آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

ناکامی تکنوکرات‌ها؛ همه راه‌ها به مجاهدین می‌رسد

مهم نیست که مجاهدین به اندازه رییس‌جمهور، تیوری‌های شهرسازی و دولت‌سازی را نمی‌دانند. مهم این است که آن‌ها مثل والی بلخ، به اصولی چون رفاقت و جوانمردی و معرفت سنتی آشنایند. با جوانان با اشتیاق رابطه دارند و از هر ذره پیشرفتی که در کشور واقع می‌شود، لذت می‌برند. با این مقدمه، چرا همه راه‌ها از رییس‌جمهور به جانب والی بلخ، یاران او و همگنان او برنگردد.


ظاهراً بعد از یك دوره تک‎تازی تكنوكرات‎ها در سیاست افغانی، دوباره همه راه‎ها به مجاهدین ختم می‎شود. تلاش‌های آقای كرزی و خارجی‌ها و بعد تندی‎های آقای غنی، هیچ كدام نتوانستند مجاهدین را به حاشیه برانند. نوستالژی حكومت شاهی و دولت‌های چپ هم، زورشان به خاطره مسلط مجاهدین نرسید. حكمتیار كه سال‎ها با نفرت از او تمامی رسانه‎های رسمی و غیر رسمی یاد می‎كردند، مثل یك امپراتور به كابل برگشت. این اولین شكست بزرگ رییس‎جمهور غنی بود كه بر خلاف میلش، در مقابل یک چهره بد جهادی زانو زد. اما این، همه ماجرا نبود.
رییس جمهور، یک‎بار امیر اسماعیل خان را دزدی خطاب كرده بود كه ارزش دیدن ندارد، اما چندی بعد فرزند او را بی‌هیچ ضابطه‎ای به عنوان دیپلمات ارشد به لندن فرستاد؛ دیپلماتی كه حتی انگلیسی نمی‎دانست، اما حالا كم – كم به سیاست‎مداری لایق تبدیل می‌شود. او در مقابل استاد محقق و استاد خلیلی هم تسلیم شد.
علی‎رغم دعوا برای اقامه دعوا علیه حاجی نبی خلیلی، به آنها نیز مجال داد و بالاخره علی‎رغم شاخ و شانه كشیدن علیه استاد عطا محمد نور و جمع‌كردن كمپاین‎های مختلف ریش‎سفیدانه بر علیه او، مثل مهمانی عزیز به دیدار با تشریفات او رفت و در مقایل مردم و دوربین‎ها از او خواهش كرد كه بخاطر دل مردم، در مقامش باقی بماند.
استاد عطا اما، بر عكس او توانسته نخبه‎ترین جوانان مملكت را از داخل و خارج افغانستان دور خود جمع كند. اسطوره نظامی جنوب را چنان مجذوب كند كه بگوید، در كوه و دشت وشهر با استاد عطاست؛ همان كسی كه در سه سال حكومت جدید، حتی حاضر به دیدن رییس‎جمهور نشده است.
به همین ترتیب از كنر تا بدخشان و فاریاب، این اوست كه نسبت به رییس‎جمهور مطبوعات قوی‎تر، متحدین و طرفداران جدی‎تر دارد. جوانان شایسته‌ای كه در حكومت، بخاطر رابطه‎گرایی افراطی فاسد و حلقه اطرافیان تنگ‌نظر رییس‌جمهور نتوانستند جایی بیابند، همه امروزه پشت سر والی بلخ ایستاده‎اند. تلویزیون او از تلویزیون دولتی به مراتب بیشتر بیننده دارد و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌های نزدیک به او، از روزنامه‎ها و خبرگزاری فرسوده حكومت، شیک‎تر، مدرن‎تر و حرفه‌ای‌تر است.
رییس‌جمهور بخاطر نگاه اشتباهش و عدم مدیریتش، حتی نتوانسته رسانه‎های حكومت را كه چهره حكومت هستند، اصلاح كند.
رسانه‌ها، زبان و چهره هر جریان، سازمان یا حكومتی است که از روی آن می‎توان، ذوق، سلیقه و فكر اربابان آن را تشخیص داد. مثلاً روزنامه آقای حكمتیار؛ میثاق خون نشان‎دهنده ذوق او و جریان متبوعش است.
روزنامه‌ها و تلویزیون دولت هم، نشان‎دهنده ذوق اربابان حكومت است؛ تلویزیونی كه یک دهم فیصد، بیننده ندارد و با همه امكانات، برنامه‌هایش بی‎اندازه كهنه، نخ‌نما و خسته كن است. روزنامه تاريخی انیس، امروزه جنازه یك روزنامه است و خبرگزاری باختر، حتی سبب مسخرگی كارمندان دولت است. این را مقایسه كنیم با تلویزیون میترا و دیگر رسانه‌های همراه والی بلخ كه پر از طراوت و تازه‎گی و هیجان است. در آن، رنگ و نور و صدا جریان دارد و مثل رسانه‎های حكومت، بوی كهنه تابوت نمی‎دهد.
این قصه را می‎توان با مقایسه كابل و مزارشريف هم ادامه داد. مزار تحت مدیریت استاد عطا، شهری مدرن و پاك و امروزیست. با مردمی كه پشت چراغ قرمز می‌ایستند و نعمت و شادی در آن، موج می زند. اما كابل، شهری در سیطره قوماندان‎ها و زورسالاران، پر از بی‎نظمی و زباله و تابلوهای شلوغ پاكستانیست. پاكستان و ذوقش در روح پایتخت، نفوذ كرده است.
مسئله بر سر نیت رییس‎جمهور نیست، اما تجلی ذوق این دو نفر در مقام مقایسه، نشان‎دهنده دو دیدگاه متفاوت است.
با این حال، چرا باید آقای غنی را نماینده مدرنیته و مجاهدین را نماینده واپسگرایی دانست.؟
ظاهر امر بر عكس این ادعا را نشان می‎دهد و فكر كنیم چه اتفاقی می‎افتد اگر همه كشور، با ذوق والی بلخ آراسته شود؟!
كسی بخاطر تعلق قومی، در عین بی‏لیاقتی رییس مهم‎ترین رسانه ملی نخواهد بود. كسی بخاطر تعلق قومی در عین بی‎لیاقتی مسئول اولِ بازسازیِ فضایلِ اخلاقی و فرهنگی جامعه نخواهد شد. كسی به خاطر تعلق قومی در عین ثبوت دانشگاه تقلبی و مدرک تقلبی اكادمیک، مسئول اول تحصیلات عالی كشور، نخواهد بود و روح جن‎زدگی از جسم‎های فرسوده شهرها، بیرون خواهد شد.
مهم نیست كه مجاهدین به اندازه رییس‎جمهور، تیوری‎های شهرسازی و دولت‌سازی را نمی دانند. مهم این است كه آن‌ها مثل والی بلخ، به اصولی چون رفاقت و جوانمردی و معرفت سنتی آشنایند. با جوانان با اشتیاق رابطه دارند و از هر ذره پیشرفتی كه در كشور واقع می‎شود، لذت می‎برند. با این مقدمه، چرا همه راه‎ها از رییس‎جمهور به جانب والی بلخ، یاران او و همگنان او برنگردد.
سید رضا محمدی- خبرگزاری دید

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا