آخرین اخبارافغانستانتحلیلترجمهسیاست

طا-لبان ۲٫۰؛ قوی‌تر یا حرکت به سمت فروپاشی

این مطلب به تجزیه و تحلیل اختلافات داخلی در درون طا-لبان می‌پردازد تا پیامدهای تثبیت مجدد قدرت از سوی امیر در حوزه‌های مرتبط با سیاست و در سرکوب مخالفان، در مورد اختلافات سنتی بر سر جناح‌های قندهاری و کابل را درک کند. با ترسیم ایجاد به اصطلاح «امارت دوم» و با تأکید بر تشکیل کابینه و مسئله حقوق زنان، این مطلب تلاش می‌کند دریابد که چگونه دعوا بر سر قدرت در تصمیم‌گیری این گروه ظاهر می‌شود. این‌که آیا تفاوت‌ها به اندازه کافی قوی هستند که ثبات طا-لبان را تقلیل دهد

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

مقدمه

سقوط کابل ضربه بزرگی به ایالات متحده و متحدانش بود، زیرا تلاش‌های بازسازی و ابتکارات ظرفیت‌سازی آن‌ها به نتیجه نرسید. تجربه اولین حکومت طا-لبان (۱۹۹۶-۲۰۰۱) این نگرانی را در مورد بازگشت این گروه به تعهداتش به توافق‌نامه دوحه و تداوم حکومت سرکوبگرانه به وجود آورد. در نتیجه، هرگونه پیشرفتی که در دو دهه گذشته صورت گرفته بود خنثی شد. در همان زمان، برخی از تحلیلگران انتظار داشتند که «طالبان ۲٫۰» با فشارهای بین‌المللی از طریق محاصره مالی و انزوای سیاسی که احتمالاً تمایلات افراطی آن‌ها را رام می‌کند، کم‌تر خشن باشد. با این حال، در ماه‌های بعدی این گروه سیاست‌های خود را در مورد زنان و دختران، آزادی مطبوعات، مسایل حکومتی، اقلیت‌های قومی و استفاده از خشونت نشان داد.

شکست‌ناپذیری ظاهری این گروه پس از بازگشت به قدرت، خیلی زود سوالاتی را در مورد مشکلات انتقال از یک شورش به دولت، توانایی برای اداره افغانستان به عنوان یک دولت مدرن و ساختار سازمانی این گروه و قدرت ایجاد کرد. امارت اسلامی افغانستان (IEA) یک کشور فقیر را که در بحران اقتصادی غرق شده بود و کمک‌های خارجی کمی دریافت می‌کرد، تصرف کرد. دو سال بعد، این مشکلات دوچندان شده است. با این حال، به نظر می‌رسد که طا-لبان این بار با تعامل دیپلماتیک رو به رشد خود با چین، ایران، روسیه و سایر کشورها، حتی در غیاب به رسمیت شناختن قانونی، در موقعیت بهتری قرار دارد. سفارت‌های افغانستان در حدود ۱۴ کشور اکنون مقامات طا-لبان را در دست دارند. در حالی که تهدید تروریستی داعش خراسان (ISKP) همچنان ادامه دارد، جبهه مقاومت ملی (NRF) نتوانسته مخالفت قوی نشان دهد. به‌رغم تحریم‌ها و کاهش کمک‌ها، همراه با سرزنش عمومی برای اقداماتش، این گروه از بررسی مجدد موضوعات مورد مناقشه خودداری کرده است.

در سپتمبر ۲۰۲۱ یک کابینه کاملاً مردانه تحت سلطه پشتون‌ها شروع به کار کرد. هدف این گروه ناپدید کردن زنان از زندگی عمومی بود. در حالی که در ابتدا گفته می‌شد این محدودیت‌ها موقتی بوده‌اند، اما زنان همچنان نتوانسته اند به حقوق خود دسترسی داشته باشند و ادامه سیاست‌های تبعیض‌آمیز طا-لبان باعث عقب‌گرد پیشرفت‌های دو دهه اخیر این کشور شده است.

این مطلب به تجزیه و تحلیل اختلافات داخلی در درون طا-لبان می‌پردازد تا پیامدهای تثبیت مجدد قدرت از سوی امیر در حوزه‌های مرتبط با سیاست و در سرکوب مخالفان، در مورد اختلافات سنتی بر سر جناح‌های قندهاری و کابل را درک کند. با ترسیم ایجاد به اصطلاح «امارت دوم» و با تأکید بر تشکیل کابینه و مسئله حقوق زنان، این مطلب تلاش می‌کند دریابد که چگونه دعوا بر سر قدرت در تصمیم‌گیری این گروه ظاهر می‌شود. این‌که آیا تفاوت‌ها به اندازه کافی قوی هستند که ثبات طا-لبان را تقلیل دهد.

از شورش تا حکومت: ایجاد «امارت دوم»

فروپاشی و جناح‌گرایی

با توجه به درجه‌ای از تمرکززدایی و انعطاف‌پذیری در نحوه ساختار طا-لبان و نحوه عملکرد مقامات، این گروه در طول تاریخ به فروپاشی تمایل نشان داده است. از نظر واتکینز، تحلیل‌گر مسایل سیاسی, پراکندگی مظهر یا پیامد جناح‌گرایی است. یک گروه می‌تواند جناح‌بندی شود اما همچنان منسجم و استراتژیک باشد. این امر خود ماهیت حکومت کنونی طا-لبان را توضیح می‌دهد.

رهبری طا-لبان از پایگاه اصلی روحانیت که متشکل از امیرالمومنین و پس از آن معاون رهبر، سایر افسران اجرایی، شورای رهبری یا شورا و کمیسیون‌های تخصصی و شورای عالی‌رتبه علما، شکل گرفته است. در دهه پس از تهاجم ایالات متحده، زمانی که طا-لبان مجدداً سازماندهی شدند و شورشی را علیه نیروهای ایالات متحده و ناتو به راه انداختند، این گروه ساختار چندمرکزی را اتخاذ کرد. اندکی پس از آن، اختلافات در مورد مسایل جانشینی و موضع این گروه در مورد توافق صلح با «دشمن» پدیدار شد.

طا-لبان سه جناح دارد

شبکه حقانی، جناح سیاسی به رهبری ملا عبدالغنی برادر و جناح نظامی با نمایندگی ملا محمد یعقوب و ملا عبدالقیوم ذاکر. در سال ۲۰۰۷، شورای میران شاه (شبکه حقانی) و شورای پیشاور خودمختاری خود را از شورای کویته اعلام کردند. در سال‌های ۲۰۱۵-۲۰۱۶، آن‌ها تحت شورای کویته فعالیت می‌کردند، اما متعاقباً، در سال ۲۰۱۷، با پیچیده‌تر شدن طا-لبان از نظر سازمانی، شوراهای مختلف دوباره از هم جدا شدند. شوراي شمال و شورای رسول پس از سال ۲۰۱۷ در كنار شورای كويته ظهور كردند.

از آنجایی که طا-لبان در سال ۲۰۲۱ قدرت را دوباره به دست آورد، انتقال آن از یک شورش به یک حکومت، اختلافات موجود بین جناح‌های مختلف را تشدید کرد.

تشکیل کابینه

طا-لبان پس از تسلط بر کاخ ریاست جمهوری در کابل، هرگونه امید به تفاهم میان‌افغانی را از بین بردند. در ۷ سپتمبر ۲۰۲۱، امارت اسلامی افغانستان تشکیل یک «دولت موقت» را اعلام کرد که منجر به پرسش‌هایی در مورد رهبری و حکمرانی شد. کابینه موقت که پس از سه دور انتصاب مقامات ارشد تشکیل شد، متشکل از مردان پشتون است که اکثر آن‌ها فارغ تحصیلان مدارس پاکستان هستند و هیچ نماینده‌ای از گروه‌های اقلیت یا زنان ندارند.

تاکید مجدد بر اقتدار امیر همچنین به عنوان پاسخی از سوی رهبران ارشد این جنبش تلقی می‌شد که تا آن زمان به نظر می‌رسید هیچ حرفی در سیاست‌گذاری نداشتند. حمله به حقوق زنان با ممنوعیت دسترسی زنان به دانشگاه‌ها و کار در سازمان‌های غیردولتی ملی و بین‌المللی ادامه یافت. در حالی که مقامات سازمان ملل و طا-لبان به تفاهم رسیدند تا بخش‌های بهداشت و آموزش را از این ممنوعیت مستثنی کنند، تصمیم نهایی نشان‌دهنده بی‌توجهی به امکان استفاده کامل از کمک‌ها و سایر خدمات بشردوستانه توسط طا-لبان بود. این گروه پیوسته از این الحاقیه – «در چارچوب قوانین اسلامی» و «بر اساس شرع» برای توجیه سیاست‌هایش بدون بیان روشنی از معنای واقعی آن در عمل استفاده کرده است.

موسسه رند پیام‌های این گروه را در مورد حقوق آموزشی زنان و نقش کشورهای غربی، با هدف درک این‌که آیا تفاوت‌هایی در توییت‌های پشتو/دری، عربی و انگلیسی وجود دارد، تجزیه و تحلیل کرده است. در حالی که توییت‌های پشتو بر اهمیت قرار دادن حقوق زنان در چارچوب اصول اسلامی تأکید می‌کرد، توییت‌های انگلیسی زبان بر اهمیت کمک‌های خارجی تأکید می‌کردند و از آرمان‌های غربی انتقاد می‌کردند. این گزارش همچنین به این امکان اشاره کرد که این گروه محتوای خود را در مورد مسایل خط‌ مشی فردی برای گروه‌های خاص، بدون توجه به تضادها، تنظیم می‌کند. شاخه رسانه‌ای این گروه دو روایت را به صورت موازی طرح می‌کند: یکی برای جلب رضایت مخاطب بین‌المللی و دیگری خوشحالی نسبت به خشونت و تخریب. این پیام‌های متناقض و رویکرد استراتژیک به پیام‌رسانی عمومی که این گروه متناسب با نیازهای خود اتخاذ کرده است منجر به درک اغراق‌آمیز از تفاوت‌های درون گروه می‌شود – یعنی در حالی که پیام‌های عمومی این گروه تفاوت‌ها را نشان می‌دهد، اما به اندازه‌ای عمیق نیستند که انسجام این گروه را خدشه دار کند.

تسلط قندهاری‌ها و آینده افغانستان

بر اساس توییت‌های مقامات ارشد طا-لبان، امیر سه مسئولیت دارد: تعیین اولویت‌های سیاست و حفظ انسجام; تعیین مقامات دولتی و هدایت روحی گروه.

در جولای ۲۰۲۲، قانون جدید قدرت آخوندزاده را برای نظارت بر همه احکام بیشتر تثبیت کرد و به او قدرت داد تا احکام سایر وزرا را رد و در عین حال اطمینان حاصل شود که امر او توسط همه تأیید می‌شود. در کنار دفتر اداری نخست‌وزیر که طا-لبان پس از سقوط جمهوری نام آن را مجدداً نام‌گذاری کردند، دفتر اداری امیر نیز در قندهار پدید آمد.

حداقل از سال ۲۰۱۵ به این سو، دفتر امیرالمومنین منشأ اختلافات شده است. از زمانی که این گروه دوباره قدرت را به دست آورد، امیر در قندهار زندگی می‌کند و گزارش‌ها حاکی است که او مخالفان را نادیده می‌گیرد و به شدت تمایلی به گفت‌وگو با رهبران طا-لبان ندارد. در تغییر شیوه‌های گذشته، او گهگاه در انظار عمومی ظاهر می‌شود، مانند تعیین یک مقام محلی یا حضور در جرگه‌ها. هدف این حضورهای عمدی عمومی برای جلوگیری از طلسم‌های طولانی ناپدید شدن است، که قبلاً گمانه‌زنی‌هایی را در مورد مرگ رهبر ایجاد کرده بود. چنانچه در ماه می ۲۰۱۷ ایجاد کرده بود.

علاوه بر این، امیر چندین تصمیم کابینه را رد و از موضوع حقوق زنان عقب‌نشینی کرده است. از اگست ۲۰۲۱ به این طرف، جمع‌آوری مالیات و درآمد در داخل این کشور نیز با برچیدن مسیرهای قاچاق و هدایت تجارت از طریق نقاط بازرسی مرزی به شدت متمرکز و منظم شده است. این کار برای اطمینان از اینکه پول به خزانه مرکزی می‌رسد و شبکه‌های حمایتی فرماندهان محلی دیگر قابل دوام نیست، انجام شده است. این بازنگری در اقتصاد سیاسی کشور در تضاد با گزارش‌های مربوط به شکاف‌های داخلی در این گروه تلقی می‌شود. همچنین به تازگی گزارش‌هایی در مورد تلاش امیر برای ایجاد نیروی نظامی منتشر شده است.

با این حال، مواردی از تغییر کابینه وجود داشته است. به گفته واتکینز، بسیاری از مقامات ولایتی و محلی اغلب جابجا می‌شدند. در آغاز سال ۲۰۲۱، عبدالمنان عمری وزیر کار و امور اجتماعی، با محمد عیسی سعدی جایگزین شد. وزرای فعلی در وزارتخانه‌های آموزش عالی، توسعه شهری و زمین، معاونت و فضیلت و مدیریت بلایا نیز تغییر و تبدیل شدند. امیر، ملا محمد نصیر آخوند را به عنوان وزیر دارایی و ملا عبدالقاهر ادریس را به عنوان معاون وزیر دارایی منصوب کرد، و در این اواخر، ملا عبدالکبیر به عنوان نخست‌وزیر موقت منصوب شد.

نتیجه‌گیری

انس حقانی یکی از رهبران ارشد امارت اسلامی و پسر جلال الدین حقانی، در پست اخیر خود در پلتفرم X (توئیتر سابق)، با اشاره به شبکه حقانی، حضور یک «شبکه» جداگانه در افغانستان را رد کرد. این امر در پاسخ به اظهارات کمیساریای عالی تازه منصوب شده بریتانیا در پاکستان بود که حضور شبکه حقانی را در داخل افغانستان در رده‌بندی مشابه با دیگر گروه‌های تروریستی برجسته کرد و آن را متمایز از طا-لبان قرار داد. لفاظی تدافعی بیان شده توسط حقانی بر اهمیت این که امارت اسلامی باید به عنوان رهبری واحد تلقی شود، تأکید می‌کند. از زمان به دست گرفتن قدرت در سال ۲۰۲۱، این گروه با اولویت دادن به انسجام داخلی مشغول بوده است، حتی اگر تلاش برای اتحاد باعث بدتر شدن چشم‌انداز آن در مقابل جامعه بین‌المللی شود.

در دو سال گذشته، طا-لبان در حال گذار از یک شورش به یک دولت ابتدایی بوده است. این گروه در ابتدا دچار تزلزل شد و برای کنترول و اداره کشور تلاش کرد. تاخیر در تشکیل کابینه نیز سوالاتی را ایجاد کرد. دو سال پس از تشکیل آن، سخنگوی این گروه انتصابات کابینه را موقتی و سیاسی دانست و از آمدن کابینه دایمی با افراد فنی بیشتر اطمینان داد. اما همان‌طور که در بخش اول بحث شد، شعله‌ور شدن بالقوه اختلافات داخلی و پویایی قدرت در داخل این گروه باعث انتقال به یک کابینه دایمی می‌شود، زیرا کابینه موجود نیاز به بازنگری دارد.

پشت سر گذاشتن مسئله آموزش زنان باعث شد جلوه متفاوتی از شکاف درون جنبش را مورد توجه قرار دهد – اعطای مجدد قدرت توسط امیر. بسیاری از اعضای ارشد طا-لبان علناً مخالفت خود را با این تصمیم بیان کردند. با این حال، اختیارات امیر هنوز هم مطلق تلقی می‌شود. در حالی که فاصله نسبی اولی از سیاست از لحاظ تاریخی در میان صفوف مثبت تلقی شده است، اما مرکز قدرت در کابل به گونه‌ای منفی توصیف شده است، همراه با سوء‌ظن به «تأثیر فاسد و گناه‌آلود» آن.

حتی اگر سخنگو این نکته را برای اطمینان خاطر بیان کرده باشد مبنی بر این که پایتخت به این زودی‌ها به قندهار منتقل نخواهد شد، با این حال، بسیاری از روسا و فرماندهان فرعی وزارتخانه‌ها زمان بیشتری را در آنجا می‌گذرانند.

در حالی که این جنبش در حال حاضر مملو از تفاوت‌های بی‌شمار است – تفاوت‌های ایدیولوژیک، عملی و نحوه مفهوم‌سازی گروه‌های مختلف از امارت اسلامی – اما تحکیم و تقویت قدرت توسط امیر امکان تهدید جدی علیه وحدت این جنبش را دست‌کم در حال حاضر از بین می‌برد.

نویسنده

شیوام شخاوت

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا