میزِ ترامپ؛ پُر شده، از «گزینههای روی میز»
از روزی که ترامپ بر اریکه ریاست جمهوری امریکا تکیه زده است، ترفند «گزینهبازی» هم رونق زیادی یافته است. این «گزینهبازی» ما را به یاد «بوزینهبازی» برخی از «خلفای ناخلف»، در سدههای پیشین خلافت اسلامی در بلاد مسلمانان میاندازد. در حقیقت «بوزینهبازی» یک سرگرمی جذاب برای آنان محسوب میشده است. متاسفانه کار را به جایی رساندند که یکی از آن خلفا، علاوه بر اینکه خود را با «بوزینه» و برپایی محافل طرب و لهو و لعب، سرگرم میکرد، برای تحقیر و ترساندن رعیت، بوزینهای را به صدارت منصوب و مردم را مجبور به دستبوسی آن کرده بود. امروزه، دیگر نه آنان وجود دارند و نه بوزینههای نخستوزیر شان. اخلاف آنان، که در حال حاضر در سرزمینهای اسلامی بر چموش سیاست سوار اند، به جای «بوزینه» از «لیموزین»های مطلا به رنگ همان بوزینهها، استفاده میکنند و سرگرمی آنان را اشیای لوکس و خیرهکننده «تکنالوژی» برتر و «صنعت مدرن»، تشکیل میدهد. بگذریم…
به نظر میرسد، در این زمان، ترامپ، برای ارضای حس برتریجویی خود و تحقیر دیگر کشورها، به جای «بوزینهبازی»، «گزینهبازی» راه انداخته است. یک روز «تمام گزینهها»یش را برای سرنگونی «بشاراسد» رییسجمهور سوریه روی میز میگذارد و روز دیگر، «تمام گزینهها»یش را برای فشار آوردن بر جمهوری اسلامی ایران روی میز میآورد و مدتی بعد «تمام گزینهها»یش را به خاطر ترساندن «کیم جونگ اون» امپراتور کوریای شمالی، روی میز میگذرد. تازهگیها، «تمام گزینهها»یش را در مورد افغانستان روی میز کارش گذاشته است.
گمان میرود دیگر جایی برای قراردادن «گزینهای» دیگر، روی میز ترامپ باقی نمانده است و از این نظر، تمام روی میز ترامپ انباشته از این «گزینهها»ست؛ لذا، زمان آن رسیده است که کمی روی میزش را خلوت کند، تا جایی برای «گزینهها»ی دیگر پیدا شود. اینکه «گزینهها»ی دیگر، در مورد کدام کشور و یا کدام رهبر باشد، فقط خدا میداند و شخصِ این رییسجمهورِ «گزینهباز»
حال که در مورد افغانستان «تمام گزینهها»یش روی میز است؛ باید بدانیم که ملموسترین و خوانا ترین گزینهاش در مورد افغانستان چیست؟
آنگونه که در رسانهها به نشر سپرده شد، سرخط این گزینهها را واگذاری جنگ افغانستان به شرکتهای خصوصی رقم میزند که شرکت «بلکواتر» در این خصوص، از همه پیشگامتر، قویتر و حریصتر از دیگر شرکتهای خصوصی است. صرفنظر از اینکه «بلکواتر» یک شرکت بسیار بدنام در حوزه خدمات امنیتی در منطقه بخصوص در خاورمیانه است، به نظر نمیرسد که با حضور نیروهای جنگی این شرکت در میدانهای جنگ افغانستان، مشکل مخالفان و شورشیان حل گردد. اکنون در افغانستان، دو جریان بسیار عمده مخالف، در حال پیشروی با سرعت بیشتر از سالهای پیش به سمت شهرها و مراکز عمده و اساسی کشور وجود دارد؛ یکی در تلاش است تا پرچم سیاه با خطوط سفید- به قول «گزینهبازان»، (بلک بنر) خود را بر فراز آسمان نیلگون کشور برافرازد و دیگری هم، پرچم سفید با خطوط سیاه(وایت بنر) خود را در این کشور به اهتزاز درآورد.
شاید با ورود و حضور «بلکواتر» به افغانستان، حاملانِ«وایتبنر»ها و «بلکبنر»های کشور زمینگیر شده و در نهایت از بین بروند؛ اما واقعاً ترامپ و کابینهاش، خواستار نابودی کامل آنها در افغانستان هستند؟ یا فقط به خاطر کاهش هزینهها، از این حربه جدید تا زمانی که به تمام خواستههایشان در افغانستان نرسیدهاند، کار خواهند گرفت. اگر هدف آنها صرف کاهش هزینهها در جنگ ناتمام افغانستان باشد، این جنگ به رغم حضور نظامیان اجارهای، یا همان «بلک واتر»، سالهای زیادی به درازا خواهد انجامید؛ زیرا تجربه نشان داده است که خشونت و نقض حقوق بشر از سوی عدهای، فضای سیاسی و نظامی را به نفع مخالفان، تلطیف نموده و زمینههای معادلات دیگر را به عنوان گزینه جایگزین، به ضرر آنان فراهم خواهد کرد؛ اما اگر این گزینهها رد شود و رد پای بلک واتر هم در افغانستان محو گردد، «تمام گزینههای روی میز» آقای ترامپ، در مورد افغانستان، و شاید، همراه با دیگر «گزینهها»ی وی، زیر گرد و غبارِ گذر زمان، از نظرها ناپدید شود. بعد از آن، آقای ترامپ میماند و غلطیدن و لولیدن بر روی «تمام گزینههای روی میز»اش…
داکتر فضایلی- خبرگزاری دید