آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

موشکافی اقدامات امریکا در قبال ازبیکستان و تاجیکستان

اگر اولویت‌های ایالات متحده تغییر کند، طرح (ب-B) چیست و اگر تاشکند و دوشنبه مجبور به بازگشت به مسیر گذشته شوند، روسیه، چین یا ایران چه واکنشی نشان خواهند داد؟

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
پولیتیکو به تازگی گزارش داده است که دولت ایالات متحده در تلاش است تا هواپیماهایی را که متعلق به ارتش افغانستان بود در ازای «کمک ضد تروریزم در آسیای مرکزی» با ازبیکستان و تاجیکستان مبادله کند؛ یعنی اطلاعاتی در مورد حکومت طا-لبان و القاعده، داعش شاخه خراسان و سایر گروه‌های تروریستی شریک سازد.
اگر ازبیکستان پا را فراتر بگذارد و مشارکت استراتژیک با ایالات متحده منعقد کند، آیا خطرات علیه تاشکند افزایش یا کاهش می‌یابد؟
ازبیکستان محل برگزاری چندین رویداد برجسته بود که آخرین آن، اجلاس روسای شورای دولتی سازمان همکاری شانگهای (SCO) در سپتمبر ۲۰۲۲ بود. این کشور میزبان توانا، می‌تواند از موقعیت مکانی و هیئت دیپلماتیک ذی‌صلاح خود برای مهاجرت از «حامل» به «میانجی‌گر» استفاده کند و از موقعیت مکانی و پیوندهایش با سایر کشورهای آسیای مرکزی، روسیه، چین، ایران، ترکیه، هند، پاکستان و افغانستان بهره ببرد.
ازبیکستان در سال ۲۰۱۸ میزبان یک هیئت طا-لبان بود و خواستار مذاکرات میان‌افغانی برای پایان دادن به جنگ داخلی شد. از آن زمان به این طرف، تاشکند از طریق عصمت‌الله ایرگشوف نماینده خود روابط بلندپایه‌ای را با طا-لبان حفظ کرده است و در ماه جون میزبان مذاکرات امریکا و طا-لبان در مورد چالش‌های اقتصادی افغانستان بود.
ازبیکستان همچنین با وجود تأخیر در پرداخت‌های بدهی از سوی کابل، برق ثابت را برای افغانستان فراهم کرده است، و پروژه‌ای را برای اتصال آسیای مرکزی به اقیانوس هند، از طریق پاکستان و افغانستان ترویج داده است که باعث تقویت اقتصاد منطقه و ارتقای رهبری منطقه‌ای ازبیکستان خواهد شد.
بنابراین، ازبیکستان با همسایه جنوبی خود چیزهای زیادی در آجندا دارد.
اگر ازبیک‌ها پیشنهاد امریکا را بپذیرند، چه سودی برای آن‌ها دارد؟
همه هواپیماهای رایگان را دوست دارند، اما آیا تعداد انگشت شماری از Mi-17 های مستعمل ارزش تعهداتی را دارد که واشنگتن به تاشکند خواهد کرد؟
تاشکند و دوشنبه باید خطرات وجهه اتحاد نزدیک با واشنگتن را در نظر بگیرند، که به طور علنی از یک پروژه دو ده‌ ای و ۲ تریلیون دالری در افغانستان خدشه‌دار شده است. بنابراین، ممکن است به طور اتفاقی پیوند کم‌تر پیچیده و کم‌تر پرهزینه را با کشور دیگری دور از سواحل خود به راحتی کنار بگذارد.
برای مثال، برای تاشکند دشوار خواهد بود که با کابل تعامل یا در مناقشات منطقه‌ای میانجی‌گری کند، اگر طا-لبان به هر آنچه که فاش می‌کنند مشکوک شوند، خیلی زود راهی واشنگتن خواهند شد.
تمایل ایالات متحده به امنیتی کردن تمام روابط و نگرش «با ما یا علیه ما»، ممکن است فضای مانور دولت‌های منطقه را محدود کند در حالی که آن‌ها تلاش می‌کنند امنیت مرزهای جنوبی خود را تأمین، از دست درازی چین و روسیه اجتناب و اقتصاد خود را در محیط پسا-همه‌گیری و تورم بلند رشد دهند.
پس خطر فیزیکی وجود دارد.
در ماه جولای، شهر مرزی ترمز با شلیک گلوله‌هایی که ظاهراً از طرف افغانستان بود، هدف قرار گرفت. هیچ مجرمی مسئولیت آن را بر عهده نگرفت، اما داعش شاخه خراسان مدعی شد که عامل حمله موشکی به ترمز در ماه اپریل بوده است.
ازبیکستان به تازگی قراردادهای سرمایه‌گذاری با عربستان سعودی و امارات متحده عربی و روسیه و چین منعقد کرده است و ممکن است در صورت کشته شدن اتباع خارجی در حملات، به محیط مناسب برای جهادی‌های آینده تبدیل شود که عوارض دیپلماتیک بیشتری را به همراه خواهد داشت.
علاوه بر این، ازبیک‌ها نمی‌خواهند عملیات بمب‌گذاری تابستان ۲۰۰۴ که گروه منشعب از جنبش اسلامی ازبیکستان به سفارتخانه‌های ایالات متحده و اسراییل و دفتر دادستان کل ازبیکستان حمله کرد، تکرار شود. در این حملات ۳۳ شبه‌نظامی، ۱۰ پولیس و ۴ غیرنظامی کشته شدند.
تاجیکستان ممکن است «فرصت» پیچیده‌تری برای ایالات متحده باشد.
این کشور دهلیز بزرگ قاچاق مواد مخدر است و از زمان به قدرت رسیدن طا-لبان در اگست ۲۰۲۱، ترافیک افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۵، تاجیکستان قرارداد همکاری امنیتی با ایران را منعقد کرد و اکنون میزبان کارخانه تولید هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی است.
تاجیکستان همچنین میزبان پایگاه‌های روسیه، چین و هند است، بنابراین هرگونه دخالت امریکا بلافاصله توسط سرویس‌های امنیتی خارجی فرصت‌طلب و شاید مقامات تاجیک که با روسیه، چین، هند و ایران همکاری می‌کنند یا قاچاقچیان مورد بهره‌برداری قرار ‌گیرد.
اهداف ایالات متحده چه می‌تواند باشد؟
عملیاتی کردن منطقه علیه روسیه، چین یا ایران یا سازگاری با سیاست رسمی منطقه‌ای مبنی بر استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی؟

اگر مورد دوم باشد، آسیای میانه باید این تصور را داشته باشد که واشنگتن ممکن به طور ناگهانی به سمت تهدید بچرخد، مگر اینکه خود را با برنامه‌های واشنگتن نسبت به روسیه، چین و ایران وفق دهد و در نهایت حضور نیروهای امریکایی را بپذیرد.
خلاصه این‌که ایالات متحده از ازبیکستان و تاجیکستان می‌خواهد که به آن‌ها کمک کنند تا اهدافی را که پس از دو سال مذاکرات با طا-لبان به دست نیاورد و منجر به توافق صلح در افغانستان شد، تأمین کند.
و آیا شراکت با واشنگتن سرمایه‌گذاری‌هایی را جهت جبران فرصت‌های از دست رفته مسکو و پکن فراهم خواهد کرد، در صورتی که تجارت‌‌ آسیای مرکزی متحمل آسیب‌های جانبی کمپاین جنگ اقتصادی ایالات متحده علیه روسیه و چین شود؟
چین بیش از ۶۵ میلیارد دالر به آسیای مرکزی تزریق کرده است. وام‌دهندگان اولیه، بانک‌های سیاست دولتی، راه ابریشم، بانک سرمایه‌گذاری زیرساخت آسیا و بانک توسعه جدید بریکس و در نهایت بانک‌های تجاری بین‌المللی با تشویق پکن نقش بزرگ‌تری بر عهده گرفته‌اند.
ایالات متحده ابزارهای توسعه مانند شرکت مالی توسعه بین‌المللی دارد، اما مقامات ایالات متحده فقط می‌توانند قول بدهند که در مورد منطقه با بخش خصوصی «گفت‌وگو» کنند و نمی‌توانند تعهدات قاطعانه‌ای را که شی جین پینگ داده، تحقق بخشند.
دولت بایدن در حال پیگیری توافق هسته‌ای احیاشده (و بازنگری‌شده) با ایران است، اما به کمپاین درازمدت تغییر رژیم واشنگتن علیه تهران ادامه خواهد داد. ایران به عنوان بخشی از سیاست نگاه به شرق خود، آسیای مرکزی را دخیل کرده است، اما آسیای میانه ایران را از عینک امریکایی نمی‌بیند، بلکه به عنوان یک بازار بالقوه ۸۵ میلیون مشتری، میزبان دهلیز حمل و نقل بین‌المللی شمال-جنوب (INSTC) است؛ مسیر حمل و نقل چند وجهی به طول هزار و ۲۰۰ کیلومتر که شامل هند، ایران، قفقاز، آسیای مرکزی، اروپا و روسیه باشد و در ارتباط به تاجیکستان، همسایه‌ای است که با آن روابط فرهنگی مشترک دارد.
چین در حال ایجاد «مسیر تجاری و انرژی زمینی در سراسر اوراسیا» است تا هم ایالت ناآرام و غربی سین کیانگ خود را ایمن سازد و هم یک مسیر حمل و نقل جایگزین ایجاد کند، در صورتی که ایالات متحده تجارت دریایی خود را مسدود کند. زیرساختی که چین ایجاد می‌کند به کاهش «کسری زیرساخت» آسیای مرکزی کمک می‌کند که از سوی بانک توسعه آسیایی ۳۳ میلیارد دالر در سال برآورد شده است.
رهبران محلی انتظارات چین را درک می‌کنند و احتمالاً معتقدند که پول چین تعهدات کم‌تری نسبت به پول نقد امریکایی یا اروپایی به همراه دارد. برخلاف برنامه‌های غرب که می‌خواهد فرهنگ و ارزش‌های خود را وارد جوامع هدف کند، چین این طور نیست. پکن ملحد و کمونیست است، اما دیگران را مجبور به ملحد یا کمونیست بودن نمی‌کند. چین همیشه یک همسایه خواهد بود و له شدن بین دو ابرقدرت هیچ مزیتی ندارد. رهبران تاشکند و دوشنبه می‌بینند که اروپا از تورم و کم‌بود انرژی رنج می‌برد. این بهای مشارکت با واشنگتن در برابر روسیه است در حالی که امریکا نسبتاً آسیبی ندیده است.
برای ایالات متحده این یک تجارت ساده است: مبادله برخی از هواپیماهای مستعمل برای اطلاعات و زمانی شاید یک پایگاه. اگرچه قانون ازبیکستان پایگاه‌های نظامی خارجی را ممنوع می‌کند، اما ایالات متحده احتمالاً این حضور را به‌عنوان «مأموریت آموزشی نظامی» – مانند مأموریت در عربستان سعودی که از سال ۱۹۵۳ آغاز شده است، مطرح خواهد کرد.
از سوی دیگر، ازبیکستان و تاجیکستان ملاحظات پیچیده و بلندمدتی برای توسعه اقتصادی و خطر سیاسی دارند که باید قبل از پذیرش هدیه واشنگتن در نظر بگیرند.
اگر اولویت‌های ایالات متحده تغییر کند، طرح (ب-B) چیست و اگر تاشکند و دوشنبه مجبور به بازگشت به مسیر گذشته شوند، روسیه، چین یا ایران چه واکنشی نشان خواهند داد؟
فرماندهان ایالات متحده در افغانستان اعلام نمی‌کردند که با همتایان افغان خود «شانه به شانه» می‌ایستند، اما پس از عقب نشینی ناتو از افغانستان، رابطه بسیار نزدیک این کشور با ایالات متحده و هم پیمانان ناتو را می‌توان این گونه توصیف کرد: به جای شک در مورد منفعت، اکنون همه شک است و هیچ منفعتی ندارد.
بهترین اقدام برای ازبیکستان و تاجیکستان این است که علناً اعلام کنند هواپیما باید به اوکراین داده شود. این امر نیازمند آن است که ایالات متحده هواپیما را از بین ببرد و خود را از هزینه حفظ و نگهداری هواپیما رها کند. اگرچه روسیه غرغر خواهد کرد، مسکو متوجه خواهد شد که چرا آسیای مرکزی از این «هدیه» به عنوان یک اقدام دیپلماتیک به موقع برای جلب رضایت واشنگتن استفاده می‌کند، در حالی که روابط تجاری با روسیه را حفظ می‌کند. روسیه بزرگ‌ترین شریک تجاری ازبیکستان و ۳۰ درصد واردات مواد غذایی این کشور است.

ازبیکستان و تاجیکستان باید اعلام کنند که در حال محدود کردن همکاری با ایالات متحده و اتحادیه اروپا جهت مبارزه با مواد مخدر، قاچاق انسان و مبارزه با تروریزم هستند.
به جای نزدیک شدن بیش از حد به ایالات متحده و اروپا، اگر پایتخت‌های آسیای مرکزی به یک شریک امنیتی نیاز دارند، گزینه بهتر ترکیه است.
ترکیه می‌تواند آموزش و تجهیزات به روز ارایه دهد و یک کشور سرمایه‌گذار در منطقه است. استانبول مشکلات کم‌تری نسبت به واشنگتن به همراه دارد و به عنوان یک «کشور منطقه‌ای» علاقه زیادی به راه حل‌های سیاسی و امنیتی قابل اجرا خواهد داشت زیرا اقیانوس‌های گسترده از آن محافظت نمی‌کند. اگرچه ترکیه با چالش‌های اقتصادی شدیدی روبه‌رو است، اما نفوذ آن در حال افزایش است، زیرا روسیه مشغول جنگ در اوکراین است و تمرکز کم‌تری بر آسیای مرکزی دارد، حتی اگر این منطقه پس از خروج ناتو از اهمیت کم‌تری برخوردار باشد.
آسیای مرکزی و امریکا آینده مشترک دارند.
اما، با توجه به تردید ناشی از عقب نشینی آشفته واشنگتن از کابل، و سپس مصادره نسنجیده ذخایر بانک مرکزی افغانستان، آسیای مرکزی باید پیوندهای اقتصادی با امریکا (هرچند محدود خواهد بود) را دنبال کند و روابط فرهنگی و امنیتی با ترکیه را تقویت کند. این امر ضمن حفظ فرهنگ و ارزش‌ها به بهترین وجه استقلال منطقه را حفظ می‌کند.

نویسنده

جیمز دورسو

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا