آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

محوریت افغانستان در سازمان همکاری شانگهای

بهترین راه برای حل مشکلات ناشی از سناریوی افغانستان، به‌ویژه احیای مجدد فعالیت‌های تروریستی و افراطی، همکاری چندجانبه تحت نظارت سازمان همکاری شانگهای است

سازمان همکاری شانگهای (SCO) به بهانه جنگ داخلی افغانستان و در پاسخ به تهدیدات مستقیم تروریزم و قاچاق مواد مخدر اواخر دهه ۱۹۹۰ در افغانستان تشکیل شد. ایده سازمان همکاری شانگهای از تلاش مشترک ایتلاف منطقه‌ای برای مبارزه با این تهدیدات زاده شد. تمام مبارزات دولت‌های قبلی افغانستان علیه تروریزم، افراط‌گرایی و کشت تریاک به هدف سازمان همکاری شانگهای برای مبارزه با این «سه چالش» تبدیل شد که پایه‌های آن در سال ۲۰۰۱ گذاشته شد. سازمان همکاری شانگهای نگران تهدیدهای ناشی از گروه‌های تروریستی مانند جنبش اسلامی ازبیکستان (IMU) جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) و حزب التحریر (HUT) بود که تلاش دارند تا دولت‌های آسیای میانه را سرنگون و خلافت مسلمانان را در منطقه ایجاد کنند.
با این حال، افغانستان عضو دایمی این سازمان نیست و بلاروس، مغولستان و ایران دارای وضعیت ناظر است که باید در اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای به تاریخ ۱۵ تا ۱۶ سپتمبر سال جاری به عضویت کامل ارتقا یابد. پاکستان و هند در جولای ۲۰۱۷ به عضویت کامل آن درآمدند.
سازمان همکاری شانگهای در مورد وضعیت افغانستان حتی قبل از اینکه بازگشت طا-لبان پیش‌بینی شود، بحث کرده بود. با در نظر گرفتن اهمیت افغانستان، سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۵ یک گروه تماس (ACG) را برای همکاری و هماهنگی در مورد مسایل مربوط به منافع متقابل ایجاد کرد. با این حال، در سال ۲۰۰۹ گروه تماس به دلیل افزایش خشونت در غرب آسیا با داعش در سوریه و عراق به حالت تعلیق درآمد. تمرکز سازمان همکاری شانگهای همواره بر تضمین امنیت و ثبات منطقه‌ای بوده است که برای این منظور در سال ۲۰۰۲، ساختار منطقه‌ای ضد تروریزم (RATS) را در تاشکند تأسیس کرد. در بحبوحه تمام تلاش‌ها برای ثبات منطقه‌، افغانستان هرگز به پیوستن به گروه اوراسیا اشتیاق نشان نداد، احتمالاً به این دلیل که ایالات متحده (ایالات متحده) در این کشور حضور داشت. در سال ۲۰۱۵، افغانستان قرارداد SCO-RATS را برای مبارزه با تروریزم امضا کرد. در همان سال کابل برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد. با توجه به نزدیکی جغرافیایی منطقه به جنوب آسیا و آسیای مرکزی، افغانستان در گروه‌بندی منطقه‌ای فعال‌تر شد. در سال ۲۰۱۸، افغانستان پروتکلی را برای گفت‌وگو در مورد «موضوعات سیاسی و مقابله با تروریزم، افراط‌گرایی و قاچاق مواد مخدر و روند همکاری‌های اقتصادی منطقه‌ای» امضا کرد.
با بازگشت چالش‌های امنیتی از غرب آسیا به افغانستان پس از خروج ایالات متحده، سازمان همکاری شانگهای برای مقابله با معمای افغانستان و تأثیرپذیری کشورهای عضو از آن آماده شده است. اعضای سازمان همکاری شانگهای باید عضویت کامل افغانستان در این سازمان را به خاطر پنج دلیل ذیل در نظر بگیرند.
ابتدا عامل جغرافیایی – افغانستان بخشی از منطقه سازمان همکاری شانگهای است. این کشور با چهار عضو سازمان همکاری شانگهای – چین، پاکستان، تاجیکستان و ازبیکستان – همسایه مستقیم است و روابط تاریخی و اقتصادی نزدیکی با چهار کشور دیگر دارد: روسیه (همسایه سابق افغانستان در دوره شوروی)، هند، قزاقستان و قرقیزستان. اگرچه افغانستان با چهار کشور اخیر مرز مستقیم ندارد، اما همچنان در سیاست خارجی افغانستان «همسایگان نزدیک» تلقی می‌شوند. افغانستان با منطقه سازمان همکاری شانگهای دارای روابط قومیتی است. تقریباً ۳۰ گروه قومی از ۱۵۰ گروه قومی کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای در افغانستان ساکن هستند. افغانستان کشور متشکل از اقوامی است که در کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای از آن‌ها نمایندگی می‌شود. از این رو، عضویت افغانستان تأثیر چند برابری بر منطقه سازمان همکاری شانگهای خواهد داشت و در نتیجه منطقه از لحاظ فرهنگی و قومی به هم مرتبط‌‌تر خواهد بود.
دوم، عامل دیپلماتیک – افغانستان طی چندین دهه با اعضای سازمان همکاری شانگهای، از جمله پاکستان و هند، روابط دوجانبه داشته است. در جلسات اخیر وزرای خارجه، هند نقش مهم‌ بندر چابهار را برای افزایش ارتباطات منطقه‌ای پیشنهاد کرد. بندر چابهار دروازه تجارت هند، ایران و افغانستان با کشورهای آسیای میانه است. بندر چابهار نه تنها منفعتی برای سه کشور شریک محسوب می‌شود، بلکه در آینده در صورت اتصال این بندر به دهلیز بین‌المللی حمل و نقل شمال-جنوب (INSTC)می‌تواند بازارهای وسیع آسیای مرکزی و اروپا را باز کند. بنابراین، هرگونه چالش امنیتی به طور مستقیم بر تجارت آسیای جنوبی و مرکزی تأثیر خواهد گذاشت. از این رو، افغانستان به یک بازیگر حیاتی در دهلیز ترانسپورتی تجارت تبدیل شده است.

سوم، عامل پاکستان – گمان می‌رود که اسلام‌آباد یک بازی استراتژیک علیه افغانستان انجام می‌دهد. توافقی در کابل وجود دارد که پاکستان باید برای پایان دادن به درگیری‌های طولانی همکاری منطقه‌ای داشته باشد. در این راستا، شمولیت افغانستان به تقویت توافق منطقه‌ای کمک می‌کند، اسلام‌آباد را ترغیب می‌کند تا در مهار تروریزم داخلی کمک و از ارتباط طبیعی بین سازمان‌هایی مانند تحریک طا-لبان پاکستان و طا-لبان یا طا-لبان و القاعده جلوگیری کند.
چهارم، عامل روسیه و چین – با این وجود، چین و روسیه، کشورهای قدرتمند سازمان همکاری شانگهای در رویدادهای کابل سهم دارند. بنابراین، برنامه‌های منطقه‌ای در افغانستان احتمالاً ادامه خواهد داشت. مسکو نگران دو چیز است: انتقال احتمالی نیروهای امریکایی به کشورهای همسایه افغانستان که ممکن است سازمان پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه (CSTO) در آسیای مرکزی را تضعیف کند، و تأثیر تصوری که پیروزی طا-لبان در میدان نبرد می‌تواند بر آن داشته باشد. مناطق مسلمان‌نشین از لحاظ تاریخی بی‌ثبات است.
پکن نگران است که تجدید حیات جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM)توسط شبه‌نظامیان مذهبی در افغانستان برای تحریک شورش اسلامی داخلی استفاده شود. ممکن است تأثیر نامطلوبی بر ابتکار کمربند و جاده (BRI) داشته باشد.
اعضای سازمان همکاری شانگهای دارای شهروندان مسلمان هستند که جمعیت قابل توجهی دارند. این ویژگی به کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای برای متقاعد کردن دولت افغانستان به اتخاذ رویکرد معاصر برای پیشبرد شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کشور اهمیت بیشتری می‌دهد.
پنجم، عامل افراط‌گرایی – این که آیا پیگیری همکاری‌های اقتصادی و ارتباط منطقه‌ای پیش‌بینی‌شده در منشور سازمان همکاری شانگهای عمدتاً در راستای خواسته‌های همه دولت‌های گذشته افغانستان بوده است. تعامل امنیتی و اقتصادی افغانستان با منطقه سازمان همکاری شانگهای با عضویت کامل به احتمال زیاد بهبود خواهد یافت. هر دو طرف برای یک هدف کار می‌کنند: منطقه‌ای که با ارتباط بیشتر و عاری از تروریزم، افراط‌گرایی و قاچاق مواد مخدر مرتبط است.
ششم، عامل بی‌طرفی چند جانبه – عضویت در سازمان همکاری شانگهای که چین و روسیه از اعضای آن هستند، با سیاست خارجی طا-لبان مبنی بر بی‌طرفی در مسایل داخلی کشورهای عضو نیز همسو است. این تغییر جدید در سیاست خارجی افغانستان پس از خروج ایالات متحده اتفاق افتاد. طا-لبان می‌خواهند روابط خود را با کشورهای منطقه بهبود ببخشند تا مشروعیت یک دولت قانونی را به دست آورند – نه لزوماً از طریق حضور نظامی، بلکه از طریق افزایش کمک‌های نظامی، امنیتی، دیپلماسی و اقتصادی.
بنابراین، بررسی عضویت کامل افغانستان در سازمان همکاری شانگهای به رهبری پکن ضروری است. عضویت افغانستان در دستیابی به اهداف و تقویت یکپارچگی و اتصال منطقه‌ای کمک خواهد کرد. تخمین زده می‌شود که طا-لبان به‌رغم تعهد خود با ایالات متحده، هنوز روابط خود را با القاعده قطع نکرده‌اند. در جریان مذاکرات با ایالات متحده، طا-لبان مرتباً با القاعده مشورت می‌کردند و تضمین می‌دادند که القاعده به روابط تاریخی آن‌ها احترام بگذارد.
به قدرت رسیدن طا-لبان در افغانستان و پیامدهای متعاقب آن برای منطقه و جهان بر این نشست مستولی شد. اگر اداره طا-لبان استانداردهای بین‌المللی و توافق‌نامه صلح ۲۰۲۰ دوحه را رعایت نکند، همه اعضای سازمان همکاری شانگهای با نگرانی‌های امنیتی قابل توجهی مواجه خواهند شد. در نتیجه، پیوند اقتصادی، تجارت و ترانزیت جنوب و آسیای مرکزی ممکن با مشکل مواجه شود و توسعه اجتماعی و اقتصادی افغانستان به خطر بیفتد. سرمایه‌گذاری در پروژه‌های منطقه‌ای مانند پروژه اتصال برق ترکمنستان – افغانستان – پاکستان، خط لوله گاز ترکمنستان – افغانستان – پاکستان و پروژه انتقال برق آسیای مرکزی – آسیای جنوبی همه به صلح و امنیت در افغانستان وابسته است.
قربانیان آن ایران، جمهوری‌های آسیای مرکزی (CAR)، پاکستان و ایالت سین‌کیانگ چین خواهند بود، در حالی که مسایل امنیتی و تروریستی بر هند و روسیه نیز تأثیر خواهد گذاشت. سازمان همکاری شانگهای طا-لبان را در افغانستان به رسمیت نمی شناسد، اما با رهبران آن ارتباط برقرار خواهد کرد و امیرخان متقی با هیئتی به سمرقند سفر خواهد کرد. در ادامه بحث بر سر به رسمیت شناختن طا-لبان، هند در ماه می ۲۰۲۲، نشست سازمان همکاری شانگهای را سازماندهی کرد که در آن وضعیت افغانستان مورد بحث قرار گرفت و یک رویکرد چندجانبه اتخاذ شد.

اگرچه خروج نیروهای خارجی از افغانستان ممکن یک شکست استراتژیک باشد، اما تأثیر زیادی بر امنیت کشورهای عضو ناتو نخواهد گذاشت، اما به طور قطع تأثیر قابل توجهی بر همسایگان افغانستان خواهد داشت. اقدامات هر یک از اعضای سازمان همکاری شانگهای ممکن وضعیت را به مشکل امنیت منطقه‌ای و جیوپولیتیک تبدیل کند. القاعده و داعش با استفاده از بمب‌گذاران انتحاری حملات تروریستی خود را در افغانستان از سر گرفته‌اند. قدرت‌گیری طا-لبان نگرش‌های تهاجمی، افراط‌گرایی و رفتار ناهنجار را در میان مردم کشورهای همسایه احیا خواهد کرد که امنیت منطقه را به خطر می‌اندازد. کشورهای سازمان همکاری شانگهای باید سیاست‌ها و اهداف مختلف خود را به نفع صلح و رفاه منطقه‌ای بازنگری کنند و از طریق یک چارچوب مشترک برای تعامل با طا-لبان همکاری کنند. بهترین راه برای حل مشکلات ناشی از سناریوی افغانستان، به‌ویژه احیای مجدد فعالیت‌های تروریستی و افراطی، همکاری چندجانبه تحت نظارت سازمان همکاری شانگهای است. بنابراین، با توجه به این عوامل و محرک‌ها، هویدا است که افغانستان برای سازمان همکاری شانگهای بسیار حیاتی است.

نویسنده

سومیا آواستی

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا