اسلایدشوافغانستانتحلیل

طالبان با سلاح خارجی‌ها و حمایت ارگ می‌جنگد


چند سالی است که حکومت تلاش‌هایی را برای صلح و ادغام مخالفان مسلح دولت، در نظام انجام می‌دهد ولی تمام تلاش‌های دولتمردان کشور تاکنون از سوی طالبان رد شده و آن‌ها همچنان بر طبل جنگ و وحشت‌آفرینی خویش کوبیده‌اند. حمله امروزی طالبان بالای فرماندهی پولیس ولایت پکتیا نشان می‌دهد که این گروه تندرو همچنان به حمله و تهاجم بالای مراکز مهم امنیتی در مرکز و ولایت‌های کشور ادامه داده و کوچک‌ترین وقعی به تلاش‌های صلح حکومت نمی‌گذارند. موضع‌گیری‌های اخیر گروه طالبان در پیوند به حملات انفجاری، این گمانه‌زنی را تشدید کرده بود که این گروه تغییر ماهیت داده و آماده‌گی می‌گیرد که از یک گروه تروریستی به یک جریان سیاسی ضد حکومت مبدل شود. برادر خطاب کردن‌های رییس‌جمهور کرزی طالبان و تقسیم‌بندی این گروه به طالبان خوب و بد نیز این گمان را تقویت می‌کرد که دست‌کم جریان‌هایی از درون طالبان آماده می‌شوند تا در یک روند سیاسی حل شده و وارد سیاست در کابل شوند، ولی انجام حملات گسترده تهاجمی، انتحاری و انفجاری بالای نهادهای دولتی و ملکی از سوی طالبان، تمام آن گمان‌ها را نقش برآب کرده و واضح ساخت که طالبان تاهنوز ماهیت ضد دموکراسی خویش را حفظ کرده‌اند و باوری به مذاکرات سیاسی ندارند. آنچه در تقویت حملات تهاجمی طالبان بالای نهادهای امنیتی کشور نقش اساسی دارد، نبود یک تعریف مشخص و مدلل از این گروه در دوکتورین سیاسی- نظامی حکومت از یک‌سو و مواضع ضد و نقیض سران حکومت از سوی دیگر است. چه طالبان با بهره‌برداری از نبود نوع مشخص مقابله حکومت با خودشان به حمله می‌پردازند و جرئت بیش‌تر پیدا می‌کنند. دیدگاه‌های قومی در برابر طالبان نیز تبدیل به نقطه قوتی دیگر برای طالبان شده است. آن‌ها به خوبی آگاه هستند که در داخل حکومت کسانی حضور دارند که رابطه قومی را برتر از هرنوع سیاست و منفعت ملی دانسته و در برابر این گروه عاطقه قومی شان مانع از سرکوب شدید و نابودی صد در صدی آن‌ها می‌شود. نمونه‌های زیادی از نبود دوکتورین سیاسی-نظامی حکومت و برخورد قومی سران بلندپایه نظام در برابر آن‌ها وجود دارد. حکایت احضار جنرال داوود داوود فرمانده پیشین پولیس شمال از سوی حامد کرزی به ارگ و متهم‌شدنش از سوی حکومت مرکزی به نسل‌کشی پشتون‌ها در بغلان و کندز مشهورتر از آن است که نقل شود. همچنان در حکومت وحدت ملی عملیات‌های جنرال دوستم در شمال به نسل‌کشی تعبیر شده و نه تنها مانع از نابودی طالبان در شمال شد که برعکس باعث تقویت پایگاه‌های آن‌ها در مناطقی از ولایت‌های فاریاب و سرپل گشت. سخنان سران بلندپایه حکومتی در مصاحبه‌ها و سخنرانی های‌شان در رابطه به طالبان باعث تقویت آن‌ها در میان توده‌های روستایی شده و روند سربازگیری را برای‌شان آسان کرده است. مصاحبه رییس‌جمهور پیشین کشور با یک رسانه خارجی که در آن طالبان را فرزندان راستین این کشور خوانده بود، نمونه‌ای است از حمایت معنوی و عرق قومی حکومتی‌ها از این جریان تروریستی. حالا با توجه به مطالب بالا طالبان مهمات و پول را از منابع خارجی و حمایت مردمی را از حلقاتی در ارگ ریاست‌جمهوری دریافت کرده و دست به حمله‌های تهاجمی گسترده بالای نهادهای حکومتی و ملکی می‌زنند. بازنده این جنگ بدون شک دموکراسی نوپای شکل گرفته در یک دهه اخیر در کشور است.
ظاهر شکوهمند-خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا