ناامنی، مانع کلان توسعه در افغانستان
شکی نیست که مانعهای مطرح شده، ارتباط تنگاتنگ و علت و معلولی میان هم دارد. یعنی هرکدام از مانعها، معلولی از مانع دیگر است. بههمین خاطر، تجزیه و تحلیل اینها نیازمند دقت کارشناسانه است و فرصت بیشتری را میطلبد.
توسعه فقط انکشاف در بُعد اقتصادی نیست بلکه تئوریسنها، توسعه را به مفهوم توانمندی و گسترش ظرفیتهای مادی و معنوی یک جامعه میدانند. یعنی جامعه زمانی در توسعه دست مییابد که از لحاظ فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، ارتباطی، روانی و… رشد کرده باشد و توسعه اقتصادی، بخش کوچکی از انکشاف به مفهوم وسیع آن گفته میشود.
مؤلفههای ذکر شد، دارای مفاهیم و عناصر زیادی هستند. برای رسیدن به توسعه در این ابعاد باید گزینههای زیادی را در نظر گرفت و راههای معقولی را انتخاب کرد.
در میان روشهای گذار از جامعه توسعهنیافته به جامعه رشدیافته، توجه به عوامل و موانع توسعه از اهمیت بلندی برخوردار است. با این رویکرد میتوان گفت که افغانستان از کشورهای توسعه نیافته است و موانعی زیاد هم در مسیر توسعه این کشور وجود دارد.
این موانع را میتوان چنین شمرد:
موانع فرهنگی
موانع سیاسی
موانع اجتماعی
موانع اقتصادی
موانع امنیتی و…
شکی نیست که مانعهای مطرح شده، ارتباط تنگاتنگ و علت و معلولی میان هم دارد. یعنی هرکدام از مانعها، معلولی از مانع دیگر است. بههمین خاطر، تجزیه و تحلیل اینها نیازمند دقت کارشناسانه است و فرصت بیشتری را میطلبد. با این وصف، در این نوشتار کوتاه فقط به مانع امنیتی که بیشاز پیش مهم است، پرداخته میشود.
امنیت از دغدغههای مهم و نیازهای جدی مردم افغانستان است. این فاکتور باعث ناهمگونیها و مشکلات زیادی در عرصههای گوناگون برای مردم این کشور شده است. ناامنی باعث شده است که حق حیات در این سرزمین با خطر مواجه شود و چه بسا اینکه در خیلی از مناطق افغانستان، این حق تلف گردد. ناامنیها در افغانستان عوامل پیچیده داخلی و خارجی دارد. نهادها، کشورها و دستهای پشتپرده بیرونی و داخلی برای رسیدن به منافع شان، کشور را ناامن میکنند. این مورد استثنایی هم نیست، چراکه همه کشورها با این مشکل روبهرو هستند، اما دولتهای مقتدر و توانمند برای نجات مردم شان راهحل و راه مقابله در نظر میگیرند.
از آنجاییکه هدف این مقاله، بررسی عوامل ناامنی نیست؛ به این پرسش پاسخ داده میشود که ناامنیها چهگونه باعث توسعهنیافتگی و مانع توسعه در افغانستان میشود. پاسخ روشن است و میتوان در چند شماره مشخصاً بیان کرد:
ناامنیها باعث میشود که دولت و مردم نتوانند سرمایهگذاری درازمدت کنند. عدم توجه به موارد اساسی اقتصادی باعث میشود که اقتصاد مردم کشور تضعیف شود و دست شان بهسوی بیگانهها دراز باشد. از این لحاظ، ناامنی را میتوان مانع بزرگ توسعه اقتصادی دانست.
از لحاظ فرهنگی، ناامنی باعث تضعیف سیستم آموزش و پرورش، نگرانی دانشآموزان و استادان و ایجاد اختلال در در روند تحقیق علمی و اجتماعی میگردد. ناامنیها باعث میشود که مردم از مناظرههای فرهنگی دست بکشند و گرفتار جان باشند. از این بُعد، ناامنی دشمن خاص فرهنگ نیز است.
از لحاظ سیاسی، ناامنی زمینههای مشارکت سیاسی شهروندان را از ریشه خشک میکند. این مسئله خود از عوامل مهم تضعیف مردمسالاری و در نهایت تقویت فسادهای سازمان یافته و عدم شفافیت در جامعه میشود. نبود مشارکت سیاسی نظارت را از بین میبرد و سازمانها نمیتواند پاسخگوی نیازهای شهروندان جهت حل و فصل مشکلات آنان باشد.
سیدعبدالبصیر مصباح؛ استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات