آخرین اخباراجتماعاسلایدشوافغانستانگزارش

فریبا: وقتی جسد پسرم را دیدم از هوش رفتم

گزارش از رسول شهزاد- خبرگزاری دید
نامش فریبا است. چادری به سر دارد، می‌گوید خانواده شوهرش اجازه نمی‌دهد که در رسانه‌ها ظاهر شود. او پنج کودک دارد و نان آور خانواده‌اش است. شوهر و فرزند هفت ساله‌اش روز اول حمل سال ۱۳۹۷ خورشیدی در انفجاری که در کارته سخی رخ داد، کشته شد. نامش خدیجه است، هرچند چادری نپوشیده، ولی اجازه نمی‌دهد که عکسش را بگیرم. می‌گوید شوهرش در انفجاری که در مسجد امام زمان در پل خشک رخداد، کشته شده است.
این گزارش روایت درد و اندوه زنی است که عزیزانش را در رویدادهای تروریستی از دست داده و در انتظار تامین عدالت است.

وقتی از فریبا در مورد رویدادی که منجر به کشته شدن شوهر و پسرش شد می‌پرسم، سکوت می‌کند و آه عمیقی می‌کشد و پس از لحظاتی می‌گوید: « من فریبا هستم که شوهر و فرزندم را که حمزه و محمد مهدی نام داشتند، از دست دادم. سه سال گذشته اما نمی‌توانم نبودشان را باور کنم.
فریبا می‌گوید: روز نوروز بود. حمزه شوهرم، صبح زود از من خواست چای صبح را آماده کنم و قرار بود پس از خوردن نان صبح به زیارت سخی برود. ساعت هفت صبح بود که صبحانه را خورد و رفت بیرون. بعد از چند دقیقه کوتاه برگشت و گفت بچه‌ام مهدی جان بیا که برویم زیارت سخی. هر دوی شان با ما خدا حافظی کرده و از خانه بیرون شدند. آن خدا حافظی آخرین خداحافظی او بود. آن‌ها شهید شدند. لباس‌ها نو بر تن کرده بودند و برای زیارت سخی به کارته سخی می‌رفتند که دشمنان کوردل آن‌ها را شهید کردند.

فریبا ادامه می‌دهد: « من خبر نداشتم که انفجار شده، بعد از آن واقعه جان‌سوز کسانی که در محل حادثه بودند، تیلفون شوهرم را جستجو کرده بودند و به شماره‌هایی که در تیلفون بود تماس گرفتند. یکی از آن شماره‌ها از همسایه ما بود. وقتی پاسخ داده، برایش گفته‌اند که صاحب این تیلفون زخمی شده و ما می‌بریمش به شفاخانه علی‌آباد و شما اگر می‌توانید خانواده‌اش را خبر کنید. همسایه ما بعد از شنیدن این حرف می‌رود و برادر شوهرم را خبر می‌کند، برایش می‌گوید که در سرک دانشگاه کابل نزدیک کارته سخی انتحاری شده و حمزه هم به نظرم زخمی شده. برادر شوهرم آمد به خانه ما و خیلی سراسیمه گفت ینگه برخیز که برویم تا شفاخانه علی‌آباد. وقتی این حرف را شنیدم، تمام بدنم سست شد انگار از آسمان به زمین خوردم. از او پرسیدم چی شده؟ خیریت است؟ گفت خیریت است حمزه کمی زخمی شده برخیز که برویم. فوراً حرکت کردیم و نمی‌دانم فاصله خانه تا شفاخانه را چگونه طی کردیم. وقتی به شفاخانه رسیدم. داکتران به ما اجازه دیدن حمزه و پسرم را ندادند. وقتی با ممانعت داکتران مواجه شدم یک باره فشارم پایین رفت و سرم گیج شد. چشم‌هایم هیچ چیز را نمی‌دید. گفتم داکتر صاحب مه زنش هستم باید بیبنمش. یکی از داکتران برادر شوهرم را به گوشه‌ای برد و چند ثانیه همراهش صحبت کرد. وقتی او برگشت رنگ از چهره‌اش پریده بود. گفتم چی شده؟ گفت چیزی نیست تشویش نکن. تیلفونش را گرفت و زنگ زد. نمی‌دانم پشت تیلفون کی بود فقط همان قدر فهمیدم که گفت مسجد بروید ما می‌آییم. وقتی این جمله را شنیدم، پاهایم سست شد چیغ کشیدم و فریاد زدم وای مهدی من. وای شوهرمن. دیگر نمی‌دانم چی شد. وقتی به هوش آمدم خودم را در تخت شفاخانه دیدم باز هم با گریه و التماس گفتم شوهرم و بچه‌ام کجاست. همه می‌گفتند آرام باش. چیزی که خواست خدا بوده شده.
آه سردی کشید و گفت: وقتی مرا به سرد خانه بردند و جسد پسر هفت ساله‌ام را دیدم می‌خواستم بغلش کنم و ببوسمش، بی‌هوش شدم. وقتی به هوش آمدم در مسجد بود و صدای تلاوت قرآن به گوشم آمد و باز رفتم که مهدی‌ام را بیبنم.
بعد از آن روز تاکنون از مهدی‌ام و شوهرم جدا هستم. اولادهایم همیشه گریه می‌کنند و می‌گویند مادر مهدی لالای ما کجا شد پدرم چرا از بولانی پختن نمی‌آید.
او ادامه می‌دهد که حمزه کراچی داشت. کراچی بولانی پزی و هر روز صبح زود می‌رفت سر کار و شب هم دیر خانه می‌آمد. از حمزه ۵ فرزند به جا مانده، چهار دختر و یک پسر که حالا هم سن مهدی شهید شده.
او می‌گوید دختر خردم همیشه گریه می‌کند و می‌گوید مادر پدرم کجاست.
اکنون که روند صلح ادامه دارد، این خانواده و هزاران خانواده دیگر خواستار تامین عدالت هستند؛ عدالتی که قاتلان عزیزان آن‌ها را محکوم به مجازات کند. آن‌ها از دولت می‌خواهند که خون عزیزان شان را قربانی روند صلح نسازد.
فریبا می‌گوید: از دولت خواست ما همین است که عدالت را تامین کند. قاتلان شوهر و پسرم را محکمه کند.
انفجاری که در آن شوهر و پسر خردسال فریبا به شهادت رسیدند، به تاریخ اول حمل سال ۱۳۹۷ در نزدیکی زیارت سخی واقع شد.
وزارت داخله اعلام کرده بود که در این انفجار ۲۶ نفر کشته و ۱۸ نفر دیگر زخمی شده‌اند.
آما وزارت صحت عامه کشور اعلام کرد که ۳۱ نفر در این حمله کشته و ۶۵ نفر دیگر زخمی شده‌اند.

مسئولیت حمله را گروه داعش به عهده گرفت، اما تاکنون هیچ کس به عنوان عامل و طراح این رویداد بازداشت و محکوم نشد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا