل نیم قرنه کشور برسند.