شعارهای میانخالی غنی؛ دیشب هزارهها و شیعیان قتل عام شدند؟
حال باید از غنی پرسیده شود که چگونه و در حالیکه بهخاطر جشن استقلال کمربندهای امنیتی شدیدی در شهر کابل ایجاد شده، یک حمله کننده انتحاری به سادگی در یک محفل عروسی مواد همراهش را منفجر میکند و جمع کثیری از شهروندان کشور را که اکثریت آنها را هزارهها و شیعیان تشکیل میدهد قربانی میکند.
درست ساعاتی پس از سخنرانی اشرف غنی در تجمع قوم شریف هزاره در خیمه لویه جرگه، حمله خونین انتحاری در ساحه حوزه ششم شهر کابل در یک محفل عروسی به وقوع پیوست که در نتیجه ۲۶۵ تن به شمول زنان و کودکان کشته و زخمی شدند.
غنی در این تجمع کمپاینی خود گفته بود: هزاره بودن در افغانستان جرم نیست بلکه افتخار است و اگر روزی هزارهای مورد ظلم و تهدید واقع شود من آن روز هم هزاره و هم شیعه خواهم بود.
حال باید از غنی پرسیده شود که چگونه و در حالیکه بهخاطر جشن استقلال کمربندهای امنیتی شدیدی در شهر کابل ایجاد شده، یک حمله کننده انتحاری به سادگی در یک محفل عروسی مواد همراهش را منفجر میکند و جمع کثیری از شهروندان کشور را که اکثریت آنها را هزارهها و شیعیان تشکیل میدهد قربانی میکند.
نمونههای دیگری نیز از قربانی شدن هزارهها و شیعیان در ۵ سال حکومت وحدت ملی وجود دارد که بهخاطر عدالتخواهی و ظلم صدای خود را بلند کرده بودند، اما تروریستان گلوی آنها را بریدند.
در دوم اسد سال ۱۳۹۵ هزاران تن از هزارهها بهخاطر فیصله حکومت در خصوص انتقال برق از مسیر سالنگ و تبعیض، دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات تحت شرایط امنیتی شدید و هشدار دولت مبنی بر برخورد جدی با کارمندان دولتی که در این تظاهرات شرکت کنند و در صورت بروز هرگونه آشوب، رهبران جنبش را دستگیر میکند برگزار شد.
این تظاهرات در حالی برگزار شد که دولت در مسیر تظاهرات اقدام به قرار دادن کانتینرها کرده بود و تظاهرات کنندگان خواستار عدالت و انتقال برق از مسیر اصلی آن -بامیان- شدند. در جریان برگزاری تظاهرات اعضای جنبش روشنایی با پاک کردن مسیر تظاهرات و اهدای گل به پولیس مدنیت خود را نشان دادند.
با این حال، حوالی ساعت ۲:۳۰ هنگامی که تظاهرات کنندگان در چوک دهمزنگ تجمع کرده بودند و در حال ایجاد محلهایی برای تحصن نامحدود بودند، حمله تروریستی در بین معترضان به وقوع پیوست که در نتیجه حدود ۸۶ تن جان باختند و بیش از ۲۳۰ تن دیگر زخمی شدند.
همچنین حوالی ساعت ۱۲:۲۰ ظهر روز دوشنبه اول قوس سال ۱۳۹۵ یک فرد انتحاری عزاداران اربعین حسینی را در مسجد باقرالعلوم در منطقه چهارقلعه چهاردهی دارالامان از مربوطات حوزه ششم امنیتی شهر کابل هدف قرار داد.
در این حمله تروریستی دستکم ۳۰ تن کشته و ۴۰ تن دیگر زخمی شدند.
در همین حال، در ۲۷ میزان سال ۱۳۹۶ حوالی ساعت ۵:۳۰ دقیقه شام یک عامل انتحاری خود را در بین نمازگزاران مسجد امام زمان (عج) غرب کابل منفجر کرد.
منابع اعلام کرده بودند که در این حمله تروریستی ۲۲ تن کشته و بیش از ۴۰ تن دیگر زخمی شدند.
این حملات آغاز و پایان ماجرا نبود، دهها حمله تروریستی دیگر در مکانهای مختلف بهویژه در غرب کابل به وقوع پیوست و هزاران تن که اکثریت آنرا هزارهها و شیعیان تشکیل میداد، قربانی شدند و اما ارگ ریاست جمهوری همچنان با صدور اعلامیههایی این حملات را محکوم کرد و دیگر هیچ. نه امنیت بهبود یافت و نه به قربانی شدن هزارهها نقطه پایان گذاشته شد.
اشرف غنی چگونه میگوید که اگر روزی هزارهای مورد ظلم و تهدید واقع شود من آن روز هم هزاره و هم شیعه خواهم بود، در حالیکه هزاران تن از هزارهها برای تحقق عدالت صداهای خود را بلند کرده بودند، با کانتینرها جلو اعتراض مسالمتآمیز آنها گرفته شد.
چگونه این شعارها را بر زبان جاری میکند در حالی که صدها تن با اشتراک در مراسم عروسی میخواستند یکجا شدن دو گل نوشگفته را جشن بگیرند، اما به عزا نشستند و تعدادی از آنان قربانی شدند.
چگونه باید باور کرد که این شعارهای غنی جنبه عملی به خود میگیرد در حالی که دهها تن برای اجرای فرمان پروردگار شان به مسجد رفته بودند و در حالت سجده قربانی اعمال تروریستی تروریستان شدند. مگر این اقشار شهروندان این کشور نبودند؟ آیا آنان هزاره و شیعه نبودند؟
متأسفانه باید گفت که حکومت وحدت ملی در رأس محمد اشرف غنی در ۵ سال گذشته هیچ طرحی مبنی بر بهبود وضعیت امنیتی و کوتاه شدن دست تروریستان نداشته است و برعکس نا امنی بهگونه بیسابقه گسترش یافت و تروریستان توانستند مکانهای مختلف شیعهنشین را هدف قرار دهند.
باید گفت که با شعارهای میانخالی نمیشود امنیت را تأمین کرد. همانطور که بارها گفتهایم آزموده را آزمودن خطاست، نمیشود با تیم انتخاباتی حاکم در ارگ به آینده افغانستان امید وار بود.