آقای داکتر عبدالله!
در نخست خدا را سپاس که از انتحاری امروز جان به سلامت بردید. مسایلی را که مطرح میکنم، نگرانی شخصی نه بلکه نگرانی عمومی است. مردم شما را به عنوان نماینده سیاسی خویش برگزیدند و شما را در کرسی استاد ربانی، احمدشاه مسعود، مارشال فهیم، و از همه مهمتر در سنگر مردم افغانستان نشاندند. شما به عنوان چهرهی تاثیرگذار توانستید در چندین انتخابات، علایق و سلایق مردم را نسبت به این راه و آرمان ببینید. امروز غالباً مردمی که از شما در انتخابات پشتیبانی کرده بودند، یا کشته میشوند و یا به عناوین گوناگون از صحنهی سیاسی رانده میشوند.
آقای داکتر عبدالله!
سالم ایزدیار جوانی که دیروز بهخاطر بیکفایتی نظام کنونی فریاد سر داده بود و توسط تفنگ حکومت کشته شد، در انتخابات برای شما رای داده بود و از فرزندان خانواده مقاومت یا بهتر بگویم پایگاه مردمی شما بود. انسانهایی که امروز در انتحاری بر سر جنازه سالم کشته و زخمی شدهاند نیز، بیگمان همه از طرفداران انتخاباتی شما هستند که در اثر بیکفایتی بزرگان شان هر روز به خاک و خون کشیده میشوند.
آقای داکتر!
مردم از آنجا که شما را مظهر اراده سیاسی خویش در نظام میدانند، از شما به مثابه ممثل اراده سیاسی خویش میپرسند که ما را چه کسانی میکُشند؟ ما چرا هر روز در مسجد، مکتب، خانه و خیابان کشته میشویم؟ شما به عنوان زعیم و نماینده اکثریت مردم افغانستان برای مردم همیشه درخون تان چه پاسخ دارید؟
آقای عبدالله!
آیا زمانش فرا نرسیده است که صف مردم افغانستان از صف تمام کسانی که زیر نام طالب و حامیان این گروه سیاه در داخل نظام فعالیت میکنند، جدا شود؟ آیا فرصت آن نرسیده است که دوباره بر ضد دشمنان معلومالحال خویش در درون این ساختار فرسوده بسیج شویم؟ آیا زمان آن فرا نرسیده است که با تمام تقلبکاران که هیچ کاری را برای اقتدار قومی خویش فروگذاشت نکردهاند، تسویه حساب کنیم؟
آقای عبدالله!
اگر در کنار مردمت هستی، اگر نماینده مردمی هستی که در جاده بهخاطر عدالت میمیرند، اگر طرفدار عدالت اجتماعی در افغانستان هستی، اگر خود را پیرو مکتب مسعود بزرگ میدانی، به صراحت میگویم، خواست مردمت تغییر در وضعیت موجود و پاککاری نظام از عناصر استخبارت منطقهای و بینالمللی میباشد. وضعیت بهگونه وحشتناک بحرانی و شکننده است، خواهش میکنم نگذار صدای بلند مردم افغانستان زیر هیچ عنوانی خاموش شود. امروز شاید آخرین شانسی داشته باشی که به مردم سربلندت رجوع کنی، فردا معلوم نیست، مثلی که امروز از انتحاری فاصله چندانی نداشتی، یکروز با ناجوانمردانهترین شیوه مثل رفیقت احمدشاه مسعود از راه میبردارندت سپس ما میمانیم و یک مشت معاملهگر شیاد.
جناب داکتر!
مردم در یک کلام میپرسند، با ما هستی یا با کسانی که ما را میکُشند؟
با احترام
نجيب بارور