آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهسیاست

سیاست جدید پاکستان در قبال افغانستان: آیا فاجعه دیگری در حال زادن است؟

بیانیه اخیر آصف درانی فرستاده ویژه پاکستان برای افغانستان مبنی بر اینکه «صلح در افغانستان به کابوسی برای پاکستان تبدیل شده است» شکست دو دهه سرمایه‌گذاری روی طا-لبان را خلاصه می‌کند

در یک تغییر بی‌سابقه سیاست اما غافلگیرکننده، پاکستان تصمیم گرفت که موضع سخت‌گیرانه‌ای در قبال رژیم دفاکتوی طا-لبان اتخاذ کند. این کشور دیگر از طا-لبان در سطح بین‌المللی حمایت نمی‌کند و هیچ کمک دیگری را ارایه نخواهد کرد. این تصمیم در پی امتناع مداوم طا-لبان برای مهار حملات شدید تحریک طا-لبان پاکستان (TTP) در پاکستان با استفاده از پناهگاه‌هایش در افغانستان گرفته شد.

در ۸ اکتوبر، انوارالحق کاکر نخست وزیر موقت پاکستان با انتقاد شدید طا-لبان را به پناه دادن و تسهیل تحریک طا-لبان پاکستان متهم کرد. کاکر ادامه داد که «از زمان بازگشت طا-لبان به قدرت، تروریزم در پاکستان ۶۰ درصد و حملات انتحاری ۵۰۰ درصد افزایش یافته است که بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ نفر را کشته است.» وی همچنین مدعی شد که از ۲۴ حمله انتحاری که در سال ۲۰۲۳ در پاکستان اتفاق افتاده است، ۱۵ مورد توسط افغان‌ها انجام شده است.

این اعلامیه پس از تصمیم پاکستان برای اخراج حدود ۱٫۷ میلیون «پناهنده غیرقانونی افغانستان» در ماه اکتوبر منتشر شد. از آن زمان تاکنون، تقریباً ۳۷۵ هزار افغانستانی از پاکستان در بحبوحه هرج و مرج و زمستان سخت به سوی آینده‌ای مبهم اخراج شدند. حتی کسانی که دارای مدارک قانونی مانند کارت‌های اثبات ثبت نام هستند، اخراج می‌شوند.

بیشتر افغانستانی‌هایی که از پاکستان اخراج شده‌اند، کسانی هستند که کابل را به خاطر حکومت خشن طا-لبان ترک کرده‌اند. پناهجویان بدبخت افغانستانی به‌رغم اینکه قربانی درگیری‌ها، جنگ‌های نیابتی و تروریزم هستند، خود را در تلاقی تنش‌های فزاینده طا-لبان و پاکستان می‌بینند. آن‌ها با اتهامات غیر قابل اثباتی مبنی بر تسهیل تروریزم، تجارت غیرقانونی مواد مخدر و قاچاق در پاکستان با خشم روبرو شدند.

لازم به ذکر است که طا-لبان سیاست اخراج اجباری اسلام‌آباد را ناعادلانه و غیرانسانی خوانده اند. ذبیح الله مجاهد سخنگوی طا-لبان با رد ادعاهای پاکستان در مورد حمایت از تحریک طا-لبان پاکستان، گفت که کابل «مسئول حفظ امنیت در پاکستان نیست و (اسلام آباد) باید به جای سرزنش افغانستان، به مشکلات امنیتی داخلی خود رسیدگی کند».

اگر سیاست پاکستان در افغانستان، مبتنی بر امید به تأمین حمایت طا-لبان در برابر تحریک طا-لبان پاکستان برای کمک به بازگشت آن به قدرت در افغانستان، یک اشتباه استراتژیک بود، سیاست جدیدی که با خشم اتخاذ شده، فاجعه بزرگ‌تری است. چنانچه امید به یک استراتژی نیست، خشم نمی‌تواند سیاست باشد.

از یک سو، تصمیم یکجانبه برای اخراج پناهجویان افغانستان، حسن نیت اندک دیپلماتیک پاکستان را در کابل از بین خواهد برد. از سوی دیگر، افکار عمومی متخاصم ضد پاکستانی در افغانستان را بیش از پیش تشدید خواهد کرد. مهم‌تر از آن، این امر به جای مهار حملات تحریک طا-لبان پاکستان، به سطوح خشونت موجود در پاکستان می‌افزاید. نسل جدیدی از افغانستانی‌ها از پاکستان متنفر خواهند شد؛ زیرا کشورشان را تحت حکومت خشن طا-لبان تحت فشار قرار می‌دهد و سپس آن‌ها را به دلیل نزدیک‌بینی استراتژیکش و انتظار همکاری طا-لبان علیه تحریک طا-لبان پاکستان خرد و خمیر می‌کند.

پس از بازگشت طا-لبان به قدرت و خروج ایالات متحده از افغانستان در اگست ۲۰۲۱، عمران خان نخست وزیر وقت پاکستان، در اکس نوشت که «افغان‌ها زنجیر بردگی را شکستند.» به همین ترتیب، فیض حمید جنرال بازنشسته سابق آی‌اس‌آی در حالی که در هوتل سرنا به یک پرسش رسانه‌ای پاسخ می‌داد، گفت: «نگران نباش، همه چیز درست خواهد شد.»

با این حال، بیش از دو سال بعد با افزایش خشونت در سراسر پاکستان، سرخوشی و شادی اولیه از بین رفت. کشتار تقریباً روزانه پرسونل امنیتی پاکستان در مناطق مرزی افغانستان و پاکستان منجر به فشار بی‌سابقه بر رهبری عالی نظامی شد تا کاری انجام دهد.

عدم همکاری طا-لبان، آشفتگی سیاسی داخلی پاکستان و عملکرد کند اقتصادی، تشکیلات پاکستان را در تنگنا قرار داده است. مشکلات سیاسی و مالی راه‌اندازی عملیات نظامی گسترده را در این کشور دشوار کرده است. در عین حال، پیشبرد جنگ در داخل افغانستان، علیه پناه‌گاه‌های تحریک طا-لبان پاکستان، حمله به حاکمیت افغانستان از سوی رژیم طا-لبان تلقی خواهد شد. از این رو، برای ایجاد این تصور که پاکستان در حال انجام کاری برای بهبود وضعیت امنیتی رو به وخامت است، خشم بر پناهجویان افغانستان را نشانه رفته تا فشار سیاسی و اقتصادی بر طا-لبان را برای توقف حمایت از تحریک طا-لبان پاکستان افزایش دهد.

از قضا، پاکستان پس از مداخله ایالات متحده در افغانستان در اکتوبر ۲۰۰۱، با ارایه پناهگاه‌ها و کمک از طا-لبان حمایت کرد. هدف سه‌جنبه داشت: ۱) داشتن یک رژیم دوستانه در کابل، ۲) محدود کردن نفوذ هند در افغانستان و ۳) مهار شبکه‌های شبه نظامی و شورشی ضد پاکستان در افغانستان.

پاکستان در تفکر بیش از حد ساده‌لوحانه خود، نه تنها عاملیت طا-لبان برای عمل مستقل را تضعیف کرد، بلکه پیوندهای عمیق ایدیولوژیک، قومی، تاریخی و جغرافیایی آن‌ها را با تحریک طا-لبان پاکستان نیز تضعیف کرد. بلافاصله پس از بازگشت طا-لبان به قدرت، دقیقاً برعکس آنچه پاکستان انتظار داشت اتفاق افتاد.

حملات تحریک طا-لبان پاکستان و شورشیان بلوچ در مناطق حاشیه شمال غربی و جنوب غربی پاکستان افزایش یافت. تسلط طا-لبان بر تحریک طا-لبان پاکستان تأثیری تقویتی داشت. هزاران جهادگر آزاد شده از زندان‌های بگرام و پلچرخی و بیش از ۴۰ گروه جهادی که از جولای ۲۰۲۰ به تحریک طا-لبان پاکستان پیوسته اند، در صفوف آن قرار گرفته است. در حال حاضر، این گروه ۴ تا ۶ هزار جنگنده را در صفوف خود تقویت کرده است. برخی از دیپلمات‌های در حال خدمت و بازنشسته پاکستان و مقامات امنیتی این تصور را داشتند که اگر فشار وارد شود، طا-لبان پاکستان را به جای تحریک طا-لبان پاکستان با توجه به اهرم‌های جغرافیایی، سیاسی و اقتصادی سابق بر افغانستان انتخاب می‌کنند. با این حال، چنین فرضیات بی‌اساس نتیجه معکوس داشته است.

به مدت دو سال، رژیم طا-لبان خواسته‌های امنیتی پاکستان را نادیده گرفت و برای رفع ترس خود، به ترتیب در نوامبر ۲۰۲۱ و جون-سپتمبر ۲۰۲۲، دو توافق‌نامه آتش‌بس کوتاه‌مدت با تی‌تی‌پی TTP امضا کرد. با این حال، قراردادهای صلح نشان دادند که نتیجه معکوس داشتند زیرا به TTP زمان و فضای بیشتری برای تحکیم مجدد شبکه‌اش داد. سیاست نزدیک‌بینانه اجازه دادن به برخی از عناصر تحریک طا-لبان پاکستان برای بازگشت مخفیانه به مناطق بومی‌اش با شرایط زندگی مسالمت‌آمیز، خطای مهلکی بود.

در ماه‌های بعدی، عناصر تحریک طا-لبان پاکستان در افغانستان در احیای حضور تحریک طا-لبان پاکستان در داخل پاکستان مؤثر بودند. به محض این که این ستیزه‌جویان به مناطق مختلف ایالت خیبر پختونخوا بازگشتند، مردم محلی برای تظاهرات بیرون آمدند و به ایالت درباره چنین ماجراجویی‌ها هشدار دادند. بعداً، در دسمبر ۲۰۲۲، اداره ملی مبارزه با تروریزم آژانس مرکزی مبارزه با تروریزم پاکستان به سنا اطلاع داد که مذاکرات صلح باعث جسارت تی‌تی‌پی TTP شد و این گروه از مذاکرات برای افزایش صفوف خود استفاده کرده است.

اگر متفکران استراتژیک پاکستان از تاریخ درس گرفته بودند، باید می‌دانستند که ملا محمد عمر بنیان‌گذار طا-لبان، به جای دست کشیدن از اسامه بن لادن رهبر القاعده و مغز متفکر حملات سپتمبر ۲۰۰۱، از فشار ایالات متحده سرپیچی و حکومت خود را قربانی کرد.

تحریک طا-لبان پاکستان ادامه گسترش ایدیولوژیک طا-لبان در پاکستان است و به دنبال ایجاد تصویری مشابه از امارت اسلامی در این کشور است. علاوه بر این، پایگاه‌های تحریک طا-لبان پاکستان در منطقه سابق فدرال (مناطق قبیله‌ای تحت مدیریت فدرال) که اکنون با خیبر پختونخوا ادغام شده است، حایلی برای رژیم طا-لبان در برابر پاکستان فراهم می‌کند. علاوه بر این، تحریک طا-لبان پاکستان شریک طا-لبان برای تقویت ادعاهای غیرقانونی رژیم فعلی است مبنی بر اینکه مناطق اکثریت پشتون پاکستان تا منطقه اتک متعلق به افغانستان است.

طا-لبان خط دیورند را یک تحمیل استعماری بریتانیا می‌دانند که جامعه پشتون‌های ساکن در هر دو طرف مرز را تقسیم کرده است. تحریک طا-لبان پاکستان با ملا هبت‌الله آخوندزاده رهبر طا-لبان سوگند وفاداری یاد کرده است. در این مقطع، طا-لبان در مورد انسجام سازمانی و مشروعیت ایدیولوژیکی خود بسیار محتاط هستند. از این رو، هر اقدامی از سوی طا-لبان برای اخراج تحریک طا-لبان پاکستان از افغانستان، شکاف‌های داخلی جنبش تندروهای ایدیولوژیک و عمل‌گرایان سیاسی را آشکار و گسترش می‌دهد. علاوه بر این، هر اقدامی علیه تحریک طا-لبان پاکستان منجر به پیوستن دسته‌جمعی جنگجویان آن به داعش شاخه خراسان، دشمن اصلی ایدیولوژیک طا-لبان می‌شود. بدیهی است که پاکستان نتوانست عواقب بلندمدت تسلط طا-لبان بر افغانستان را برای امنیت داخلی خود و همچنین عمق و وسعت روابط طا-لبان و تی‌تی‌پی TTP پیش‌بینی کند.

پاکستان به مدت دو دهه از طا-لبان برخلاف خواست جامعه جهانی و به ضرر شهرت و امنیت داخلی‌اش حمایت کرد. اگرچه بسیاری از دولت‌های خارجی از پاکستان می‌خواستند که بدون تبعیض با افراط‌گرایان مذهبی مبارزه کند، اما این کشور دوشاخه‌ای خیالی از طا-لبان خوب و بد را حفظ کرد. در واقع، اسلام آباد جامعه بین‌المللی را تشویق کرد تا با طا-لبان برای پایان دادن به جنگ در افغانستان از طریق یک راه‌حل سیاسی مذاکره کنند.

دو دهه بعد، زمانی که جامعه بین‌المللی در حال یافتن راه‌هایی برای تعامل با طا-لبان است، پاکستان تصمیم گرفته است که این روابط را از بین ببرد و به یک مماس دیگر ادامه دهد.

بیانیه اخیر آصف درانی فرستاده ویژه پاکستان برای افغانستان مبنی بر اینکه «صلح در افغانستان به کابوسی برای پاکستان تبدیل شده است» شکست دو دهه سرمایه‌گذاری روی طا-لبان را خلاصه می‌کند. سیاست‌ها بر اساس عقلانیت و منطق ساخته می‌شود، نه بر اساس فرضیات یا خشم. از آنجایی که اسلام‌آباد در حال بازنگری در روابط خود با طا-لبان است، زمان آن فرا رسیده است که استفاده از مذهب را برای پیشبرد منافع منطقه‌ای کنار بگذارد و یک چارچوب جامع ضد تروریزم ایجاد کند تا به جای خالی کردن ناامیدیش بر سر پناهجویان بدبخت افغانستان، گروه‌های افراطی را هدف قرار دهد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا