ملتسازی؛ حلیم تنویر و طرح بد یک ایده خوب
اختلاط نژادی یک امر نیک است، اما روش طرح آقای حلیم تنویر غلط است. او این ایده را طوری طرح کرده که انگار دختران یک قوم را به صورت یک جانبه، اجباراً به نکاح پسران پشتون درآورد
چندی پیش کتابی میخواندم زیر عنوان «شگردها، امکانها و محدودیتهای بحث با بنیادگرایان». این کتاب را «هوبرت شلایشر» فیلسوف آلمانی نوشته است.
نویسنده در این کتاب از انواع شگردها و روشهای بحث با بنیادگرایان صحبت میکند که یکی از گونههای آن، «روش براندازی» است.
این روش وقتی ضرورت میشود که میان طرفین توافقی بر سر اصول بنیادین وجود نداشته باشد. در این صورت احتمال گفتوگوی منطقی و عقلانی اندک است و به قول گذشتگان با «نفی کننده اصول بحث نشاید.»
در مواجهه با چنین وضعیتی، آنچه کارساز است روشهای استدلال برانداز است.
یکی از روشهای استدلال برانداز، دفاع بد است. در چنین استدلالی روشنگر خود را به حیث یک مومن معتقد و متعصب به آموزه مورد نظر جا میزند و کوشش میکند با دفاع بد از یک آموزه یا ایده، مردم را متوجه بنیاد سست و لرزان آن کند و بدین طریق به یک آموزه مضحک و خنده آور تنزیلش دهد. ولتر در نقد مسیحیت از چنین روشی استفاده میکرد. نیچه هم در توصیف این روش میگوید که «نیرنگبازانهترین شیوه ضربه زدن به امری، دفاع از آن با استدلالهایی است که آگاهانه نادرست اند.»
این روش را برای آن توضیح دادم تا بگویم که سخنان حلیم تنویر در باره اختلاط نژادی از مصداق چنین دفاع سست و بد است.
ایده اختلاط نژادی، یک ایده خوب است و نقش آن در ملتسازی نیز یک امر شناخته شده است. اختلاط نژادی میتواند هویت قومی و تباری را کمرنگ ساخته و از این طریق زمینه گذار به ملت شدن را فراهم کند. «ارنست رنان» از تئوری پردازان معروف ناسیونالیزم، در مقاله «ملت چیست؟» وقتی برای ملت سازی نظریه فراموشی تاریخی را مطرح میکند، سرچشمه آن را در فتح اروپا توسط بربرها دانسته و میگوید که وقتی بربرها اروپا را فتح کردند، جنگجویان بدون همسر شان با زنان محلی ازدواج کرده و آداب و رسوم آنان را اخذ میکردند.
طرح ایده اختلاط نژادی در افغانستان نیز یک امر معقول است. زیرا اقوام بسیاری در این سرزمین وجود دارد که خویشاوندی با همدیگر را عار و ننگ میدانند و کوشش میکنند از اختلاط با اقوام دیگر بپرهیزند و طرح این ایده میتواند چنین تعصباتی را کمرنگ کند. اختلاط نژادی یک امر نیک است، اما روش طرح آقای حلیم تنویر غلط است. او این ایده را طوری طرح کرده که انگار دختران یک قوم را به صورت یک جانبه، اجباراً به نکاح پسران پشتون درآورد.
چنین روشی، آدم را به یاد تهاجمهای قبیلهای میاندازد که طی آن مردان قبیله را میکشتند و دختران شان را به بردگی میگرفتند.
… و چنین است که مردم، گوینده این سخن را مستحق همان لقب «خر بیفرهنگ» میخوانند.