بر بنیاد گزارشها، شاخههایی از شبکه القاعده در شمال و شرق افغانستان سرگرم مانورهای نظامیاند.
جماعت امام بخاری و تحریک ازبکستان از شاخههای وابسته به القاعده هستند که اعلام کردهاند فعالیتهای شان را در برخی ولایتهای شمال و شرق افغانستان آغاز کردهاند.
گروههای یادشده، این خبر را با پخش یک ویدیو اعلام کردهاند.
وزارت دفاع میگوید که اگرچه بسیاری از جنگجویان این گروه نابود شدهاند؛ اما دهها جنگجوی جماعت امام بخاری و تحریک ازبکستان در ولایتهای فاریاب، سرپل و قندوز فعالیت دارند.
جنرال محمد رادمنش، از سخنگویان وزارت دفاع، گفت: این گروهها در نوار مرزی جنوب و در مناطقی از فاریاب، سرپل و همچنین در قندوز که تعداد زیاد آنان سرکوب شدند، وجود داشتند.
در همین حال، پتراس آستریویشس، عضو پارلمان اروپا گفته است: داعش و القاعده، گروههای تروریستی جهانی هستند؛ دو گروهی که برای مردم افغانستان خیلی خطرناک به شمار میروند.
تحلیلگران میگویند که حضور و نفوذ گروههای منسوب به شبکه تروریستی القاعده در شمال، به احتمال قوی، ناشی از دو عامل درونی و بیرونی متفاوت است.
عامل درونی این رویداد، ریشه در رقابتها و خصومتهای جاری میان گروههای مختلف تروریستی از جمله داعش و القاعده دارد. اگرچه داعش به لحاظ سازمانی، شاخهای جداشده از القاعده به حساب میآید؛ اما به دلایل گوناگونی، این گروه در تقابل با القاعده قرار دارد و در سوریه و عراق و حتی افغانستان، نشانههای زیادی از رویارویی این دو گروه تروریستی، وجود دارد.
در سوریه، جبهه«نصرت» که اینک به فتحالشام تغییر نام داده، از شاخههای پرقدرت منسوب به شبکه القاعده است که افزون بر ارتش سوریه و متحدان آن با چند گروه تروریستی دیگر از جمله داعش نیز در حال نبردهای سخت و خونین است.
در افغانستان نیز از آنجایی که القاعده متحد دیرین گروه طالبان به حساب میآید و از جانب دیگر، داعش به تلاشهای اولیه گروه طالبان بهمنظور احترامگذاشتن به قلمروهای سلطه و نفوذ این گروه، پاسخ منفی داد و در عرصه میدانی نیز رسماً با جنگجویان طالبان و ازبکها، اعراب، چچنیها و پاکستانیهای همسو با طالبان و القاعده، در برخی مناطق درگیر شد، این دو سازمان تروریستی، رویاروی همدیگر قرار دارند.
با این حساب، به باور اغلب تحلیلگران، دستکم یکی از انگیزههای فعالیت گروههای تروریستی وابسته به القاعده در شمال، به احتمال زیاد، تلاش رهبران این شبکه بهمنظور رقابت و رویارویی با داعش و جلوگیری از فتح قلمروهای تازه از سوی این جریان تروریستی در افغانستان میباشد.
این در حالی است که اخیراً گزارشهایی از تشدید فعالیت داعش در برخی مناطق شمالی نیز مخابره شده است. به عنوان نمونه، در تازهترین مورد، روز گذشته، افراد منسوب به داعش در یکی از روستاهای ولایت شمالی جوزجان، یک فرمانده محلی، همسرش و ۹ تن از شبه نظامیان تحت فرمان او را به رگبار بستند.
با توجه به این امر، یکی از اهدافِ آغاز فعالیت گروههای وابسته به القاعده در شمال، احتمال انتقال این پیام به داعش است که القاعده به عنوان رقیب و هماورد جدی این گروه، هنوز زنده است و میتواند در برابر سلطه و نفوذ داعش در شمال، چالش ایجاد کند.
دومین و شاید مهمترین عامل اعلام ظهور و فعالیت گروههای مرتبط با القاعده در شمال، عامل بیرونی است؛ عاملی که در یک کلیت کلانتر، به پروژه انتقال سازمانیافته ناامنیها به شمال، مرتبط است.
از این منظر، کارگزاران این ایده، با استقرار گروههای تروریستی ازبکتبار که به لحاظ تباری و زبانی به آسانی میتوانند با ساکنان محلی، ارتباط برقرار کنند، در تلاشاند تا به سرعت، هستههای ناامنی و ترور را به سراسر منطقه، تسری و گسترش دهند و به این ترتیب، مراحل اجرایی پروژه انتقال سازمانیافته ناامنیهای ناشی از فعالیت گروههای تروریستی را در شمال تسریع ببخشند.
از این منظر، برای کسانی که در صدد پیادهکردن پروژه ناامنسازی شمال هستند، هیچ تفاوتی میان داعش و القاعده و سایر نسخههای تروریزم بینالمللی وجود ندارد؛ زیرا هدف اصلی در این میان، تبدیل شمال به جولانگاه تروریزم بینالمللی است و البته بدیهی است که انتظار نمیرود ابعاد و دامنههای این پروژه، صرفاً به شمال افغانستان، محدود بماند؛ بلکه بر بنیاد ارزیابیها، هدف اصلی، گسترش و اشاعه ناامنیهای ناشی از فعالیتهای تروریزم بینالمللی، از طریق شمال افغانستان به آسیای میانه، حوزه قفقاز و مرزهای روسیه است.
با این حال، تردیدی وجود ندارد که گسترش فعالیتهای داعش، القاعده و هر گروه تروریستی دیگر، خطری آنی و مستقیم برای مردم و دولت افغانستان است و به همین جهت، انتظار میرود دولت با استفاده از تمامی امکانات و زمینهها از جمله استفاده از تجارب، نفوذ و اقتدار محلی و وجهه و جایگاه مردمی فرماندهان قدرتمند مجاهدین در شمال، طرحهای عملی و عاجل را برای مهار و مقابله با این خطر فراگیر ضد امنیتی، بهره بگیرد.
نویسنده: علی راحل