آخرین اخباراجتماعافغانستانتحلیلسیاست

نوروز و دو دیدگاه متضاد در افغانستان

اگر بازخورد خلاف مقصود به منبع بازگردد، معنایش این است که نفس پیام اِشکال داشته و یا روند انتقال پیام با مشکلات روبه‌رو بوده است.


این‌روزها، دو دیدگاه متضاد در باره‌ی نوروز به ‌شکل نظا‌م‌مند در افغانستان و کشورهای همجوار آن جریان دارد. در پشت یکی از این دیدگاه‌ها، تفکر عقب‌گرایانه و تندروانه‌ای قرار دارد که تجلیل و تحلیل نوروز را کارکرد غیر دینی عنوان کرده و و با اعلام «حرام بودن» این رسم کهن و بزرگ انسانی در پی تخریب ستون‌های آهنین و مستحکم آن با استفاده از ابزارهای ارزشی است. این اندیشه! در جای‌جای جغرافیایی که زندگی می‌کنیم، دارای ریشه‌های عمیقی است که از سال‌ها پیش با استراتژی‌های سیاسی و به قول لوی آلتوسر، با استفاده از «سازوبرگ‌های ایدئولوژیکِ» جریان‌های گوناگون کاشته شده است. این جریان‌ها اکنون در رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و فناوری‌های اطلاعاتی فعالیت‌های ریز و درشت عوام‌پسندانه دارند. یکی از نامانوس‌ترین پیام‌ها با چهره‌ فرهنگی که طی یک سال در فیسبوک دیدم و این‌روزها به‌ شدت دست‌ به دست می‌شود، این است. «این عبدالرحمن است. عبدالرحمن نوروز را جشن نمی‌گیرد. عبدالرحمن می‌داند که نوروز عید مجوسی‌ها است. عبدالرحمن خیلی هوشیار است. مانند عبدالرحمن باش!!»
این کوتاهه‌ افراط‌گرایانه، فیدبک یا بازخورد زیادی داشته است. در علم ارتباطات، وقتی پیامی از یک منبع به گیرنده از طریق کانال یا مجرایی انتقال می‌یابد، یکی از ابعاد مهم پیام واکنش مخاطب به آن است و این واکنش را در ارتباطات، به‌نام بازخورد یاد می‌کنند. نکته‌ مهم این است که اگر فیدبک مثبت، مطابق میل و هدف فرستنده باشد، آن پیام تاثیرگذار بوده است و به هدف فرستنده نزدیک. اما اگر بازخورد خلاف مقصود به منبع بازگردد، معنایش این است که نفس پیام اِشکال داشته و یا روند انتقال پیام با مشکلات روبه‌رو بوده است.
با بررسی بازخورد این پیام، می‌بینیم که میلیون‌ها انسان در افغانستان و جهان، این کوتاهه را به‌شدت رد کرده‌اند. اکثر کاربرانِ فیس‎بوک، نویسنده و حامیان این پست ضد جشن نوروز را عقب‌مانده، افراطی و ضد ارزش‌های انسانی عنوان کرده‌اند. حتی یک کامنت در تایید این نوشتار از سوی نویسندگان و اهل فرهنگ صاحب نام و نشان افغانستان دیده نمی‌شود. یکی از فیدبک‌های قابل توجهی که در پاسخ به این پیام تاهنوز دیدم، نوشته‌ی از پدری بوده است که عکس دخترش را گذاشته و ستیزش را با پیام‌ ضد نوروزی اعلام کرده بود:« این پروانه است. او نوروز را گرامی می‌دارد. پروانه می‌داند که نوروز عید انسانیت و صلح است. پروانه، دانش‌آموز هوشیار و لایق مدرسه است. او همراه پدر و مادرش با تهیه هفت‌سین، به هموطنانش لبخند هدیه می‌کند. مثل پروانه باش!»
طرفداران این پیام که میلیون‌ها افغانستانی‌اند، با پهن کردن سفره هفت‌میوه و برپایی برنامه‌های شادی‌آور و صلح‌پرور، به اهمیت این روز می‌افزایند و آن را جشن می‌گیرند. مراسم شعرخوانی، مسابقات ورزشی و محلی، جَهنده بالا و… دیگر برنامه‌های مسرت‌بخش، از برنامه‌های جشن باستانی نوروز در افغانستان است. ولایت بلخ، از جمله شهرهای مهم برای برپایی این جشن باستانی در این کشور به حساب می‌رود.
آره، این است که نوروز را نمی‌توان در افکار چرکین و بدوی انسان‌نماهای عقده‌گشای افراطی زندانی کرد. نوروز، صفایی، خلوص و سبزشدن است. این جشن، برخلاف تمام جشن‌های تاریخ، همراه با نسیم ملایم می‌آید و سرما را به نیستی می‌کشاند. این جشن نماد مبارزه و پیروزی بر سرما، تاریکی، جهالت و خشونت است. این عید انسان‌ها را از زیر سقف‌ خانگی بیرون می‌کند و به طبیعت؛ کوه‌، دریا، دشت، جوی‌بار، سبزه‌زار، انگور و گندم رها می‌نماید. واقعاً چه زیباست نوروز که با رویش گل و زیبایی باغ به زندگی‌اش آغاز می‌کند و کجاست انسانی که با حیات دوباره‌ طبیعت سرِ ستیز داشته باشد.

مردم جهان با برگزاری این روز شکوهمند، پایبندی شان را به نو شدن، مدرن‌گرایی همراه با ارزش‌های باستانی و توجه به نعمت‌های طبیعت نشان می‌دهند. پشتوانه تاریخی و اهمیت فرهنگی این جشن، بهانه خوبی است برای همدیگرپذیری و تجلیل ارزش‌های اجتماعی و انسانی. انسان‌های امروز، با برپایی جشن نوروز می‌توانند به کدورت‌ها، نابسامانی‌ها و فاصله‌های اجتماعی نقطه پایان بگذارند و به فرهنگ صلح، برابری و ارزش‌های ماندگار انسانی احترام بیشتر قایل شوند. نوروز، پیش از همه نماد است؛ نشانه برابری، صلح و همگرایی. این نشانه، به هر آنچه خشونت، تبعیض و فرهنگ ستیزی است؛ نه می‌گوید. نوروز نماد همگرایی منطقه‌ای و جهانی هست. با برپایی این جشن می‌توان فصل و ارزش‌های مشترک فرهنگی و جهانی را میان کشورهای منطقه و همسایه جست و تثبیت کرد. این جشنواره چند هزار ساله، محور ارزشمندی است برای مردم دنیایی که به ارزش‌های حقوق انسانی و دموکراتیک پابند هستند. در شرایطی که جهانی شدن فرهنگ و اقتصاد حرف نخستِ سرنوشت کشورها است، نوروز یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین نمونه‌‌های اشتراک فرهنگی در سطح دنیا به شمار می‌رود. مردم جهان می‌توانند با حفظ و پاسداشت ارزش‌های نوروزی، فرهنگ مشترک جهانی مبتنی بر صلح و همگرایی را ایجاد کنند؛ فرهنگی که در درازمدت بتواند با عوامل نابرابری‌های سیاسی و امنیتی جهانی همچون تروریزم و دهشت‌افگنی مبارزه نظام‌مند کند. با این همه، اگر به اهمیت نوروز از منظر جهانی به عنوان یکی از منابع مبارزه با افراطیت و تروریزم بین‌المللی میان کشورهای دنیا نگریسته شود، بدون تردید این جشنواره باستانی می‌تواند روند جهانی شدن فرهنگ و ارزش‌های اجتماعی را شدت بخشد و آرامش فکری و روانی را حد اقل در بخش‌هایی از جهان حاکم سازد.
و سخن آخر، نوروز روزبه‌روز همگانی‌تر و جهانی‌تر خواهد شد. پاسداران این جشن، بزرگانی چون مولانای بلخی، حافظ شیرازی و امثال آن‌ها هستند. نوروز ریشه در فرهنگ کهن‌تر از آن دارد که افرادی چون ابوبکر البغدادی و امثالهم آن‌را رد یا تایید کند.
سیدعبدالبصیر مصباح؛ استاد دانشگاه بغلان و پژوهشگر ارتباطات

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا