آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

ماجراجویی امریکا در افغانستان، «جنگ بی‌پایان» نبود

درخواست‌های توماس ویست نماینده ویژه از طا-لبان برای ایجاد تنوع و تمایل وی برای بحث در مورد انتقال کمک‌ها از طریق این گروه نشان می‌دهد که چگونه دولت بایدن هنوز هم در مورد افغانستان اشتباه می‌کند

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید

رییس جمهور جو بایدن با عزم پایان دادن به جنگ در افغانستان به قدرت رسید. در حالی که آخرین نیروهای امریکایی کابل را ترک کردند، بایدن گفت: «من قرار نبود این جنگ را برای همیشه تمدید کنم و خروج برای همیشه را نیز تمدید نکردم». ماه گذشته جیک سالیوان مشاور امنیت ملی توضیح داد: «باید به پایان می‌رسید».

توجیه بایدن و سالیوان برای خروج ناقص است. ماندن به معنای تشدید نبود، بلکه تثبیت بود. تنها با یک نیروی ساختارمند، حضور ایالات متحده به نیروهای افغان این امکان را می‌داد که کنترول کابل و مراکز ولایات را در دست داشته باشند. هزینه چنین حضوری برابر با حضور نظامی ایالات متحده در کوریا و جاپان بود. بایدن با تغییر نام «بازدارندگی» به عنوان «جنگ بی‌پایان» که شایسته محکومیت است، دیکتاتورهای مسکو و پکن را متقاعد کرد که تجاوز می‌تواند کارساز باشد.

به این ترتیب، برای توجیه خروج ایالات متحده با اشاره به امتناع فرضی نیروهای امنیت ملی افغانستان (ANSF) برای جنگیدن، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه، تجهیزات نظامی به جا مانده را سرزنش کرد با این استدلال که این تجهیزات بدون مستشاران یا پیمان‌کاران امریکایی قابل استفاده نیست، مغالطه منطقی است. با این حال، انتخابات مهم است و بایدن در مورد تمایل خود برای تحقق وعده دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ در افغانستان واضح بود.

ایالات متحده هرگز قرار نبود برای همیشه در افغانستان بماند، اما زمان خروج مهم است. ایالات متحده پیش از این به مهلتی که زلمی خلیل‌زاد فرستاده ویژه در زمان دولت ترامپ مذاکره کرده بود، عمل نکرد. انتخاب ضرب‌الاجل جدید توسط بایدن اختیاری بود. او ابتدا ۱۱ سپتمبر، بیستمین سالگرد حملات به نیویارک و واشنگتن را انتخاب کرد تا اینکه مشاوران بایدن را متقاعد کردند که این امر القاعده را قدرتمند می‌کند. سپس، بایدن ۳۱ اگست را انتخاب کرد. با این حال، انتخاب ضرب‌الاجل فصل تابستان، ناآگاهی از افغانستان را رد کرد: فصل جنگ از اپریل تا نوامبر ادامه دارد و پس از آن شرایط زمستانی بسیاری از گذرگاه‌های کوهستانی را با پای پیاده یا وسیله نقلیه غیرقابل نفوذ می‌کند. اگر بایدن تا نوامبر صبر می‌کرد، نیروهای امنیتی امنیت ملی پنج ماه فرصت داشتند تا برای دفاع آمادگی بگیرند و هیچ حمله‌ رعدآسا وجود نداشت.

تصمیم به اتکا به میدان‌هوایی بین‌المللی کابل به جای پایگاه هوایی بگرام، به آشفتگی خروج نهایی کمک کرد. میدان‌هوایی ملکی بود، ایمن‌سازی آن سخت و ظرفیت محدود باند پرواز داشت. این که کاخ سفید هرگز منطق پشت تصمیم خود را توضیح نداد، نشان می‌دهد که کارمندان ارشد کاخ سفید – که هیچ یک در ارتش خدمت نکرده‌اند – ابتدا به جای گوش دادن به صدای افراد با تجربه در پنتاگون، انتخاب خود را کرده بودند.

شاید بایدن نیروهای امنیت امنیت ملی افغانستان را هنگام خروج نابود کرد اما درخواست‌های توماس ویست نماینده ویژه از طا-لبان برای ایجاد تنوع و تمایل وی برای بحث در مورد انتقال کمک‌ها از طریق این گروه نشان می‌دهد که چگونه دولت بایدن هنوز هم در مورد افغانستان اشتباه می‌کند.

نیاز به شنیدن

کانگرس و رسانه‌ها میلیون‌ها دالر هزینه کرده‌اند، احضاریه‌هایی صادر کرده‌اند و جلساتی را برای تحقیق در مورد شورش اعتراضی ۶ جنوری ۲۰۲۱ در کاپیتول هیل برگزار کرده‌اند.

به طور حتم، بررسی تصمیم‌گیری در مورد خروج از افغانستان نیز به همان اندازه موجه است. اگر مشاوران بایدن هشدارها را نادیده گرفتند، در مشورت یا هماهنگی شکست خوردند، یا تمایل به روند روی کاغذ را بیش از واقعیت وضعیت ترویج کردند، پس مهم است که آن افراد ا مورد بازخواست قرار دهیم. همچنین رسیدگی به ناکامی اطلاعاتی مهم است: چگونه شد که طا-لبان توانستند تقریباً در تمام مراکز ولایت‌‌ها نفوذ کنند، بدون اینکه دیپلمات‌ها یا جامعه اطلاعاتی از آن آگاه باشند، درباره خروج خود مذاکره کنند و دولت تسلیم شود؟

در اولین سالگرد خروج، کاخ سفید ممکن بخواهد این بحث را به عنوان انتخاب بین دولت‌داری مسئولانه یا جنگ بی‌پایان مطرح کند. این انتخاب غلط است. با این همه، خونریزی و هزاران نفر دیگر که جا مانده‌اند، امریکایی‌ها برای تصمیم‌گیری درباره خروج حساب و کتاب صادقانه‌ای ندارند.

افغان‌ها نیز شایستگی بیشتری دارند. جنگ ما ممکن تمام شده باشد، اما جنگ آن‌ها تمام نشده است.

چه ایالات متحده جنگنده باشد یا نه، تا زمانی که هزینه مداخله آی‌اس‌آی برای پاکستان سنگین نباشد، صلح در افغانستان برقرار نخواهد شد. به این ترتیب، این به نفع ایالات متحده است که با پاکستان به عنوان حامی تروریزم رفتار کند. شکستن دهه‌ها سیاست خارجی تحت سلطه آی‌اس‌آی تنها راه برای پایان دادن به اعتیاد پاکستان به شورش و نجات آن از شکست دولت است.

یادداشت: دیدگاه‌ها و نظرات مطرح شده در مقالات مربوط نویسندگان آن بوده و خبرگزاری دید در قبال آن مسئول نیست!

نویسنده

مایکل روبین

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا