قدرتگیری طالبان؛ خطری برای همسایگان افغانستان
اگر طالبان بار دیگر تمایل به میزبانی از القاعده داشته باشند، این امر احتمالاً همین جا ختم نخواهد شد، بلکه از گروههای جهادی دیگر نیز میزبانی خواهد کرد که تمرکز آنها بر کشورهای همسایه یا مناطق مانند آسیای مرکزی، سین کیانگ، ایران یا حتی شمال غرب پاکستان خواهد بود.
رییس جمهور جو بایدن تصمیم گرفته است نیروهای امریکایی را تا ۱۱ سپتمبر سال جاری از افغانستان خارج کند و نظامیان ناتو نیز بدون شک تا این زمان بیرون میشوند. این امکان وجود دارد که دولت ضعیف افغانستان که امریکا از آن حمایت میکند، به نوعی موفق شود قدرت را حفظ کند و تهدید طالبان را عقب بزند. اما متأسفانه این نتیجه خوشحالکننده زیاد محتمل به نظر نمیرسد. با توجه به این، بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان چه تأثیری خواهد داشت؟
همه چیز به هم وابسته است. در واقع اگر طالبان به وعده خود مبنی بر قطع روابط با القاعده عمل کنند، تأثیر بازگشت آنها به قدرت ممکن برای ایالات متحده و غرب بسیار بد نباشد، حتی اگر برای مردم، به ویژه زنان افغانستان وحشتناک باشد. رهبران کهنهکار و باتجربهتر طالبان شاید درک کرده باشند که حفاظت از اسامه بن لادن و القاعده پس از حملات ۹/۱۱ سپتمبر علیه ایالات متحده از خاک افغانستان، چیزی بود که موجب مداخله امریکا و سرنگونی آنها شد. طالبان این خطر را دوباره تکرار نخواهند کرد.
اما اگر طالبان بار دیگر تمایل به میزبانی از القاعده داشته باشند، این امر احتمالاً همین جا ختم نخواهد شد، بلکه از گروههای جهادی دیگر نیز میزبانی خواهد کرد که تمرکز آنها بر کشورهای همسایه یا مناطق مانند آسیای مرکزی، سین کیانگ، ایران یا حتی شمال غرب پاکستان خواهد بود. (قبل از ۱۱/۹ سپتمبر، طالبان نه تنها به القاعده، بلکه به جنبش اسلامی ازبیکستان نیز پناه داد که حملات جدی را از افغانستان در تپه فرغانه آسیای مرکزی در سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۰۰ راهاندازی کرد)
با بیرون شدن نیروهای امریکایی و غربی از افغانستان، به تهدیدات برخاسته از این کشور علیه کشورهای همسایه باید از طریق دولتهای مربوطه، از جمله متحدان مسکو در آسیای مرکزی رسیدگی شود. زمانی که نیروهای ایالات متحده در افغانستان حضور داشتند، روسیه، چین و ایران توانستند نفس راحتی بکشند، زیرا امریکا مسئولیت مبارزه با نیروهای جهادی را که منافع آنها را نیز تهدید میکرد، بر عهده داشت. پس از خروج نظامیان امریکایی و غربی، این پوشش و فضا دیگر وجود نخواهد داشت.
از سویی هم، پاکستان تا حدی از طالبان پشتیبانی کرد، زیرا افغانستان مدتهاست که با پاکستان اختلافات مرزی دارد و از همین رو پاکستان از نیروهای اسلامگرای افغانستان حمایت میکند. هرچند آنها نیز ممکن مدعی منطقه پشتون پاکستان در امتداد مرز با افغانستان باشند، اما اسلامآباد دستکم میتواند مطمئن باشد که آنها با هند، رقیب پاکستان، متحد نخواهد بود. در واقع، روابط دوستانه هند با دولت افغانستان تمایل پاکستان را به حمایت از طالبان برای تضعیف دولت، تقویت کرده است. اما وقتی طالبان به قدرت بازگردند، دیگر احساس وابستگی به پاکستان را نخواهند داشت و ممکن ادعاهای ارضی افغانستان را تجدید کند.
در این صورت، جای تعجب نخواهد بود که پاکستان با حمایت از مخالفان داخلی طالبان، از جمله داعش تلافی کند و مطمئن شود که هیچنوع دولت ترکیبی واحد ظهور نمیکند و این کشور در جنگ داخلی غرق شود و نتواند روی منازعاتش با پاکستان تمرکز کند.
با این حال، بازگشت طالبان به قدرت قطعاً برای امریکا خوب نخواهد بود، به ویژه اگر این گروه بار دیگر از القاعده حمایت کند. اما بازگشت طالبان به قدرت احتمالاً تا حد زیادی برای روسیه، چین، ایران و حتی پاکستان بدتر خواهد بود تا ایالات متحده. خروج آتی ایالات متحده بدین معنی است که همسایگان نزدیک افغانستان و روسیه کسانی هستند که یا باید با تهدیدهای ناشی از طالبان مقابله کنند یا اصلیترین عواملی هستند که عواقب مقابلهنکردن با آن را متحمل خواهند شد. شاید برخی یا تمام آنها همکاری – آشکار یا ضمنی – با واشنگتن علیه تهدیدات مشترک داشته باشند، چون این به نفع آنها خواهد بود.
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید