ضرورت وحدت احزاب و ریاست جمهوری در روند صلح
دیده میشود که رییس جمهور غنی دچار یک تناقضگویی شده است. یک روز میگوید که کلید صلح در پاکستان است و روز دیگر میگوید که کلید صلح در افغانستان است. زیرا، طرح و نقشه صلح در اختیار حکومت است.
این روزها دیده میشود که هیچ اجماع در روند صلح با گروه طالبان در افغانستان وجود ندارد. چند روزی است که محمد اشرف غنی رییس جمهور کشور و حلقات سیاسی این پرسش را مطرح میکنند که « کلید صلح» کجا است و کجا نیست؟
ریاست جمهوری و حلقات سیاسی هنوز پاسخ این پرسش را نیافتهاند که واقعاً کلید کجا است.
گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی به این باور است که کلید صلح در ارگ نیست و ارگ میکوشد که جنگ ادامه پیدا کند.
دیده میشود که رییس جمهور غنی دچار یک تناقضگویی شده است. یک روز میگوید که کلید صلح در پاکستان است و روز دیگر میگوید که کلید صلح در افغانستان است. زیرا، طرح و نقشه صلح در اختیار حکومت است.
حکومت وحدت ملی به رهبری اشرف غنی و داکتر عبدلله باید در روند صلح که یک روند ملی است، تمام کاستیهایش را بر طرف کند تا در این پروسه به طور باید و شاید ظاهر شود. شوربختانه تا این جای کار این طور نبوده است.
روند گفتوگو با گروه طالبان به منظور پایان جنگ یک پروسه ملی و جدی است. در این پروسه اگر از جانب افغانستان اشتباهی صورت بگیرد ممکن است پیامد خطرناک تر از ادامه این جنگ باشد.
اکنون حرف اساسی این خواهد بود که وحدت ما کلید صلح است. از سخنان زلمی خلیلزاد نماینده ارشد وزارت خارجه امریکا در پروسه صلح معلوم میشود که میان حکومت و احزاب سیاسی در روند صلح اختلاف وجود دارد. خلیلزاد در این مورد به گونه غیر مستقیم هشدار نیز داده است.
شخص رییس جمهور غنی هرگاه در باره صلح چیزی میگوید تاکید میکند که در افغانستان اجماعی برای صلح شکل گرفته است. از جانب دیگر احزاب سیاسی نیز چنین میگویند. ولی در واقعیت امر دیده میشود که چنین نیست و هیچ گونه توافق نظری وجود ندارد.
حالا که گروه طالبان و ایالات متحده امریکا به این نتجیه رسیدهاند که جنگ جاری را از در مذاکره و تفاهم به صلح تبدیل کنند، حکومت افغانستان با احزاب سیاسی اختلاف نظر دارند. ادامه این وضعیت بدون شک به زیان افغانستان است.
روند مصالحه با گروه طالبان زمانی برای ما نتیجه خواهد داد که هیچ کشمکشی میان حکومت و احزاب سیاسی وجود نداشته باشد. حکومت و احزاب سیاسی هیچ کدام به تنهایی قادر نیست از این پروسه به سود افغانستان نتیجه بگیرد.
اگر قرار باشد که احزاب با طالبان داخل گفتوگو شوند، مشروعیت نهاد دولت و حکومت زیر سوال خواهد رفت. درست است که حکومت وحدت ملی یک حکومت توافقی است، اما غیر مشروع خواندن آن از جانب نیروهای سیاسی کمکی بزرگ به باور طالبان خواهد بود.
طالبان حاضر نیست با حکومت گفتوگو کند. غیر مشروع خواندن حکومت از جانب طالبان تنها به حکومت کنونی خلاصه نمیشود. برای طالبان کنفرانس« بن » و افغانستان پس از آن مشروعیت ندارد.
یکی از خواستههای اساسی طالبان خروج نیروهای خارجی از خاک افغانستان است. تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان حضور داشته باشند، حکومت برای آنها مشروعیت نخواهد داشت. حکومت وحدت ملی یا هر نوع حکومت دیگر.
متاسفانه احزاب سیاسی که نسبت به عملکرد اشرف غنی بدبین هستند، حکومت فعلی را غیر مشروع عنوان میکنند. وقتی احزاب سیاسی چنین تعریفی از حکومت داشته باشند، از طالبان چطور انتظار داشته باشیم که حکومت را مشروع بخوانند.
احزاب سیاسی یک چیز را فراموش کردهاند که حکومت تنها به شخص آقای اشرف غنی خلاصه نخواهد شد. مخالفان سیاسی ریاست جمهوری میتوانند بدون غیر مشروع خواندن حکومت از رییس جمهور انتقاد نمایند. در نظامهای دمکراتیک این طبیعی است.
احزاب میتوانند به عنوان نیروی اپوزیسیون از کجیهای حکومت ایراد بگیرند.
با این وجود، افکار عمومی کشور توقع دارد که احزاب سیاسی و حکومت زیر یک چتر جمع شوند و در روند صلح پیش بروند.
از اختلاف احزاب سیاسی و حکومت در روند صلح به شمول طالبان قدرتهای منطقه نیز سود میبرند. چند کشوری است که دوست ندارند اجماعی برای صلح در افغانستان شکل بگیرد.
به باور نویسنده، اختلاف نظر حکومت و احزاب سیاسی در روند صلح نباید معطوف به کسب قدرت باشد. احزاب سیاسی اشرف غنی را متهم میکند که در پی سوء استفاده از روند صلح برای دوباره به قدرت رسیدن است و ریاست جمهوری احزاب سیاسی را متهم میسازد که به دنبال فروپاشی حکومت و شکلگیری اداره موقت است.